Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72973

از دین فهمی تا دین ستیزی

19 می 2013, 14:59, توسط فريد افغان

مطلبي مهمي را در سايت پيام آفتاب خواندم كه خيلي ها جالب بوده و شما ميتوانيد با كليك كردن روي لينك: http://www.payam-aftab.com/fa/... آنرا مطالعه كنيد و متن آن در ذيل كاپي شده است.
امید راهی
عتیق بچیم تو خو گپ نزن من که بسیار خوب تو را میشناسم. در یک صنف چند سال در مکتب درس خواندیم، باز در زمان کمونست ها مناسبا ت من تو بر سر بی عقیدگی و منافقت خودت خراب شد. تو از همو زمان منافق بودی. خوب شد که به دعوت خودت من عضویت حزب کمونست ها را حاصل نکردم اگر نی امروز دست های من هم بخون ملیون ها هموطنم آلوده میبود. خوب یادم است که در زمان حکومت کارمل وطن فروش مضامین ضد اسلامی مینوشتی و مجاهدین را بنام اشرار و وطن فروشان و دین فروشان خطاب میکردی، در همو سال 1362 که سرو صدای مخالفت من و تو بلند شد آخر چه نا جوانمردانه مرا به گیر کمونست ها دادی که این آدم از جمله اشرار است. مرا به جرم عنصر ضد انقلاب بندی نمودند و خودت در وقت شکنجۀ من با کمونست ها بالایم میخندیدی. چه نمک حرام بودی، بخاطر کافر شدنت رفت و آمد فامیلی ما را هم برهم زدی و قدر نان و نمک ایرا که در دسترخوان یکدیگر خورده بودیم ندانستی و بر نمکدان صرف به خاطر اهداف جاسوسی ات شاش کردی. آنوقت مثل سگ پیش کمونست ها بخاطر چوکی و مقام دم میجنباندی و من تو را در جمله خبیث ترین عناصر ضد اسلام، و ضد افغان و افغانیت قلمداد کردم. چند سال به دهل کمونست ها میرقصیدی و باز که مجاهدین آمدند تخلص خود را مولوی زاده ماندی که مبادا از طرق مجاهدین گرفتار شوی. و در قالب مولوی زاده چه جنایاتی را که مرتکب نشدی. در آن زمان خیلی جستجویت کردم اما خود را وقت کشیده بودی. در پاکستان که تورا دیدیم گفتم همین وقتش هست که باید انتقامم را از تو بگیرم ولی در آنجا هم چابکدستی کرده مجاهدین و یک تعداد اجنت های آی ایس آی را از خود ساخته بودی، فکر میکردی که در محافظت آنها تورا کسی دستگیر نخواهد کرد. باز هم خودت مثل دزد ها در پاکستان زندگی میکردی. آخر دوست دیگر خودت ستارگل سرخرودی تو را به گیر آی ایس آی داد وقتی خیال کردی که من این کار را کرده ام، راپور مرا هم در لست کمونست ها به آی ایس آی دادی و هردوی مارا بردند. یادت هست که من بخاطر مخالفت با پیشنهادات دستگاه جاسوسی زندانی شدم و خودت پروتوکول را امضا کردی که در افغانستان به نفع پاکستانی ها خدمت میکنی. من مدتی زندانی بودم و تو خبیث آزاد میگشتی و به نفع آی ایس آی فعالیت میکردی، از جمله نشرات ضد کمونستی را در پشاور و در کابل نشر میکردی، تاریخ وار مینوشتی که کمونست های وطن فروش چنین کردند و چنان..... چه تعداد افغانهای مهاجر را زیر نام کمونست توسط آی ایس آی دستگیر کردی، دوستان بسیار نازنینت را به چنگال آی ایس آی تسلیم کردی و تا امروز زنده و مردۀ شان معلوم نیست. دین خو از دست ملا بدنام شده و تو هم در دسترخوان ملا کلان شدی خدا میداند که دیگر چی منافقت های را بر ضد ملت مظلوم افغانستان کرده باشی. وقتی که من از زندان آزاد شدم اول به سراغ تو آمدم اما اثری از تو نیافتم زیرا اگر پیدایت میکردم دیگر آب زندگانی را نمیگذاشتم به حلقت بریزی. حالا هم خدا میداند که به نفع کدام دستگاه جاسوسی خدمت میکنی و خود راو غیرتت، ایمانت، وجدانت و شخصیتت را بخاطر چند دالر جیفۀ دنیا میفروشی و ننگ هم نداری. مرگ بر تو و آن پدری که تو را چنین تربیت داده. هرکس طالب معلومات بیشتر در مورد این خبیث هست، در این ایمیل با من تماس بگیرد. omedrahi gmail.com

جستجو در کابل پرس