Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 73749

خیزش ضد استبدادی واصلاح طلبانۀ دانشجویان دانشگاه کابل یا نقطۀ عطفی درتاریخ نهضت عدالتخواهی افغانستان

11 جون 2013, 11:34, توسط پرویز "بهمن"

خواننده های عزیز لطفا به این لاطائلات مدافع پرو پاقرص اندیشهء اوغانیت بنام کا کا جعفر توجه کنند:
جناب بهمن:
من هر گز نگفته ام و نخواهم گفت که پشتون ها جاسوس ، خائن ؛ وطن فروش وبی ناموس ندارند ، همچون تمامی انسانها باالطبیعه انسان هستند دروغ دارند خاین دارند و هزاران بدبختی و شرارت دیگر. حالا اگر شما یک جانبه بیایید و همه پشتون ها را بیک چوب برانید نشان دهنده خریت و حماقت خودتان است.

اولا خدمت این دوست عزیز باید عرض کنم که خدا را شکر که حد اقل بعداز این همه جر وبحث به این درجه از عقلانیت رسیده اید که اعتراف نمائید که پشتونها نیز جاسوس وخاین و وطنفروش وناموس فروش دارند. بناء هدف من نیز درمقالاتم همان جواسیس و وطنفروشان وناموس فروشان پشتون است نه همهء پشتونها. شما ازبس که احساسات وهیجانات جنون آمیز بر اعصاب تان غلبه نموده اصلا محتوای پیامهای مرا درست نمیخوانید وناخوانده امضا میکنید.
من هیچگاه تر وخشک پشتونها را مانند شما با یک چماق نرانده ام، این شما استید که به بهانهء اینکه تعدادی از هزاره ها از روی مجبوریت درخانه های آیت الله های ایرانی مصروف کار ونوکری هستند؛ پس از دید جنابعالی، همهء هزاره ها از جمله همین دانشجویان معترض قابل توبیخ اند وهیچگونه حق ابراز نظر را درزنده گی شان ندارند، این جناب عالی شما استید که آن بیچاره ها را بخاطر تعلق قومی شان با نوکرهای خانه های روحانیون ایرانی به باد ناسزا گویی گرفته اید، کاری را که خود میکنید ولی اتهام آن را بمن وارد کرده اید. به مصداق شعر حضرت حافظ:
چه دلاور است دزدی که به کف چراغ دارد
اینکه یکبار زیر نام رئیس سابق موزیم کابل به هرچه تاجیک وازبیک وهزاره است دشنام ناموسی میفرمائید ولی بعدا زیر نام دیگر دوباره، مسیر بحث را منحرف می سازید، نماینده گی از بی ثباتی، منافقت ، بداخلاقی، بی فرهنگی، دو رویی وبی وجدانی شما وهم فکران تان میکند. اگر شما واقعا به این داعیهء وحدت طلبی موهوم اوغانی تان با ملیت های دیگر باور قلبی دارید چرا زیر یک نام مشخص حاضر به ادامهء یک گفتمان سالم ومنطقی با مخالفان تان نیستید؟
من اگر تروخشک پشتونها را رانده باشم می توانید بدون توسل به اینقدر دشنام وناسزا گویی یک جمله ویا عبارت را از مقالات وپیامهای من نقل کنید و به استناد همان عبارات مرا محکوم کنید و ازمن بپرسید که من چرا تر وخشک پشتون را با یک چوب رانده ام.ادعای بی سند وبی حجت سبب خجالتی وروسیاهی مدعی میشود.طوریکه خود میدانید من درکابل پرس یک نام دارم، که گاهی مخالفانم آنرا مستعار و بعضی های دیگر آنرا حقیقی میدانند ولی برای من مهم نیست، من " پرویز بهمن " هستم وبا نامهای متعدد ازچندین سال بدینسو درسایت کابل مصروف بحث ومناقشهء قلمی می باشم، افکار وعقاید من در بارهء پشتونها مانند آفتاب به همه گان ازجمله شما ودیگر طرفداران اندیشه های طراز فاشیستی روشن است وهرگز با دشنام ها وتوهین ها نمیتوانید مسیر بحث را منحرف سازید.
من همیشه گفته ام که دشمنی من با اندیشهء منحط " پشتونیزم" است نه با پشتونها
اندیشهء " پشتونیزم" یا " اوغانیزم" اندیشهء خرسازی بخش بزرگی از انسانهای این سرزمین است که بوسیلهء قوتهای استعماری وارد این کشور شده و توسط زمامداران مزدور استعماری زیر نام فرهنگ وزبان وغیرت، برتری طلبی قومی وقبیلوی را هم میان خود پشتونها وهم میان پشتونها وغیر پشتونها دامن زده است.این اندیشهء قرون وسطایی حتی با دین ودیانت وارزشهای دینی نیز درتضاد مطلق قرار دارد. با آموزه های مارکس وانگلیس نیز درتضاد قرار دارد.
ولی اینکه افرادی مانند جناب عالی و یکتعداد انسانهای خرشدهء دیگر، به این اندیشهء قرون وسطایی دل بسته اند، این هم یک واقعیت تاریخی است.
