بخش دو
حوریت حمایت ازنظام شاهی و مبارزه علیه کمونیسم و تبلیغ دین مبین اسلام، ترسیم نمود.
هیآت متشکله به رهبری فیضانی با جناب اعلحضرت محمدظاهرشاه ملاقات کرد و جناب شاه از نیت نیک و خدمات دینی علماکرام که برای بقا وتحکیم پایههای سلطنت گرد هم آمد هاند به گرمی استقبال نمود، پیگیری و ادامه کار را تحت نظرداماد خویش جنرال سردارعبدالو لی سفارش کرد، علمای کرام هم از اینکه توانستند باب جدیدی را برای تبلیغ وترویج دین خدا درکشور باز کنند با درود و صلواه و عزم متین به کاردعوت الی الله والرسول!! آ غازکردند!!
برنامه کاری طراحی شده برای مرحله اولی، دعوت از تعداد محدود، ازعلما دینی در حدود ۴۰- ۵۰ تن را تو صیه میکرد، علما دینی و دوستان جناب فیضانی که به نحوی تحت نظرفیضانی کارکنند بکابل دعوت شدند و با ایجاد مرکزیت در مسجد پلخشتی به کار خود که هما ناتبلغ علیه کمونستها بود، آ غازبکار نمودند، جالب آنجاست که د رآن زمان اکثریت قاطع از علما دینی معنی کمونیسم و سوسیالزم را نمیفهمیدند زیرا این کلمات درکتب عربی ومتداول حوزههای دینی آنزمان مو جودنبود، فهم وبرداشت علماء دینی از کمونیسم خلاصه میشد، که (کمو به معنی خدا- ونیست به معنی نیست) یعنی خدا نیست واینکه کموو نیست چطور باهم ترکیب شدند و از کجا ریشه گرفتند را نادیده میگرفتند!!.
بیاد دارم که درراه اندازی مبار زه علماء دینی علیه کمونیسم، برای اولین بار کتاب اسلام و قران نوشته صدالدرین بلاغی از ایران وارد کابل گردید وتو سط جناب حضرت صبغه الله مجددی بین علما کرام تو زیع گرید و لی متا سفانه فهم ودرک آن کتاب که بازبان فارسی نوشته شده بود نیز از فهم زیاد از علما دینی انروز بالا بود!
دعوت نامه فیضانی از دوستانش به غرض تشکیل اولین اجلاس از مبلغین اسلام به ولایت کشوررسیده بود، که از بخت نیک واقبال بلند جناب فیضانی کمونستهای جناح پرچم یکصدمین سالروز تو لد لینن را درکابل تجلیل نمودند و شاعر انقلابی کمونست بنام بارق شفیعی سروده بلند بالائی را د رمدح وثنای ولادیمیرایلچ لینن زیر عنوان شیپور انقلاب در جریده پرچم که بصورت فوق العاده در ۱۲ صفحه منتشر شد به نشر رسانید که این جسارت وبیبا کی کمونستها مایه خشم مسلمانان کشور واقع گردید بخصوص قسمت پایانی آن قصیده که با درود و صلواه برلینن خا تمه یافته بود، مورد اعتراض رهبران دینی وعلما ی کرام قرار گرفت زیرا علمای دینی با وجود مشکل نافهمی ونا آشنائی بااصطلاحات سیاسی وبیگانگی با زبان فارسی از تمامی آن ۱۲ صفحه نشر یه پرچم، دررابط با لینن همان قسمت درودش را فهمیده بوند که چرا یک کسی بنام بارق شفیعی که افغان است برخلاف شرع مبین برای یک آدم کافر غیر مسلمان درود گفته است وبچارهها فکرمیکردند که این همان درودی است که مسلمانان در تشهد نماز برای پیامبران خدا میخوانند ومن قسمت آخرین از آن سروده را به عنوان یادبود از آن روز گارنقل میکنم!!
شیپور انقلاب
فریاد تودهها
لرزاند کاخ قدرت سرمایه را چنان
کز رعب و هیبتش:
لرزید برج قلعه و پشت ستمگران
اعلام کرد عصر رهایی خلقها.
زین کار بینظیر
هر ساله میرود ز دل خلق بر زبان،
زانجا بر آسمان
این حرف جاویدان:
از ما درود باد به آن حزب پیشتاز،
بر خلق قهرمان
وز ما درود باد به آن رهبر بزرگ
بر لنین کبیر!»
