Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72547

داکتر بشردوست: کرزی با دریافت پول بصورت مخفیانه و مافیایی برای منافع کشورهای دیگر کار می کند!

2 می 2013, 20:17, توسط پرویز "بهمن"

بح بح! نظر نادرجان خیلی جالب است.وهمین پیشنهاد نادرجان مرا به نوشتن این پیام وا داشت:
درقدم نخست،انتقاد جناب بشر دوست از کرزی درست وبجاست ولی اگر ایشان به این فکر باشند که جناب شان بدیل یا الترناتیف خوبی برای حامد کرزی استند وازطرف پشتونها حمایت میگردند این به یک خواب وخیال میماند؛ شگاف های قومی وقبیلوی درکشورجنگ زدهء افغانستان ازبرکت این نام منحوس افغان وافغانستان که متاسفانه درزبان انگلیسی با سگ شکاری گره خورده است و هیچ تعریف مشخص هم ندارد که افغان کی است وافغانهای لر وبر چه معنی حقوقی دارد آنقدر عمیق گردیده که تصور رسیدن یک هزاره در رأس هرم قدرت ازناممکنات ومحالات می باشد.
شاید تاوقتیکه اشخاصی مانند خلیلی ومحقق درصحنهء سیاسی افغانستان ازملیت هزاره حضور داشته باشد رمضان بشردوست بحیث یک الترناتیف موقتی ازطرف قوم پرستان پشتون مورد بهره برداری قرار گیرد ولی روزیکه بساط محقق وخلیلی جمع گردید، آقای بشردوست نیز به سرنوشت بابه مزاری واصل میگردند وازهمه اولتر همین (نادر) نام فاشیست که بخاطر افغانیت وافغان بودن زیر نامهای چبنرعلی وهزار نام دیگر درکابل پرس داخل میگردد وزمین وزمان را دندان میگیرد حلقهء ریسمان دار را به گردن جناب بشردوست می اندازد.
این موضوع نه افسانه است ونه هم خیال؛ چیزیست که بارها درطول تاریخ اینکشور تکرار گردیده که اوغانها تا زمانی میتوانند زیر دهل یک رهبر غیر پشتون برقصند که منافع شان تامین نشده باشد، هروقتیکه منافع شان تامین گردید بزرگترین ضربه را ازپشت همین اشخاص به رهبران شان میزنند.
اینجا فقط دو نمونه را بصورت مستند اما مختصر خدمت خواننده گان بعرض میرسانم:
درحزب جمعیت اسلامی برهبری زنده یاد برهان الدین ربانی که عمدتا تاجیکها در اکثریت بودند ولی بحدی آقای ربانی درقسمت پشتونها حساس بود که مبادا قلب نازک کدام یک از اعضای پشتون تبار آن حزب برنجد ومورد تبعیض قومی ویا آزار کلامی قرارگیرند؛ بهمین خاطر دروازهء جمعیت اسلامی را نه تنها به روی اسلامگراها وملی گراهای پشتون بلکه حتی به روی فاسد ترین وبداخلاق ترین عناصر زیردارگریختگی پشتون باز نگهداشت، یک نمونه اش همین عصمت قانع چرسی شرابی است که حالا درسایتهای پشتونی بحیث فیلسوف پشتونها عرض اندام کرده است و برضد جمعیت اسلامی بدترین وزننده ترین مقالات را نوشته وبدترین وبی اساس ترین اتهامات را وارد میکند، درمیزهای گرد حتی به اقوام وملیتهای شمال افغانستان علنا توهین روا میدارد؛ درحالیکه طبق گفتهء یکی ازجمعیتی ها درزمان مهاجرت عصمت قانع ازترس گلبدین که درآن سالها سیکولارهای پشتون را به امرمقامات آی اس آی هدف حملات تروریستی خویش قرار میداد بدامان برهان الدین ربانی پناه آورده بود وتوسط جوانان بدخشی وپنجشیری حمایت میشد. درآن سالها هرچه مقاله وشعریکه ازقانع درجراید احزاب جهادی چاپ شده همه اش در وصف مجاهدین جمعیت اسلامی بوده است ولی به مجردیکه بعد ازسقوط نجیب الله احمدزی قدرت بدست جمعیت اسلامی افتاد به گفتهء خودش یک هفته مسلسل خواب ازچشمانش فرار کرد ودکتوران برایش گفته بودند که اگر یک هفتهء دیگرهم بیخواب بمانی ازتو یک دیوانهء مطلق جور میشود. بناء به زور قرص های خواب آور باید بخوابی.
درد جناب عصمت قانع ؛امروز برای من قابل درک است؛ زیرا نیروهای غیر پشتون افغانستان ؛ این بار درشکل احزاب جهادی برای سومین بار به تسلسل حاکمیت عنعنوی پشتونها خاتمه دادند؛ وعصمت قانع ازهمان لحظات درک کرده بود که افغانستان بگفتهء خودش بسوی فقدان مشروعیت حاکمیت ملی (!) درحرکت است. یعنی اینکه پشتون در رأس قدرت قرار نگرفته است.
( اقتباس: ازتازه ترین مقالهء عمصت قانع درسایت دعوت زیر عنوان پشتانه داپارتاید په لومو کی)
نمونهء دیگرش در حزب دموکراتیک خلق جناح پرچم:
کارنامه های نجیب الله احمدزی، بدماش کابل که روزی برای زنده یاد ببرک کارمل یخن پاره میکرد وازمحافظین وبادیگارهای شخصی اش خودرا حساب میکرد به همه گان معلوم است.
او را زنده یاد ببرک کارمل قرار گفتهء خودش مثل یک طفل نوزاد درآغوشش پرورش داد؛ به اوسواد آموخت، طرز بیان وسخنرانی را یادش داد؛ راه ورسم زنده گی به او آموختاند؛ او نیز درظاهر امر زنده یاد ببرک کارمل را می پرستید؛ قرار نوشتهء محمد اکرام اندیشمند راجع به داکترنجیب الله؛ نجیب درکنفرانس منشی های حزب درتالار پل تخنیک هنگامیکه زنده یاد ببرک کارمل وارد تالار میشد؛ نجیب الله احمدزی ازبسکه به وجد آمده بود پشت مایکروفون رفته ودرحالیکه دستانش را بسوی زنده یاد کارمل اشاره رفته بودفریاد برآورد:
موی سپید را فلکش را رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده است.
اما همین اوغان اصیل و وفادار وعاشق وشیدای رهبر حزبی ومربی اش؛ روزی رسید که به حمایت روسها برضد همان رهبرش کودتا کرد؛ وبعدازمدتی به مقامات روسی گفت که دوپادشاه دریک اقلیم نمیگنجد. باید کارمل ازتمام مناصب حزبی ودولتی اش استعفا دهد.
حالا پیشنهاد (نادر) جان به آقای رمضان بشردوست که باید آقای بشر دوست یک حزب سراسری و فراملیتی را بنیان بگذارند مرا به یاد کارنامه های دیگر همتبارانش دراحزاب چپی وراستی انداخت؛ خدا کند که رمضان بشردوست ازتاریخ آموخته باشد وبه سخنان چرب ونرم نادر ونادرگونه ها گوش ندهد. زیرا اینگونه اشخاص فقط شخصیت های غیر پشتون را به بام بالا میکنند ولی بعد زینه اززیر پای شان می بردارند. گرگ زاده آخر گرگ میشود.
با احترام
پرویز بهمن

جستجو در کابل پرس