درکشورمامتأسفانه انسانهای دانشمند وحقیقت گوی همه دیوانه معرفی هستند، وآنهای که تا مغزاستخوان فاسد هستند، دزددان آشکاراند، قاتلین حرفی اند ووطن فروشان آفتابی؛ همه شان آدمهای دارای نام ونشان ودم ودستگاه وقصرهای چندگانه اند ومورد تعریف آن وآن آدم وامانده وازدنیا بیخبر.
درنبوغ صدق افغان هیچ جای شک نیست اما یک آدم است واکثریت مطلق جامعه بیسواد است وازحرفهای او سردرنمی آورند، پس باید صدق افغان دیوانه باشد چون یک آدم است. همینطورآقای بشردوست هم یک انسان تحصیل کرده تا درجه دکترا ازپیشرفته ترین کشورهای غربی، پس باید دیوانه باشد. زیرا با پای پیاده پارالمان میرودودرزیریک خیمه خاک پرازساعت چهارعصرتاناوقت شب درزیرخیمه ازشکایات مردم رسیدگی میکند، خانه ندارد، معامله نمیکند، ازوزارت که صلاحیت کاری نداشت عاجل استعفا داد ودرفقرزندگی میکند پس باید درجامعه ای که بهترین صفت دزدی وچپاولگری شده، یقیناً که باید دیوانه باشد چون حقیقت میگوید. وهم چنان هزاره است قومی که درطول تاریخ محروم بوده وبردگی کشیده وامروزقامت راست کرده کسی تحملش را ندارد.
اگرقومی فکرکنیم پس هیچ بدی وجود ندارد. زیرا ملا عمربرای پشتونها قهرمان است، دوستم برای ازبیکها، قانونی برای پنجشیریها، محقق برای هزاره ها وانوارالحق احدی هم تیوریسن دوهمه سقاوی. ولی اگرانسانی فکرکنیم همه اینها دزد، قاتل، چپاولگر، وطن فروش وبی قوم ومسلک وتبارهستند. چون دزد نه قوم دارد، نه تاریخ نه تبارونه فرهنگ.
قانونی یک وطن فروش آشکاراست مانند سایروطن فروشان تاریخ کشورما. دربن وطن را فروخت، پای قدرتهای جهان را بداخل مشروعیت بخشید وحالا هم که رئیس پارالمان بزرگترین مرجع قدرت مردمی است تا حال چندین خیانت ومعامله وسازش آشکارازخود نشان داده ودرهیچ موضع گیری سالم پارالمانی شریک نیست وپشت پرده سازش میکند وشعارهای برحق وکلای معترض ومردمی را خاموش میکند. رئیس پارالمان اگرمحکم ومردمی موضع بگیرد هیچ دزد ووطن فروش دیگرنمیتواند خواست نا مشروعش را بالای وکلای برحق بقبولاند. قانوی لکه ننگ است بردامن احمد شاه مسعودقهرمان. نباید درهرجنایت قانونی وفهیم وسایردزدان دیگرپای مسعود شهید را کشانید. مسعود به دنیا ثابت کرد که وطن پرست بود. با اینگونه نا سزاگوئی ها هرگزچهره پا ک او مخدوش نمیشود. اما آقای قانونی دردره پنشیرچند جریب زمین وباغ دارد؟ اگرتمام زمینهای پنشیررا همراه با درختهای توتش بفروشید، دو قصرآقای قانونی را آباد کرده نمیتواند. شما یکباربه خانه این دزد وطن فروش درائید میدانید که جورج بوج که حاکم دنیا ست همینگونه قصرها ندارد. پس دزد است، وطن فروش است، معامله گراست، دشمن تاجیک است، دشمن پنجشیری است وبخاطرهمین دزدان نابکاراست که تاجیک وازبک وپشتون وهزاره وغیره... جفا میبیند. قانونی چرا نمیتواند درسرنوشت فقروگرسنگی تاثیر داشته باشد؟ بلی میتواند تاثیرخوب بگذارد به شرط اینکه موضع انسانی وثابت واستوارداشته باشد. اما وطن فروش است درفکرمعامله خود با سایروطن فروشان است. نباید گناه محقق وامثال محقق را بگردن بشردوست گذاشت ونفرت داشت. نباید گناه دوستم را بگردن ازبکهای بیچاره گذاشت وآنها را با تفنگهای جمعه خان همدرد کشت وهمیگونه نباید بدخشانی هارا بخاطر ربانی ازامتیازات دولت وبازسازی وتعلیم وتربیه محرو ساخت. این کشوربه همه مردم افغانستان تعلق دارد وهمگی سهم برابردرآن دارند. باید انصاف داشته باشیم که دزدمان را دزد قبول کنیم وقهرمان مان را قهرمان.