کابل
حمل —۱٣۴۹
بخش دو
حوریت حمایت ازنظام شاهی و مبارزه علیه کمونیسم و تبلیغ دین مبین اسلام، ترسیم نمود.
هیآت متشکله به رهبری فیضانی با جناب اعلحضرت محمدظاهرشاه ملاقات کرد و جناب شاه از نیت نیک و خدمات دینی علماکرام که برای بقا وتحکیم پایههای سلطنت گرد هم آمد هاند به گرمی استقبال نمود، پیگیری و ادامه کار را تحت نظرداماد خویش جنرال سردارعبدالو لی سفارش کرد، علمای کرام هم از اینکه توانستند باب جدیدی را برای تبلیغ وترویج دین خدا درکشور باز کنند با درود و صلواه و عزم متین به کاردعوت الی الله والرسول!! آ غازکردند!!
برنامه کاری طراحی شده برای مرحله اولی، دعوت از تعداد محدود، ازعلما دینی در حدود ۴۰- ۵۰ تن را تو صیه میکرد، علما دینی و دوستان جناب فیضانی که به نحوی تحت نظرفیضانی کارکنند بکابل دعوت شدند و با ایجاد مرکزیت در مسجد پلخشتی به کار خود که هما ناتبلغ علیه کمونستها بود، آ غازبکار نمودند، جالب آنجاست که د رآن زمان اکثریت قاطع از علما دینی معنی کمونیسم و سوسیالزم را نمیفهمیدند زیرا این کلمات درکتب عربی ومتداول حوزههای دینی آنزمان مو جودنبود، فهم وبرداشت علماء دینی از کمونیسم خلاصه میشد، که (کمو به معنی خدا- ونیست به معنی نیست) یعنی خدا نیست واینکه کموو نیست چطور باهم ترکیب شدند و از کجا ریشه گرفتند را نادیده میگرفتند!!.
بیاد دارم که درراه اندازی مبار زه علماء دینی علیه کمونیسم، برای اولین بار کتاب اسلام و قران نوشته صدالدرین بلاغی از ایران وارد کابل گردید وتو سط جناب حضرت صبغه الله مجددی بین علما کرام تو زیع گرید و لی متا سفانه فهم ودرک آن کتاب که بازبان فارسی نوشته شده بود نیز از فهم زیاد از علما دینی انروز بالا بود!
دعوت نامه فیضانی از دوستانش به غرض تشکیل اولین اجلاس از مبلغین اسلام به ولایت کشوررسیده بود، که از بخت نیک واقبال بلند جناب فیضانی کمونستهای جناح پرچم یکصدمین سالروز تو لد لینن را درکابل تجلیل نمودند و شاعر انقلابی کمونست بنام بارق شفیعی سروده بلند بالائی را د رمدح وثنای ولادیمیرایلچ لینن زیر عنوان شیپور انقلاب در جریده پرچم که بصورت فوق العاده در ۱۲ صفحه منتشر شد به نشر رسانید که این جسارت وبیبا کی کمونستها مایه خشم مسلمانان کشور واقع گردید بخصوص قسمت پایانی آن قصیده که با درود و صلواه برلینن خا تمه یافته بود، مورد اعتراض رهبران دینی وعلما ی کرام قرار گرفت زیرا علمای دینی با وجود مشکل نافهمی ونا آشنائی بااصطلاحات سیاسی وبیگانگی با زبان فارسی از تمامی آن ۱۲ صفحه نشر یه پرچم، دررابط با لینن همان قسمت درودش را فهمیده بوند که چرا یک کسی بنام بارق شفیعی که افغان است برخلاف شرع مبین برای یک آدم کافر غیر مسلمان درود گفته است وبچارهها فکرمیکردند که این همان درودی است که مسلمانان در تشهد نماز برای پیامبران خدا میخوانند ومن قسمت آخرین از آن سروده را به عنوان یادبود از آن روز گارنقل میکنم!!
شیپور انقلاب
فریاد تودهها
لرزاند کاخ قدرت سرمایه را چنان
کز رعب و هیبتش:
لرزید برج قلعه و پشت ستمگران
اعلام کرد عصر رهایی خلقها.
زین کار بینظیر
هر ساله میرود ز دل خلق بر زبان،
زانجا بر آسمان
این حرف جاویدان:
از ما درود باد به آن حزب پیشتاز،
بر خلق قهرمان
وز ما درود باد به آن رهبر بزرگ
بر لنین کبیر!»
کابل
حمل —۱٣۴۹