پس توجیه استفاده بیشتر از سلاح توسط عساکر آلمان را بیان کنید!
11 جولای 2009, 05:51, توسط آذر
سلام وتشکر!
برای آقای جلال آبادی باید خاطر نشان ساخت که این نبشته تنها در مورد آلمانی ها بود و آلمانی ها هم در شمال مستقر استند. شاید متوجه شده باشند. و دیگر اینکه این هیچ مربوط به شورای نظار نمی شود. و به اصطلاح شما بی خلطه فیر می کنید. شورای نظار و هر گروه جهادی که چه کردند، بحث جدا است. و می ماند بحث جنوب و شرق. در جنوب و شرق سال های سال است که جنگ است. حتی در دوران شاهی هم به حکومت افغانستان تن نمی دانند. گویی که ناف آن ها را با تفنگ و جنگ بریده باشند. تا وقتی که غیرت سر شانه های شان افتیده باشد (تفنگ)، فکر نکنم که آرامشی به وجود بیایید. منظور این است تا خود نخواهند. و اینکه مردم جنوب از یک حکومت افغانستانی حمایت نکردند ، خود بر می گردد به جوهره ای اصلی شان.
و آقای دادرس! زور شان به خر نمی رسد و به پالان خر می زنند. خود می گویند که آن ها عساکر آلمان استند و نه تصمیم گیرنده و باز هم سر آنها ریز می دهند. همیشه نیم پر گیلاس را ببینید. کار های که در ولایات شمال شرقی که بنده هم در آن هستم توسط آلمان ها صورت گرفته، یک بر چهار حصه ای آن ها در زمان آمریکایی ها صورت نگرفته بود. بروید بپرسید که مردم نسبت به آمریکایی ها چقدر به بودن آلمان ها در منطقه رضایت دارند. دست جنگ سالاران کوتاه شده، در بعضی ولایات هیچ تریاک کشت نمی شود. و بلاخره زیاد نکات مثبت برای اشان، اما باز هم نیروهای خارجی استند ونمی شود بالای شان اعتماد و اعتبار نمود. خوب چکار می توان کرد، حالا به زور یا به رضا در افغانستان هستند. بیایید کوشش کنیم که اداره ای افغانستان را خود به دست گیریم و بعد از آن ها به نرمی تقاضا کنیم که بروند. این کار از دست ما هم پوره نیست. اگر می خواهید مبارزه کنید، ورنه جفنگ نگویید که جفنگ جایی را نمی گیرد و نخواهد گرفت.
سلام وتشکر!
برای آقای جلال آبادی باید خاطر نشان ساخت که این نبشته تنها در مورد آلمانی ها بود و آلمانی ها هم در شمال مستقر استند. شاید متوجه شده باشند. و دیگر اینکه این هیچ مربوط به شورای نظار نمی شود. و به اصطلاح شما بی خلطه فیر می کنید. شورای نظار و هر گروه جهادی که چه کردند، بحث جدا است. و می ماند بحث جنوب و شرق. در جنوب و شرق سال های سال است که جنگ است. حتی در دوران شاهی هم به حکومت افغانستان تن نمی دانند. گویی که ناف آن ها را با تفنگ و جنگ بریده باشند. تا وقتی که غیرت سر شانه های شان افتیده باشد (تفنگ)، فکر نکنم که آرامشی به وجود بیایید. منظور این است تا خود نخواهند. و اینکه مردم جنوب از یک حکومت افغانستانی حمایت نکردند ، خود بر می گردد به جوهره ای اصلی شان.
و آقای دادرس! زور شان به خر نمی رسد و به پالان خر می زنند. خود می گویند که آن ها عساکر آلمان استند و نه تصمیم گیرنده و باز هم سر آنها ریز می دهند. همیشه نیم پر گیلاس را ببینید. کار های که در ولایات شمال شرقی که بنده هم در آن هستم توسط آلمان ها صورت گرفته، یک بر چهار حصه ای آن ها در زمان آمریکایی ها صورت نگرفته بود. بروید بپرسید که مردم نسبت به آمریکایی ها چقدر به بودن آلمان ها در منطقه رضایت دارند. دست جنگ سالاران کوتاه شده، در بعضی ولایات هیچ تریاک کشت نمی شود. و بلاخره زیاد نکات مثبت برای اشان، اما باز هم نیروهای خارجی استند ونمی شود بالای شان اعتماد و اعتبار نمود. خوب چکار می توان کرد، حالا به زور یا به رضا در افغانستان هستند. بیایید کوشش کنیم که اداره ای افغانستان را خود به دست گیریم و بعد از آن ها به نرمی تقاضا کنیم که بروند. این کار از دست ما هم پوره نیست. اگر می خواهید مبارزه کنید، ورنه جفنگ نگویید که جفنگ جایی را نمی گیرد و نخواهد گرفت.