ترکیب پیشنهادی برای دولت آینده: رییس جمهور: عطا محمد نور یا احمد ضیاء مسعود؛ معاون اول: محمد محقق؛ معاون دوم: عبدالرشید دوستم

چند روز قبل در قصر جنرال دوستم اعلان بميان آمدن يک ائتلاف جديد شد، رسانه هاى وابسته به آمريکا نام ائتلاف جديد و بزرگ به آن دادند، در حاليکه اين ائتلاف نه جديد است و ن...ه بزرگ، هم کهنه است و هم کوچک و هم تکرار يک تجربه ناکام، آمريکائيها ميخواهند به آن نام ائتلاف جديد و بزرگ بدهند، در گردهمايى عضو بدنام سى آى اى خليلزاد در صدر نشانده شده بود و حيثيت مهمان خصوصى به او داده شده بود، و اين به اين خاطر که تهداب اين ائتلاف در جرمنى، با وساطت مايکل سمپل، بدست چند سناتور آمريکائى و به گفته سى آى اى گذاشته شده، طرح نظام پارلمانى و فيدرالى از جانب همين سناتورها داده شده، پس رسانه هاى آمريکائى چرا به اين ائتلاف خورد و نا منهاد نام ائتلاف جديد و بزرگ نبايد بدهند؟!! و اين در حاليکه در اين ائتلاف بعضى گروه هاى خورد سه گروه سهم گرفته است، طوريکه تنها پنجم حصه گروه جمعيت، چهارم حصه گروه حزب وحدت، و هشتم حصه حزب پرچم زيرنام جنبش شرکت کرده، پرچم با خلأ رهبرى مواجه است، جنبش يک بخش آن است که آن خود به پنج گروه تقسيم شده و دوستم تنها رهبرى يک گروه را ميکند، وحدت به چهار گروه تقسيم گرديده و محقق رهبرى کوچکترين گروه را ميکند، جمعيت به تعداد زياد گروه ها تقسيم شده، تنها از شوراى نظار آن پنج گروه نامنهاد ساخته شده و چهره هاى شامل آن در اين ائتلاف اشخاص اند نه رهبران احزاب، و آن هم چنان چهره هايى که اکثرشان باشندگان يک ولسوالى اند، اگر چه بعضى رسانه ها اين ائتلاف را بنام ائتلاف قومى و سمتى ياد کرده اند و آنرا ائتلاف اقوام تاجک، ازبک و هزاره شمرده اند ولى حقيقت اينست که چهره هاى شامل در اين ائتلاف نه نمايندگى تاجک ها را کرده ميتوانند و نه از اوزبک ها و هزاره ها را، هيچ تاجک و اوزبک مؤمن و هيچ هزاره وطنخواه پشتيبانى اين چهره هاى بدنام را نخواهد کرد و به آنان رأى نخواهند داد، با خيلى يقين گفته ميتوانيم که اگر نيرو و جعلکارى يوناما نميبود و صندوق هاى رأى را از اوراق جعلى مملو نمى ساخت پس ايشان در انتخابات گذشته مشترکاً آنقدر رأى هم بدست آورده نمى بودند که تعداد آن به اندازه تعداد اعضاى يک گروه مطرح ميبود!!
به ملت افغان اين حقيقت آشکار است که اين گروه ها بدست بيگانگان ساخته شده، براى منافع آنان کار ميکنند، تمويل و توجيه شان از سوى بيگانگان است، هميشه در خدمت متجاوزين بوده اند، هم همراهى متجاوزين شوروى را کردند و هم متجاوزين صليبى را، افغانها جنگ هاى خونين ذات البينى ايشان را فراموش نکرده اند، نه جنايات گلمجم ها را فراموش کرده اند، نه جنگهاى خونين ذات البينى ائتلاف خائنانه جبل السراج در کابل و بمباران هاى وحشيانه آنان بر شهريان مظلوم کابل را فراموش کرده اند و نه جنايات مليشه هاى حزب وحدت چون حکيم شجاعى را فراموش خواهند کرد.
آرزو و تلاش آمريکائيها اين بود که تحت عنوان اجماع ملى فاجعه گذشته بن را تکرار کنند، چند چهره ذليل را گرد آورند، نام اجماع ملى به آن بدهند و در پايان قطعنامه خويش امضاى آنان را بگيرند، همين را بنام فيصله متفقه تمام ملت افغان اعلان کنند و دست نشانده ديگر خود را بر اريکه ارگ بشانند، به جنرال دوستم اين وظيفه سپرده شده بود که بايد در اين گردهمايى در حمايت طرح امريکائيها موافقه تمام اشتراک کنندگان را بدست آورد، ولى موفق نشد، پس به اين خاطر در گردهمايى ديگر اين چهره ها خليلزاد و رفقاى وى سهم نگرفتند، به جنرال دوستم اين مأموريت هم سپرده شده بود که حزب جمعيت در شمال را زير فشار بگيرد، در تخار، سمنگان، جوزجان و فارياب چنان اقداماتى بکند که جمعيت و شوراى نظار را به پذيرفتن شرائط آمريکا وادار سازد، به طرفداران خويش اسلحه توزيع کرده است، ترور ولسوال ارچى يک نمونه همين رقابت است، نمونه هاى ديگر آن هم خيلى زود به پيش خواهد آمد