Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 20242

هزاره ها ارتش افغانستان را ترک می کنند

18 اكتبر 2008, 06:12

دوست خوبم سلام

انچه که امروز ما است ، نتیجه کار کرد دیروزما است یعنی اگر امروز نویسنده گان ، روشنفکران ، جوانان متعهد و افراد که نسبت به سرنوشت شان احساس مسولیت می نمایند...... با دید زیرکانه خود نتواند پرده از ابهامات و زوایای مخفی که تولید کننده عنکبوتهای زهراگین اند بردارند . بدون شک فردای ما بد تر از امروز خواهد بود
انچه که شما میگوید ، داستانی نو نیست ، ریشه در تاریخ تاریک این سرزمین مصیبت بار ، دارد تاریخی که در هر لحظه و در جای جای هر قدم دیروزما ، مرگ ، اواره گی ، قتل عام ، محرومیت و بی سرنوشتی و کوچ اجباری مردم هزاره تر سیم شده است .

با تاسف دولت امروزی ما افرادی را از قوم هزاره را در دامن خود دارد که هیچ ریشه و بنیاد در میان مردم ندارند و صرفا برای تغییر اذهان عامه مردم ما ایشان را نمایندگان مردم ما در قدرت معرفی می کنند که ایشان از یک طرف سمبولیک اند و فاقد صلاحیت بوده ولی مسوولیت دارند! و از طرف دیگر مردم ما را قانع سازد ، که متاسفانه این ادمک ها هم برای حفظ ابرو خود نمیخواهند حتی کوچکترین عکس العملی از خود نشان دهد و با کش و فش کاذب و چند تن افرادی از خویش و قومای خود بعنوان بادی گارد و چند موتر دست دو، شیشه سیاه و تعارفات دروغین و چند روزه و غیره ، روز میگذرانند.که این وضعیت حاکم کم کم برملا می شود .
بعنوان مثال در وزارت دفاع : اقایی جلالتماب جوهری که معاون تخنیکیی این وزارت می باشد . نه تنها اینکه مانند سایر اقوام دیگر قومگرایی و سمت گرایی نکرده بلکه متاسفانه از روی نادانی نتواسته تعادل اقوام را در دفتر خود حفظ نماید و برای اینکه میترسد مبادا مارک قومگرایی و اتنوستریک را بخورد ، نمی تواند تا هزاره ها را در چوکی که حق شان است منصوب کند .
شما لطف نموده به شفاخانه چهار صدو بستر اردو ملی مراجعه نمایید . شفاخانه ی که به تعداد 140 داکتر در ان جا مصروف اند و از بورس های تحصیلی امریکاه و اروپا مستفید شده و با بلندترین مدرک تخصصی دوباره برگشته و مقام شان را برای همیشه تضمین می کند . ولی یک داکتر از قوم هزاره به زره بین هم نمی یابی . باوصف انکه این شفاخانه تحت مدیریت و کنترول شخص جوهری است .
اگر می گویید ما داکتردر بخش نظامی نداریم ، داریم که متاسفانه انها یا مسلک را به ناچار رها کرده و یا سختی را پذیرفته به جبهات جنگ رفته اند تا درقهرمان سازی دیگران سهم داشته باشند.
قصه سرنوشت ما به شعر ذیل صدق می کند که شاعر می گوید:

خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او
دیدم غم است در می زند
ای دوستان بی وفا
از غم بیاموزید وفا
غم باان همه بیگانگی
هر لحظه به ما سر می زند

جستجو در کابل پرس