برادر محترم پيغام : جهت وضاحت بيشتر براى شما شمه از نوکر بودن مسعود را براى تان ميگويم و کتابش را هم براى تان توصيه ميکنم اول اينکه خودم منحيث سرباز در انزمان خاطرات بسيار فراوانى دارم اگر انرا بگويم شايد شما قبول نکنيد زيرا ذهن شما را عشق واهى و جنون اين جنايتکار احتوا کرده است من از شما يک سوال را ميپرسم وقتى قطار دولتى و يا روسى از کابل به جلال اباد ميرفت در تنگي ابريشم بدون جنگ امکان تير شدن را نداشتند ده ها طياره جيت با لاى قطار در حرکت ميبود با انهم روس ها با تحمل تلفات فراوان مالى و جانى مواجه ميشدند که بعد از ختم حکومت نجيب الله تمام هموطنان ما شاهد اند که در دو طرفه سرک جلال اباد کوه هاى از بقاياى تانک ها ووسايط رزمى روس ها به چشم ميخورد ايا در طول راه کابل حيرتان کدام روز راه سالنگ و يا کدام راه ديگر به روى روس ها مسدود شده بود ؟ و اگر شده بود در کدام تاريخ ؟و اگر نشده بود چرا ؟ در حاليکه تمام اکمالات خودرا روس ها از طريق سالنگ ميکردند چرا مسعود در طول ده سال يکروز اين راه رابه روى روس ها مسدود نساخت ؟ چرا مسعود احزاب ديگر را اجازه نميداد تا اين راه اکمالاتى روس ها را مسدود نمايد ؟
شما در اينمورد کتاب گروموف را بخوانيد من نميدانم غلام بودن دم دارد يا شاخ که در اثر يک زخم بسيار سطحى که انهم معلوم نيست روى چى دليلى مسعود لعين زخمى شد هليکوپتر از تاجکستان به دره پنجشير مى ايد و اين لکه ننگ را به تاجکستان به شفاخانه ميبرد و در انجا يعنى در زير سلطه کمونستهاى روسى که به گفته شما اين قهرمان تحميلى با ايشان در نبرد بود تداوى ميشود
برادر محترم پيغام : جهت وضاحت بيشتر براى شما شمه از نوکر بودن مسعود را براى تان ميگويم و کتابش را هم براى تان توصيه ميکنم اول اينکه خودم منحيث سرباز در انزمان خاطرات بسيار فراوانى دارم اگر انرا بگويم شايد شما قبول نکنيد زيرا ذهن شما را عشق واهى و جنون اين جنايتکار احتوا کرده است من از شما يک سوال را ميپرسم وقتى قطار دولتى و يا روسى از کابل به جلال اباد ميرفت در تنگي ابريشم بدون جنگ امکان تير شدن را نداشتند ده ها طياره جيت با لاى قطار در حرکت ميبود با انهم روس ها با تحمل تلفات فراوان مالى و جانى مواجه ميشدند که بعد از ختم حکومت نجيب الله تمام هموطنان ما شاهد اند که در دو طرفه سرک جلال اباد کوه هاى از بقاياى تانک ها ووسايط رزمى روس ها به چشم ميخورد ايا در طول راه کابل حيرتان کدام روز راه سالنگ و يا کدام راه ديگر به روى روس ها مسدود شده بود ؟ و اگر شده بود در کدام تاريخ ؟و اگر نشده بود چرا ؟ در حاليکه تمام اکمالات خودرا روس ها از طريق سالنگ ميکردند چرا مسعود در طول ده سال يکروز اين راه رابه روى روس ها مسدود نساخت ؟ چرا مسعود احزاب ديگر را اجازه نميداد تا اين راه اکمالاتى روس ها را مسدود نمايد ؟
شما در اينمورد کتاب گروموف را بخوانيد من نميدانم غلام بودن دم دارد يا شاخ که در اثر يک زخم بسيار سطحى که انهم معلوم نيست روى چى دليلى مسعود لعين زخمى شد هليکوپتر از تاجکستان به دره پنجشير مى ايد و اين لکه ننگ را به تاجکستان به شفاخانه ميبرد و در انجا يعنى در زير سلطه کمونستهاى روسى که به گفته شما اين قهرمان تحميلى با ايشان در نبرد بود تداوى ميشود