Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72744

دیورند نه منو!! سرحد او بلوچستان باید بیرته زمونژ سره یوحَای شی!!

10 می 2013, 07:49, توسط پرویز "بهمن"

سلام به خواننده گان کابل پرس? وسلام خاص به نویسندهء مقاله جناب "خان"!
مقاله ازنظر تاریخی خیلی پراهمیت بود و گوشه ای کوچکی از زوایای تاریک یک جنگ سالار وطنفروش اوغان را بنام (گل آغا شیرزی) به خواننده گان افشا کرد که دربرابر پول وامکانات مقامات پاکستانی که حالا آنها را پنجابی ها می نامند این ایل جلیل دست به چه وطنفروشی ها که نمیزند.
شما را بخدا سوگند برای یک لحظه با خود بیندیشید که آیا چنین قوماندان فروخته شده وبی وجدان مجاهد را شما درمیان تاجیکان وازبکان وهزاره ها می یابید که بخاطر تامین منافع پاکستان تا این اندازه وطنفروش شود که بالای نماینده گی سیاسی یک کشور بیطرف دست به چنین جنایت بزند؟ کشور بیطرفی که اصلا درقضایای آنروز افغانستان ؛ صرف دشمن عنعنوی پاکستان شمرده میشد وچندین بار بحیث بنیانگذار جنبش عدم انسلاک از مقامات شوروی نیز خواسته بود که باید قوایش را از افغانستان خارج سازد ، هندوستانی که حتی برای همان تنظیم های جهادی مانند حزب گلبدین وجمعیت اسلامی آقای ربانی در درون پایتخت آنکشور (دهلی) اجازهء بازگشایی نماینده گی ها ودفاتر سیاسی را داده بود. وازهمانجا به هزاران خانوادهء مهاجر به اروپا وامریکا رفتند.
آیا زمانیکه مقامات پاکستانی به این وطنفروش پلان حمله بالای قنسولگری هندوستان درقندهار را دادند مگر این انسان بی وجدان نگفت که عالی جناب!
آیا درشهرقندهار نقاط دیگری برای ضربه زدن به حکومت به اصطلاح آنروز خودشان، دست نشانده (!)وجود ندارد که بالای نماینده گی یک کشور سومی حمله کنم وکارمندانش را بکشم واسناد دفترش را بشما بیاورم وآنکشوررا عمدا وقصدا برضد مجاهدین افغانستان تحریک کنم؟
نخیر! اینچنین عقل ومنطق تاکنون درمیان ایل جلیل افغان بوجود نیامده است نخواهد آمد. ازهمین جاست که من میان قوماندانان مجاهدین تنظیم ازنظر قومی فرق قایل هستم، یک قوماندان هزاره وتاجیک وازبیک که کوچکترین آگاهی ازتاریخ کشور ومردم خود داشته باشد هرگز بخاطر تامین منافع یک کشور بیگانه دست به چنین جنایتی نمیزند.
روی همین مطلب است که مقامات استخبارات نظامی پاکستان در طول جنگ یا جهاد علیه شوروی سابق، همیشه بالای قوماندانهای غیر پشتون ظنین وبدگمان بوده اند. اما آنچه که دربارهء قضایای امروزی جناب خان نوشته اند که در (گوشته) قوای پاکستانی پیش آمده وآنجا را به اشغال خویش دراورده است نظر بنده این است:
پاکستان یک کشور مسلمان ودارای قدرت اتومی درجهان است، این کشور از سال 1947 بدینسو با افغانستان دعوای مرزی دارد، در دوطرف نوار مرزی که قبلا زمامداران افغانستان آنرا بحیث نوار مرزی با استعماربریتانیا برسمیت شناخته بودند، مردمان واحدی ازیک گروه قومی زنده گی دارند که عملا این خط مرزی را برسمیت نشناخته بدون روا دید و گذرنامه ازاینجا به آنجا وازآنجا به اینجا دررفت وآمد بوده اند وهم ازنظر قومی با حاکمان کابل اشتراکات قبیلوی وقومی وتباری دارند، بعداز ایجاد پاکستان، افغانستان بدون داشتن کوچکترین دستاویز حقوقی، تمامیت ارضی کشورهمسایه را نقض نموده وبه تحریک شوروی ها وهندیها ازبرسمیت شناختن کشور جدیدالتاسیس پاکستان درسازمان ملل متحد إبا ورزید که ازهمان آغاز سنگ بنای روابط میان این دوکشور همسایه براساس دشمنی وعداوت گذاشته شد . اززمان ایجاد کشورپاکستان، افغانستان همیشه از دوگروه کوچک تروریستی ملی گرایان پشتون برهبری