درکشورمامتأسفانه انسانهای دانشمند وحقیقت گوی همه دیوانه معرفی هستند، وآنهای که تا مغزاستخوان فاسد هستند، دزددان آشکاراند، قاتلین حرفی اند ووطن فروشان آفتابی؛ همه شان آدمهای دارای نام ونشان ودم ودستگاه وقصرهای چندگانه اند ومورد تعریف آن وآن آدم وامانده وازدنیا بیخبر.
درنبوغ صدق افغان هیچ جای شک نیست اما یک آدم است واکثریت مطلق جامعه بیسواد است وازحرفهای او سردرنمی آورند، پس باید صدق افغان دیوانه باشد چون یک آدم است. همینطورآقای بشردوست هم یک انسان تحصیل کرده تا درجه دکترا ازپیشرفته ترین کشورهای غربی، پس باید دیوانه باشد. زیرا با پای پیاده پارالمان میرودودرزیریک خیمه خاک پرازساعت چهارعصرتاناوقت شب درزیرخیمه ازشکایات مردم رسیدگی میکند، خانه ندارد، معامله نمیکند، ازوزارت که صلاحیت کاری نداشت عاجل استعفا داد ودرفقرزندگی میکند پس باید درجامعه ای که بهترین صفت دزدی وچپاولگری شده، یقیناً که باید دیوانه باشد چون حقیقت میگوید. وهم چنان هزاره است قومی که درطول تاریخ محروم بوده وبردگی کشیده وامروزقامت راست کرده کسی تحملش را ندارد.
اگرقومی فکرکنیم پس هیچ بدی وجود ندارد. زیرا ملا عمربرای پشتونها قهرمان است، دوستم برای ازبیکها، قانونی برای پنجشیریها، محقق برای هزاره ها وانوارالحق احدی هم تیوریسن دوهمه سقاوی. ولی اگرانسانی فکرکنیم همه اینها دزد، قاتل، چپاولگر، وطن فروش وبی قوم ومسلک وتبارهستند. چون دزد نه قوم دارد، نه تاریخ نه تبارونه فرهنگ.
قانونی یک وطن فروش آشکاراست مانند سایروطن فروشان تاریخ کشورما. دربن وطن را فروخت، پای قدرتهای جهان را بداخل مشروعیت بخشید وحالا هم که رئیس پارالمان بزرگترین مرجع قدرت مردمی است تا حال چندین خیانت ومعامله وسازش آشکارازخود نشان داده ودرهیچ موضع گیری سالم پارالمانی شریک نیست وپشت پرده سازش میکند وشعارهای برحق وکلای معترض ومردمی را خاموش میکند. رئیس پارالمان اگرمحکم ومردمی موضع بگیرد هیچ دزد ووطن فروش دیگرنمیتواند خواست نا مشروعش را بالای وکلای برحق بقبولاند. قانوی لکه ننگ است بردامن احمد شاه مسعودقهرمان. نباید درهرجنایت قانونی وفهیم وسایردزدان دیگرپای مسعود شهید را کشانید. مسعود به دنیا ثابت کرد که وطن پرست بود. با اینگونه نا سزاگوئی ها هرگزچهره پا ک او مخدوش نمیشود. اما آقای قانونی دردره پنشیرچند جریب زمین وباغ دارد؟ اگرتمام زمینهای پنشیررا همراه با درختهای توتش بفروشید، دو قصرآقای قانونی را آباد کرده نمیتواند. شما یکباربه خانه این دزد وطن فروش درائید میدانید که جورج بوج که حاکم دنیا ست همینگونه قصرها ندارد. پس دزد است، وطن فروش است، معامله گراست، دشمن تاجیک است، دشمن پنجشیری است وبخاطرهمین دزدان نابکاراست که تاجیک وازبک وپشتون وهزاره وغیره... جفا میبیند. قانونی چرا نمیتواند درسرنوشت فقروگرسنگی تاثیر داشته باشد؟ بلی میتواند تاثیرخوب بگذارد به شرط اینکه موضع انسانی وثابت واستوارداشته باشد. اما وطن فروش است درفکرمعامله خود با سایروطن فروشان است. نباید گناه محقق وامثال محقق را بگردن بشردوست گذاشت ونفرت داشت. نباید گناه دوستم را بگردن ازبکهای بیچاره گذاشت وآنها را با تفنگهای جمعه خان همدرد کشت وهمیگونه نباید بدخشانی هارا بخاطر ربانی ازامتیازات دولت وبازسازی وتعلیم وتربیه محرو ساخت. این کشوربه همه مردم افغانستان تعلق دارد وهمگی سهم برابردرآن دارند. باید انصاف داشته باشیم که دزدمان را دزد قبول کنیم وقهرمان مان را قهرمان.