Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 22353

لشکر چنگیزخان یک لشکر مردانه بود و آنانرا زن همراهی نمی نمود

10 جنوری 2009, 22:39, توسط جعفررضایی

سلام و سپاس از دوستان عزیز که لطف نموده و نظرات شانرا نسبت به این مطلب من اظهار نموده اند. دوستان که فقط عنوان و بخشهای از مطلب را خوانده اند لطف نموده کل مطلب را مرور نمایند تا مراد نویسنده را دقیق دریابند.

چندتذکر:

1. هجرت زجرآلود و حقارت آمیز هزاره ها در ایران کاملا قابل درک است. اما مصیبت اینستکه حتا آنانیکه از ایران به غرب رفته اند تا هنوز در سایه همسایه راه می روند و کمتر شهامت به خرج داده اند تا نسبت به خوانده ها و شنیده هایشان تردید روا دارند و خود و جهان را از نو بشناسند.

2. زبان و یا لهجه خواندن هزارگی کار آسان نیست، به همین خاطر من در متن مطلب از کلمات لهجه، زبان و فرهنگ مشترکا استفاده نموده ام. اگر هزارگی لهجه است پس چرا صدها کلمه مغولی و ترکی در آن است؟ کلمات بسیار مهم مثل پدر، مادر، مادرکلان، کاکا و... غیره در هزارگی آته، آبه، آجه، ابغه و... گفته می شوند. سالهای که من در کویته بودم یک خانم و آقای اروپایی که سالها در میان هزاره های کویته زیسته بودند و روی فرهنگ و زبان هزارها تحقیق نموده بودند به زبان بود هزارگی باور داشتند و می گفتند که هزارگی 34 حرف دارد. در هزارگی علاوه بر دو کلمه "ت" و "د" موجود در فارسی دو کلمه "ت" و "د" دیگر نیز است که غلیظ و دبل تلفظ میشوند. در ضمن زبان خواندن هزارگی به مفهوم جدایی کامل آن از زبان فارسی نیست. در کانادا ولایت "Newfoundland and Labrador" لهجه بسیار متفاوت با سایر انگلیسی زبانهای کانادا دارند و کلمات زیادی در لهجه آنان است که برای دیگران قابل درک نیست. به همین خاطر آنها می گویند که به زبان "نیوفونیز" صحبت می کنند نه انگلیسی. غرض از زبان خواندن هزارگی حفظ استقلال هویت هزاره هاست. هزاره ها نژاد، تاریخ، هویت فرهنگی و سرنوشت جداگانه با فارسها دارند. ایرانی پنداشتن و ساختن هویت هزاره ها خودگریزی و خیانت است.

3. بکارگیری اسطوره ها و سمبل های ایرانی(قوم فارس، یاد ما نرود که فارس یک قوم است.) موقتا می تواند منجر به مطرح شدن یک شاعر هزاره در جامعه ایران شود. اما خوش خدمتی و خودشیرنی برای دیگران چیزی نیست که انتظار داشته باشیم تا همه به خاطر شهرت جناب شاعر خطا بودن آنرا نبینند. چرا شاعران هزاره تعهد و خودباوری آنرا ندارند تا تاریخ خونبار، هویت نژادی، چشمان بادامی، بامیان، بندامیر و قله های سرکش سرزمین خودشان را بسرایند سمبل انتخاب نمایند؟

4. برای ما باید هزاره هرکی هست مهم باشد. فرق نمی کند که ما ترک-مغل باشیم و یا ترکیبی از قومی دیگر و مغول. ببینید خیلی هزاره ها به دلیل آشنایی اندکی که از تاریخ دارند همینکه نام مغول را می شنوند تصور می کنند که منظور اینستکه ما بقایای لشکر چنگیزخان هستیم. لشکر چنگیزخان یک لشکر مردانه بود و آنان زن همراه شان نمی آوردند. به فرض اگر ما بقایای لشکر چنگیزخان هم باشیم از جانب مادر ساکنان پیشین هزاره جات هستیم و وارث تمدن بامیان.
بهرحال، کسانی که میخواهند تا هویت نژادی-تاریخی هزاره ها را انکار نمایند و هویت فارسی-شیعی محض برای ما بتراشند مرتکب خیانت نابخشودنی میشوند. آرایش هویت هزاره ها و تبدیل هزاره ها به چیزی باب دندان فاشیستهای آریایی یک خیانت است. خوشبختانه که این دروغ بافی های نونین به شکر رشد تکنالوژی و علم ژنتیک (و مخصوصا دی ان ای) منجر به شکست است و چار روزی بیش دوام نخواهد نمود.

آنلاین : http://fromwest.blogfa.com

جستجو در کابل پرس