Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 16989

آيا واقعا كابل يك شهر است؟

2 جولای 2008, 18:15, توسط آزادی

بلی عزیزم! این را همیشه از کسانی بپرسید که قبل از آوردن تمدن برای ما مظاهر منفی تمد «فحشا، قمار، شراب، برهنگی و ضدیت با دین» را به ما به ارمغان می آورند.
امان الله خان هم که به غرب رفت فکر کرد تمدن در بی تنبان بودن زن است. در فکر یک شهر و پایتخت به مانند اروپا نشد ولی اولین بار تنبان و چادر زن خود را دور کرد.
کمونستان هم که آمدند، از مارکسیزم تنها تقسیم کردن زمین مردم و بی عفت کردن دختران مردم را آموختند، یا اینکه مردم را به قبر های دسته جمعی فرستان. فرهنگ استالینی آموختند.
امروز هم که همهء غرب از امریکا تا اورپا به کشور سرازیر شدند، صرف برای جایزه دادن به ملالی جویا متوجه بودند و در فکر این بودند که چگونه از امداد زهر آگین غرب صرف فاحشه خانه بسازد و چند زن پاستیک زده را از انجو هایی مشبوه بیرون ببرند، وارد پارلمان کنند، یا برای دو و دشنام دادن مجاهدین تدارک ببینند و یا هم در نهایت در رأس کمیسیون حقوق بشر تعیین کنند که چراغی سرخ و تهدیدی باشد برای دشمنان بالقوهء شان.
اینها همیشه همین کار هایی خود را در طول این صد سال تکرار میکنند و در نهایت هم ملت رادر گیر و دار و جنجالی یک قرنهءدیگر میگذارند و می روند. ببینید که اگر چنین نشد!
اینها تا حال با 25 ملیارد دالر تنها یک شهر کابل را تنظیم نکرده اند، پس چه امیدی از آینده اش دارید.
این همان دموکراسی و غربگرایی امانی و یا هم سوسیالزم ترکی، امین، ببرک و نجیب است.
شاید بگوئید: مجاهدین خراب کردند. مجاهدین را همین ها نگذاشتند و همین ها تمویل کردند برای همین امروز که پای شان باز، زبانشان دراز، از پرسش بی نیاز و... وارد کشور شوند و بشما دموکراسی بیاورند.
آزادی بیان که آوردند؟ میر هزار جان به کانادا رفت و در یک محفل شعر ... خواند. همین قدر آزادی و تمدن بس است. دیگر چه میکنی که شهر کابل آباد باشد یا خراب.
باز همین ملت پای برهنه می ماند و با این زباله ها میسازد. گندنه، کچالو و خربوزه می فروشد و بدون دالر با سعادت زندگی میکند. آنوقت هم دلش و بایسکلش. اقلا آزاد کو است. دخترش بدون اجازه اش که به فاحشه خانه راه نمی یابد.
در پشت پرده های تلویزیون های طلوع و آریانا سینه گک هایشان مالیده نمیشود.
نیم سرکش کو برهنه نمی باشد.
پسرگش هم به مکتب ده یا مسجد می رود و بی غم از تمدن بدور زندگی میکند.
آخر تمدن مظاهر اصلیش اش که سیری است درکار است، نه زهر و زباله اش...!!! شما خود از این مجمل مفصل بخوانید.

جستجو در کابل پرس