Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72933

مساله دیورند یک بازی شوم پسا استعماری قبیله سالاران و استعماریون در تاریخ معاصر افغانستان

17 می 2013, 10:05, توسط ارمان

توردیقل میمنگی گرامى,
شما در نگارش تان پهلوهاى گوناگون سياسى و سياست قبيلوى قبیله سالاران را در پيوند سياست پسا استعماری و استعماری نوين در گذشته کشور تازه نامنهاد “افغانستان” با بازيهاى بزرگ هر دو طرف شان (استعمار نوين وهم قبیله سالاران ) برجسته تصوير کرديد وآنها را به گونه تار و پود بافت جانانه داديد.
توران وايران وهند ازهم جدا ناپذير.
دولتهاى قبيلوى از ملت فقط قوم و قبيله را مى شناسد. اين حاکمان چشم ملى شان کور و گوش ملى شان کر و زبان ملى شان گنگ وپاى ملى شان لنگ است
قدرتهاى استعماری ايرانزمين و تورانزمين وهند را پارچه پارچه کرد. و اکنون دولتهاى افغانستان تنها جدايى اقوام پشتون و يا ( افغان) را ناله و فریاد , زارى , شیون و واویلا و شکايت , داد و نالشت , "افغان" و “فغان” کنند.
چرا, دولتهاى افغانستان, مرزکشى هاى غربى و شمالى و شمالشرقى را پذيرفتند باوجودکه سرزمين هاى مادر کشور تور و ايران مرزکشى هارا نپذرفتند. به کشورتور توران و تورکستان هم گفته شده که از تاجگورگان چين وقزاقستان ( تاجقورغان و يا تاشقرغان افغانستان که به خلم تغير داده شد,) تابه ترکيه امروزى بزرگ بود. پايتخت توران سمنگان بود که تهمينه دخت توران درآن زنده گى ميکرد.
درباره توران دخت شاعران رومى وبلاخره شاعر آلمانى فريدريش شيلر (Friedrich Schiller) نمايشنامه زير عنوان " توران دت" (Turandot) نگاريد که شهر داستانى شاه دخت در يک بخش چين ويا مغولستان (درچين تعداد مغولها زيادتر است نسبت به مغولستان; دودمان مينگ درچين) قرار دارد.
امروز در فارسى به دختر دخت وحتى دتر ودترک به نازهم گفته مى شوددراين نمايش نامه دت توران که همان دخت توران است با کلف شاهزاده سمرقند ازدواج کرد.
ناگفته نماند که هزاران سال پيش از چنگيز خان اقوام مغولى وهندوچينى وياتورانى ( خال خدايى مغولى خالى ايست که چنيايىان - جاپانىيا مردمان اينويت سرخپوستان امريکا واکثر امريکالاتين دارا اند) ازسرک بيرينگ دردوران اول ودوم مهاجراتهاى اقوام تورانى درگيتى رخداد ودرتمدن هاى گيتى نقش سزاواربازى کرده اند. فرهنگهاى هندوچين وهندوايران بدون فرهنگ تورانى رشد نمى نمود. آخرين فرهنگهاى تورانى که براى هندوايران دستآورده هاى چشم ديد آورد سلسه کوشانيان, غزنويان تيموريان وبابرشاهان کبيربودند.
همين قبیله سالاران هندوايران وتوران بودند که در پيوند سياست استعماری کهن سلسله مغلشاهان رابربادکردند. برو دوست در موزيم هاى جهان ويا کابل که ازهمآغوشى فرهنگ کوشانيانى- تورانى با زبان درى ايرانزمين چه فرهنگ عالى زايده شد .
چرا, دولتهاى افغانستان, همين قبیله سالاران مرزکشى هاى غربى و شمالى و شمالشرقى راپذيرفتند بخاطراينکه اين مردمان پارسا وپارينه ر ا “مهاجر” گفته بتوانند
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, بى اعتماد و بى اعتبار, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى,
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

جستجو در کابل پرس