بزرگداشت از مقام 10 آموزگار برتر جهان در لیسه عالی معرفت به روایت عکس
16 فبروری 2015, 02:51, توسط دوست
بننده گان محترم . خوب نگاه کنید این اقا خود را روشن فکر میداند یک رویداد مهم تاریخی راچگونه مغرضانه وغیر مسئولانه در خور مردم می دهد . این اقا نوشته.. داستان وحشیانهی کشتن ام قرفه و تجاوز به دخترش از سوی محمد و یارانش...متآسفم بحالت چرا افغانستان پس مانده ترین کشور دونیا نباشد چرا وقتکه یکخبر را میشنوی در باره اش تحقیق نمیکنی .. خوب چرا تحقیق کنی تو که بی طرف نیستی .. بادران قضیه از این قرار است
تفاوت و تناقض در اخبار پيرامون اين واقعه....
1-1. تفاوت اخبار در فرماندهي اين سريه: درباره فرماندهي جنگ با بنيفزاره، در بين نقلهاي تاريخي و كتب مورخين، تفاوت بسيار زيادي ديده ميَشود، از جمله اینكه در پارهاي از كتب،[2] فرمانده اين سريه "زيد بن حارثه" نقل شده است. در پارهاي از كتب[3]ديگر، فرمانده اين سريه "ابوبكر بن ابيقحافه" نقل شده است. اين در حالي است كه بسياري از مورخين گروه اول كه فرمانده اين سريه را زيد معرفي كردهاند، بلافاصله بعد از اين خبر، خبري ديگر مبني بر اينكه فرمانده اين جنگ ابوبكر بوده است را آوردهاند. گويا خبر از دو جهت و به صورت متفاوت به آنها رسيده و قطعي و يقيني نميباشد. پس ميتوان گفت: «اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال»؛ (وقتي احتمال- خلاف - آمد استدلال باطل است). از مجموع تمام موراد فوق كه بگذريم، جناب "علي بن عمر دار قطني"(متوفي 385) - كه در دوره كوتاهي همعصر طبري بوده است و از محدثان بزرگ و نامور ميباشد - اين جنگ را متعلق به زمان خلافت ابيبكر و جنگهاي «رده» و «يوم بزاخه» ميداند كه در اين جنگ، ابيبكر به سوي بنيفزاره رفت و با آنها جنگيد و امقرفه را كشت.[4] همچنین بيهقي از ليث بن سعد و وي از وليد بن مسلم و او از سعيد بن عبدالعزيز روايت ميكند كه امقرفه بعد از اسلام آوردنش كافر شد و ابوبكر او را توبه داد و او توبه نكرد، پس ابوبكر او را كشت.[5] بنابراين طبق اين نقلها، جريان امقرفه به زمان خلافت ابوبكر برميگردد.
1-2. با بررسي در جريان خبر دستگيري امقرفه باز به تفاوت ديگري در نقلها ميرسيم؛ در بعضي نقلها[6] خبر از دستگيري و قتل شديد است و در بعضي نقلها[7] خبر از دستگيري بدون قتل است. اين در حالي است كه افرادي همچون طبري در يك زمان دو نقل را ذكر ميكنند كه در يكي خبر از قتل امقرفه و در ديگري خبر از اسارت وي است. و حال آنكه ابن هشام سند اين روايت تاريخي كه در آن امقرفه كشته شده را نقل نكرده است. نكته مهمتر آنكه ناقلين خبر قتل امقرفه و دو شقه كردن وي دليلي بر اين امر ذكر نكردهاند؛ الاصالي شامي در قرن 10 عامل كشتن امقرفه را دشنام دادن وي به رسول خدا(ص) ميداند.
حال اين سؤال مطرح ميشود که چرا مورخين متقدم اين نكته را ذكر نكردهاند و اين نكته پس از حدود هزار سال بيان ميشود و ثانياً كساني كه خبر قتل امقرفه را ذكر كردهاند، چرا دليلي بر آن ذكر نكردهاند و از بين آن همه اسير فقط يك پيرزن عجوزه را كشتند؟ آيا هدف از اين خبر جعلي جريحهدار كردن احساسات غيرمسلمين نيست؟
1-3. تفاوت و تناقض در خبر دختر امقرفه: اخباري كه درباره دستگيري و اسارت دختر امقرفه نيز وارد شده متفاوت است؛ از جمله آنكه عدهاي[8] قائل هستند كه رسول خدا(ص) دختر امقرفه را به عنوان هديه از سلمة بن اكوع گرفتند و به اهل مكه دادند و در مقابل آن، عدهاي از مسلمانان آزاد شدند. اما در برخي منابع[9] حتي منابع گزارش قبل، خبر از بخشيدن دختر امقرفه به حزن بن ابي وهب است و از وي فرزندي بنام عبدالرحمن بن حزن متولد شد.