من گفته ام ومیگویم: سرزمین کنونی " افغانستان" تنها مال افغانها نیست. منشاء وخاستگاه اصلی قبایل " افغان" ، اطراف کوه سلیمان وکوه بابا ومناطق قبایلی وخیبر پشتونخواه پاکستان امروز است، روی همین علت هم است که آنها خط مرزی بین المللی را قبول ندارند و امضای آن قرار دادها را توسط امرای پشتون تبار چون امیر محمد یعقوب خان وامیر شیرعلیخان وامیر عبدالرحمن خان درحق خودشان جفای تاریخی می پندارند .حال درقرن بیست ویک، اگر بهردلیلی که بخشی ازین قبایل از سعهء صدر وحوصلهء مردمان سرزمین غیر افاغنه، سوء استفاده کرده ونام قومی شان را بدون استحقاق بالای همهء کشور خراسان زمین گذاشته اند، ازین به بعد باید روی این موضوع یک تجدید نظر شود.
1/باید نام کشور افغانستان تغیر بخورد. زیرا این نام علاوه براینکه نام " قومی " است، درزبان انگلیسی نیز بایک سگ شکاری گره خورده است، ومعنای " افغان" تبعهء کشور افغانستان و " افغان" به معنای سگ شکاری هردو یکی است واین توهین آشکار به انسانهای این سرزمین به شمول پشتونها می باشد.
2/ سیستم ادارهء کشور باید ساختار غیرمتمرکز بخود بگیرد
3/ معضلهء مرزی باکشور همسایهء پاکستان حل گردد.
4/ آمارگیری دقیق وبیطرفانه براساس هویت قومی راه اندازی شود که طی آن:
میزان افراد دوتابعیته، یک بابعیته، عسکر گریز، خدمتگار، مالیه پردازان، مالیه گریزان، زنها مردها، معتادان مواد مخدر، باسوادها، بی سوادها، پزشک ها، مهندسین وغیره معلوم گردد.
حال اگر این نظریات انسانی مرا کسی قبول میکند، چه پشتون باشد ویا تاجیک ویاهزاره ویا ازبیک، نورچشم من می باشد، واگر نمی باشد او همان " افغان" است. یعنی " خر" یعنی " الاغ"
زیرا او هنوز هم از تارهای عنکبوتی جهل وخرگری بیرون نیامده است واستعداد انسان شدن در او دیده نمیشود، پس چنین انسان را چه باید خطاب کرد؟
این قلم، به استناد اعترافات علمای دینی پشتون تبار، ازجمله مولوی بجلیگر نوشته ام که : بعضی ازقبایل اوغانی با " خر" قرابت بیولوژیکی دارند. حالا شما اگر مخالف این نظریه استید میتوانید خلاف این را ثابت کنید.
من ازقول " خان عبدالغفارخان" زعیم ملی پشتونها نوشته ام که : پشتون به زور واکراه، جنت را قبول نمیکند وبرعکس بالجاجت، خودش را به آتش می اندازد، پس آیا این عادات جز عادت خری دیگر چه می باشند؟
من می نویسم که نظر به اشعارخوشحال خان ختک شاعر رزمی وبزمی پشتونها: بی ننگ ترین وبی غیرت ترین قوم در دنیا که بخاطر یک شکم نان حتی ناموس خودرا به زورمندان وحاکم مغول داده اند پشتونها می باشند. حالا من ازخود چیزی نگفته ام، شما اگر بزبان پشتو آشنایی دارید بروید دیوان خوشحال خان ختک را باز کنید واین اشعار را در وصف پشتونها بخوانید.
حال، اگر کسی مانند جناب عالی ویا همفکران تان مانند جناب نجیب الله پوپل بیاید وبا وجود این اسناد وشواهد، دم از افتخارات افغانی بزند، واقوام وملیتهای غیر اوغان را سراسر مزدور ونوکران ایران ، سقاوها وجوالی ها خطاب کند واصرار نماید که جز همین وظیفهء جوالی دیگر وظیفه ایی در وطن افغانها به شما نمی زیبد پس با او باید چگونه برخورد نمایم.
من برایش می نویسم که عزیزم!
به آنچه که شما افتخار میکنید، آنرا مردمان عصر امروزی " خرگری" میگویند. " افغانیت" نه شجاعت و وطنپرستی، وهمزیستی مسالمت آمیز با دیگر ملیتها بلکه همین اخلاقی است که شما آنرا به نمایش گذاشته اید.
" افغانیت" یعنی کسیکه پدر وپدرکلانهایش در طویلهء حیوانات پیدا شده باشد، درطویله بزرگ شده باشد ودرطویله جان داده باشد. غیر ازین چیزها اگر ، "افغانیت" کدام معنا وتفسیر تاریخی دیگر دارد بفرمائید مارا آگاه سازید.
چرا به عوض اینقدر دشنام وتوهین بمن وهمفکران من، شما بحیث مدافع پرو پاقرص اوغانیت خلاف این مسایل را بادلایل مقنع ثابت نمیکنید؟
مسایل دیگر هم برای نوشتن وجود دارد که ان شاء الله بعد ازخواندن جوابیهء شما آنرا خدمت تان پیشکش میکنم.
با احترام
پرویز بهمن

جستجو در کابل پرس