Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 80450

نگاهی به دشنامنامه هارون امیرزاده به آدرس خلق اوزبیگ

8 فبروری 2014, 15:05, توسط امضا محفوظ

از تمام آنچه گفته آمد، میتوان چنین نتیجه گرفت :

1ــ به گواهی اسناد معتبر و غیر قابل انکار تاریخی، تورکان از همان سپیده دم تاریخ پیشاهنگان سیاست و دولتمداری در منطقه و جهان بوده، دولتهای قوی و امپراطوری های بزرگی را اساس گذاشته، وزنۀ سیاسی اساسی را درمنطقه تشکیل داده اند.

2 ــ در موجودیت عربها و بعد از ختم حاکمیت آنها در ایران و خراسان و تورکستان زمام امور سیاسی 95% در دست تورکان بود و تاریخ ایران تا چند دهۀ حکومت قلابی پهلوی، خراسان تا حاکمیت قبیله و هندوستان تا اشغال انگلیس بانام و کارنامه های تورکان گره خورده است.

3ــ تورکان با ایجاد دولتهای بزرگ، بنیاد گذاران مدنیتهای عظیم نیزبودند. آبده های مادی و معنوی بزرگی چون ابنیۀ تاریخی عظیم خیوه، سمرقند، بخارا، شهر سبز، قشقه دریا و سورخن دریا در تورکستان، تمام ابنیۀ تاریخی ایران از صفویان تا قاجاریان، تمام ابنیۀ تاریخی خراسان درافغانستان، آبده های بی نظیر کورگانیان در هندوستان و حتی ابنیۀ عظیمی که مملوکها طی سلطنت دو و نیم قرنۀ خود در مصر اعمار نموده اند، همه و همه نشاندهندۀ استعداد بزرگ سیاستمداری و فرهنگ دوستی این خلق کبیر میباشد.

در خاتمه برای این که نویسندۀ دشنامنامه تصور نکند من در نوشتۀ خود راه مبالغه پیموده ام، پاراگرافی از دانشمند بزرگ و مؤرخ شهیر شرق عبدالرحمن بن خلدون که با احاطۀ علمی و پژوهشهای بی سابقۀ خود در عرصۀ تاریخ و جامعه شناسی به مقیاس جهانی به صفت مؤسس “فلسفۀ تاریخ” و به حیث پدر “جامعه شناسی علمی” پذیرفته شده است، از جلد ششم کتاب بزرگ اوبه نام «العبر و دیوان المبتدإ والخبر فی أیام العرب والعجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الأکبر» که توسط عبدالمحمد آیتی ترجمه و در ایران نشر گردیده است، اقتباس میکنم و بعد از آن قضاوت برخی از دانشمندان و صاحبنظران جهان را نقل می نمایم.

ابن خلدون در سال 1401م مطابق 803 هـ در شهر دمشق با صاحبقران امیر تیمور ملاقات میکند و مدت تقریبا یک ماه در حضور او میماند. روزی از روزها ضمن صحبت و مناظره به امیر تیمور می گوید: «… اهل علم چه قدما و چه متاخران متفق اند که بیشتر امتهای بشری دو فرقه اند: عرب و ترک. شما می دانید که در آن هنگام که عربها در یک دین به گرد پیامبر خود گردآمدند به کجا رسیدند. اما ترک همواره با ملوک فرس در جدال بودند تا آنگاه که افراسیاب پادشاه شان خراسان را از دست شان بستد و این شاهدی است که عصبیت شان به حد نصاب رسیده بود و در این عصبیت هیچ یک از ملوک روی زمین از کسرا و قیصر و اسکندر و بخت نصر به پایۀ آنها نمی رسید. اما کسرا سرور فرس و پادشاهشان بود. فرس کجا، ترک کجا؟ اما قیصر و اسکندر پاشاهان روم بودند. روم کجا، ترک کجا؟ و اما بخت نصر سرور مردم بابل و نبیط بود. اینان کجا و ترک کجا. این ها برهان آشکار است در آنچه در باب این ملک گفتم».

قضاوت برخی از صاحب نظران غرب در بارۀ تورکان:

ـــ در دنيا دو مجهول وجود دارد: يكي قطب ها و ديگري تاریخ تورک‌ها.

  • Albert Sorel مؤرخ فرانسوي.

ـــ ترك ها بي ترديد اربابان واقعي تاريخ اروپا و آسيا بوده اند.

– Kayzerling فيلسوف آلماني

ـــ تاريخ از ترك ها چيزهاي زيادي ياد گرفته است. آثار زيادي از ترك ها به جاي مانده است كه هر كدام زينت مدنيت انساني محسوب مي گردند.

HAMMER – مؤرخ آلماني

ـــ ترك ها علاوه بر جسارت بيكران خود صاحب نبوغ اراده شكني مي باشند. ترك ها با اين نبوغ فتوحات خود را انجام داده، مدنيت ها تشكيل داده و به تاريخ بشريت خدمت نموده اند. در اصل بدون چنين نبوغي حكمراني بر نصف اروپا براي قرن ها امكان پذير نبود.

  • Charnayev فرمانده روس

ـــ با قلم مي توان چهره زيباي ترك، اندام قدرتمند او، لباس پرزرق و برقش، رفتار ظريف او، خندۀ پر وقارش و نيز غرش همچون شير وي را ترسيم نمود. ولي ترسيم اصالت يك ترك غير ممكن مي باشد. اين اصالت مانند نور ماه قابل ديدن است ولي قابل ترسيم نيست.
- Decamps نقاش فرانسوي

جستجو در کابل پرس