بننده گان محترم . خوب نگاه کنید این اقا خود را روشن فکر میداند یک رویداد مهم تاریخی راچگونه مغرضانه وغیر مسئولانه در خور مردم می دهد . این اقا نوشته.. داستان وحشیانهی کشتن ام قرفه و تجاوز به دخترش از سوی محمد و یارانش...متآسفم بحالت چرا افغانستان پس مانده ترین کشور دونیا نباشد چرا وقتکه یکخبر را میشنوی در باره اش تحقیق نمیکنی .. خوب چرا تحقیق کنی تو که بی طرف نیستی .. بادران قضیه از این قرار است
تفاوت و تناقض در اخبار پيرامون اين واقعه....
1-1. تفاوت اخبار در فرماندهي اين سريه: درباره فرماندهي جنگ با بنيفزاره، در بين نقلهاي تاريخي و كتب مورخين، تفاوت بسيار زيادي ديده ميَشود، از جمله اینكه در پارهاي از كتب،[2] فرمانده اين سريه "زيد بن حارثه" نقل شده است. در پارهاي از كتب[3]ديگر، فرمانده اين سريه "ابوبكر بن ابيقحافه" نقل شده است. اين در حالي است كه بسياري از مورخين گروه اول كه فرمانده اين سريه را زيد معرفي كردهاند، بلافاصله بعد از اين خبر، خبري ديگر مبني بر اينكه فرمانده اين جنگ ابوبكر بوده است را آوردهاند. گويا خبر از دو جهت و به صورت متفاوت به آنها رسيده و قطعي و يقيني نميباشد. پس ميتوان گفت: «اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال»؛ (وقتي احتمال- خلاف - آمد استدلال باطل است). از مجموع تمام موراد فوق كه بگذريم، جناب "علي بن عمر دار قطني"(متوفي 385) - كه در دوره كوتاهي همعصر طبري بوده است و از محدثان بزرگ و نامور ميباشد - اين جنگ را متعلق به زمان خلافت ابيبكر و جنگهاي «رده» و «يوم بزاخه» ميداند كه در اين جنگ، ابيبكر به سوي بنيفزاره رفت و با آنها جنگيد و امقرفه را كشت.[4] همچنین بيهقي از ليث بن سعد و وي از وليد بن مسلم و او از سعيد بن عبدالعزيز روايت ميكند كه امقرفه بعد از اسلام آوردنش كافر شد و ابوبكر او را توبه داد و او توبه نكرد، پس ابوبكر او را كشت.[5] بنابراين طبق اين نقلها، جريان امقرفه به زمان خلافت ابوبكر برميگردد.
1-2. با بررسي در جريان خبر دستگيري امقرفه باز به تفاوت ديگري در نقلها ميرسيم؛ در بعضي نقلها[6] خبر از دستگيري و قتل شديد است و در بعضي نقلها[7] خبر از دستگيري بدون قتل است. اين در حالي است كه افرادي همچون طبري در يك زمان دو نقل را ذكر ميكنند كه در يكي خبر از قتل امقرفه و در ديگري خبر از اسارت وي است. و حال آنكه ابن هشام سند اين روايت تاريخي كه در آن امقرفه كشته شده را نقل نكرده است. نكته مهمتر آنكه ناقلين خبر قتل امقرفه و دو شقه كردن وي دليلي بر اين امر ذكر نكردهاند؛ الاصالي شامي در قرن 10 عامل كشتن امقرفه را دشنام دادن وي به رسول خدا(ص) ميداند.
حال اين سؤال مطرح ميشود که چرا مورخين متقدم اين نكته را ذكر نكردهاند و اين نكته پس از حدود هزار سال بيان ميشود و ثانياً كساني كه خبر قتل امقرفه را ذكر كردهاند، چرا دليلي بر آن ذكر نكردهاند و از بين آن همه اسير فقط يك پيرزن عجوزه را كشتند؟ آيا هدف از اين خبر جعلي جريحهدار كردن احساسات غيرمسلمين نيست؟
1-3. تفاوت و تناقض در خبر دختر امقرفه: اخباري كه درباره دستگيري و اسارت دختر امقرفه نيز وارد شده متفاوت است؛ از جمله آنكه عدهاي[8] قائل هستند كه رسول خدا(ص) دختر امقرفه را به عنوان هديه از سلمة بن اكوع گرفتند و به اهل مكه دادند و در مقابل آن، عدهاي از مسلمانان آزاد شدند. اما در برخي منابع[9] حتي منابع گزارش قبل، خبر از بخشيدن دختر امقرفه به حزن بن ابي وهب است و از وي فرزندي بنام عبدالرحمن بن حزن متولد شد.