" بریده باد دو دست ابی لهب . مال وی و آنچه را به دست آورده دردی را دوا نکند . به زودی وارد آتشی شعله ور شود با زنش که بارکش هیزم است و طنابی تابیده « از لیف خرما » به گردن دارد ."
این چه نوع خداست که مانند پیره زنان در گوشه ای بام نشسته و به دشمنان محمد دعای بد میکند؟
زن بیجاره ابی لهب چه گناه کرده که مجبور است با شوهرش نیز به حیث بارکش هیزم به دوزخ برود؟
" بریده باد دو دست ابی لهب . مال وی و آنچه را به دست آورده دردی را دوا نکند . به زودی وارد آتشی شعله ور شود با زنش که بارکش هیزم است و طنابی تابیده « از لیف خرما » به گردن دارد ."
این چه نوع خداست که مانند پیره زنان در گوشه ای بام نشسته و به دشمنان محمد دعای بد میکند؟
زن بیجاره ابی لهب چه گناه کرده که مجبور است با شوهرش نیز به حیث بارکش هیزم به دوزخ برود؟