خان غفارخان وصمدخان اچکزی علیه منافع پاکستان حمایت وپشتیبانی نموده وآندو گروهک تروریستی نیز بغرض گرفتن امتیاز ازمقامات دولت مرکزی پاکستان سالها ازخاک افغانستان بحیث یک پناه گاه امن تروریستی استفاده نموده ولی زمانیکه کوچکترین چراغ سبز ازطرف مقامات اسلام آباد برای شان روشن شد، تمام نیکی ها وخوبی های دولت ومردم افغانستان را به باد فراموشی سپرده وعملا درکنار مقامات رسمی پاکستان بخاطر پیشرفت وترقی وتعالی سرزمین خدا دادشان پاکستان ایستادند وحالا جزو مهم موسسهء دفاعی پاکستان بحساب می روند.
اینها حالا از تروریسم نفرت دارند وعملا مبارزات خودرا درچارچوب منافع قومی پشتونی، در دفاع ازسرزمین خدا داد شان سمت واستقامت میدهند.
ازنظر کمیت، سی ملیون انسان پشتون آنطرف مرز دیورند زنده گی میکنند وبرپاکستانی بودن خویش افتخار دارند. ناسیونالیستان وملی گرایان پشتون در هردو طرف مرز، بحکم پشتونوالی، خواهان پیوستن والحاق با یکدیگر می باشند، اما این الحاق ازنظر تبلیغاتی دو معنا دارد. پیوستن سی ملیون پشتون پاکستان به افغانستان یا برعکس آن پیوستن دوملیون پشتونهای نوار مرزی افغانستان به هم تبارانشان به آنسوی مرز؟
درین زمینه هیچیک ازسیاست مداران افغانستان لب به سخن نمی گشایند. زیرا منافع شان را در ادامهء تشنج ودرگیری با پاکستانی ها می بینند
باهمه حال ، آنچه مقامات پاکستانی درمنطقهء گوشته انجام داده اند نتیجهء سیاستهای تحریک آمیز مقامات کابل درطول دوصد سال زمامداری غیر مسؤولانهء پشتونهاست که هم خودشان زمینه ساز این تجاوز بوده اند وهم خودشان، داد و وایلا را به شکل خیلی ماهرانه وزیرکانهء آن براه انداخته واقوام غیر پشتون را برضد مقامات انگلیس وحالا پاکستان تحریک وتهییج نموده اند. اکنون این بازی دارد به آخرین مراحل خویش نزدیک میشود، اقوام غیر پشتون منجمله هزاره ها وتاجیک ها وازبیکها طعم تلخ دشمنی با مقامات پاکستان را درزمان طلبه های کرام چشیده اند، اقوام غیر پشتون درزنده گی خویش دیده اند که پشتونها هرزمانیکه سلطهء قومی شان ازطرف مقامات اسلام آباد تضمین گردد، به هیچ تعهد وطنی پایبندی نشان نمیدهند وهمراه با هم تباران شان در دوسوی نوار مرزی، بزرگترین جنایتهای بشری را مانند رواندا وبروندی، می آفرینند وازتطبیق سیاست زمین سوخته درشمالی وقتل عام مردم یکاولنگ ومزار وبامیان وازبین بردن تمام آثار فرهنگی وباستانی این سرزمین که حالا بنام جنایت قرن مسمی گردیده است دریغ نمی ورزند. همین احزاب ملی گرای پشتون درآنطرف مرز درهمان سالها حامی وپشتیبان طالبان بودند وعلیه نیروهای مقاومت تبلیغات می نمودتذ. حالا هم درکنار مقامات پاکستانی ، افغانستان را کشور اشغال شده می دانند، بناء هیچ منطق وجود ندارد که ملیتهای غیر افغان علیه مقامات پاکستان شعار بدهند ویا بیرق آنکشوررا درفضای کابل بسوزانند، این نوع شعارهای احمقانه ازطرف تاجیکان وازبیکها وهزاره ها عواقب خیلی وخیم درپی دارد.
پشتونها با این کارهای شیطانی شان مقامات پاکستانی را علیه اقوام دیگر تحریک میکنند وهر زمانیکه مقامات اسلام آباد به آنها چراغ سبز نشان دهد آنگاه به همدستی همان پاکستانیها به تصفیه های قومی تاجیکان وازبیکها وهزاره ها می پردازند.
پس تاجیکان هزاره ها وازبیک ها!
بیائید خودتان را ازین دایرهء خبیثه بیرون کنید. بگذارید که قوای پاکستانی حتی تا سروبی وهوت خیل پیش بیاید وسرزمینهای پشتونی را باهم وصل نماید. آنانیکه خواهان پیوستن والحاق با هم تبارانشان هستند، درپشت این توطئه ها قرار دارند.
با احترام
پرویز بهمن

جستجو در کابل پرس