Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 39832

بیائید تا ناشناس وباری جهانی را به میز محاکمه بکشانیم!

21 آگوست 2010, 15:35, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان

کسانی را که اسیر می شدند، من به دهن توپ می گذاشتم . در مدت سه سال اغتشاش( دربدخشتان ) تعداد کسانی که به این قسم من کشته ام ، تقریبا پنج هزار نفر می شدند و تعداد کسانی که از دست لشکر من کشته شدند ، ده هزار نفر بودند. (12 ) » ( 1 )

در جای دیگر خصومت امیرعلیه مردم شینواری در ص 235 تاج التواریخ چنین آمده است :

« گر دو صد سال کشی رنج و دهی زحمت خویش

مار و شینواری و عقرب نشود دوست به تو » ( 46) ( 2 )

اما برای امیر وقت تنها سرکوب جنبش برحق ، تاراج و مردم هزاره مطرح نبود ، بلکه اصلا امیرعبدالرحمن قصد نابودی کامل جامعه هزاره را در کشور آبایی آنها داشت . چنانچه برنامه قتل عام و تباهی کامل مردم ارزگان و نواحی آن از سوی امیر وقت در کتاب سراج التواریخ ، اثر ملا فیض محمد کاتب هزاره ، چاپ 1372 ج 3 ، ص 252چنین آمده است :

« آبادانی مردم میرآدینه را تمام آتش زده بسوزانید و زراعت ایشان را تمام ، خوراک دواب و مواشی و اسپان نمایید وهمچنین« زردک» و« پشه » و« شیرداغ» را خراب کرده ، برباد دهند و پس از استیصال آن ، روی به سوی « قلندر» نهاده و جزای ایشان را داده و بغات آن نواحی و اطراف را کشته و اسیر و دستگیر نموده آثاری از وجود خود ایشان را نمانند ، نیست و نابود کنند و تا « سنگ ماشه » جاغوری ، راه را از خار فتنه چیان مفسد خواهان ، پاک و مصاف سازند. » ( 45) ( 3 )

امیرعبدالرحمن خون آشام در ص 45 کتاب خود تاج التواریخ چاپ 1373 با افتخار تمام دستور ساختن کله منارهای را از سرهای بی تن شهداء و مقتولین بیگناه مردم

هزاره جهت ارعاب و فرو نشاندن تمام جنبش سراسر کشور چنین صادر نمود:

« حکم دادم مناری از سرهای مقتولین دشمن ساختند تا بقیه دشمن خایف شوند . » ( 7 ) ( 4 )

این امیر قصی القلب در ص 312 تاج التواریخ خود به عموم مردم کشور دستور رسمی صادر نمود تا در نابودی هزاره ها همراه لشکر منظم دولتی اقدام کنند :

« دیگر سرکرده های افاغنه چندین مرتبه استدعا کرده بودند که به مخارج خود شان جمعیتی را اهالی مملکت فراهم آورده به جنگ هزاره های که آنها را دشمن ولایت و دین خود می دانستند بروند ، لکن به آنها اجازه این کار را نداده بودم . در این وقت حکم عمومی دادم هر شخص برود در تنبیه شورشیان کمک نماید . عساکر و ایلجاری که حاضر خدمت شده بودند ، تعداد شان سی هزار الی چهل هزار اشخاص جنگی بود که از اطراف به سرکردگی خوانین و رؤسای خود ، عازم ولایت هزاره شدند .» ( 32 ) ( 5 )

در صفحه 257 سراج التواریخ ملا فیض محمد کاتب هزاره چاپ 1372 با نگارش آقای دای فولادی این گونه حکم امیر در قتل عام و تاراج همه هست و بود هزاره ها چنین آمده است :

« امیر تأکید نمود که در انواع قتل و تاراج ، مضایقه روا ندارند . » ( 14 ) ( 6 )

خلاصه اینکه ، وقتی که زنان اسیر را از ارزگان به اسارت گرفته به طرف کابل به قتلگاه می بردند ، منجمله 400 زن ارزگانی هم بناء بر همین ترس امیر خود ها را به دریا انداختند و چنین « انتحار » را نسبت به کشتن و اسارت ترجیح می دادند و با همین شیوه هم رسم « آزادی » از قید اسارت را برای سایر زنان و جامعه خویش به میراث گذاشتند
http://hazarajat.com/dari/inde...

جستجو در کابل پرس