مولوی فضل الرحمن تروریست : در ذات خود شیطان و نوکر سوسمار خوران تازی تروریست است .
28 سپتامبر 2009, 16:50, توسط Yamdari
بادرود به تمام افغانهای که خرد دارند
باید گفت که : همه را برق می گیرد مارا اریکین .
من منحیث یک افغان آزاده میتوانم مغر این مولوی فضل الرحمن را زیر میایکرسکوپ قرار بدهم. و برای شما بگویم که چرا این حرف را می زند . امروز در حیوانات غریزه وجود دارد و آنها تمام مسائل زندگی شان را با غریزه انجام می دهند زندگی می کنند . اما انسانها در اثر آموزش میتوانند رشد کنند و آن قابلیتی که در سیستم مغزی آنها قرار دارد. بنابر گفته شیخ باید گفت : هیچ صفتی در انسانها بصورت ذاتی به وجود نمی آید بلکه با شرایط زمانی و مکانی ایجاد میشود.و کسب میشود من میگویم که( در افغانستان سر اسلام با زیر اسلام جنگ دارد)
به این معنی که افغانها بصورت غریزی وار تقلید می کنند و نادان های افغان همیشه در جهل دین اسلام ازدانش و علم بدور مانده و مخصوصا" که میگویند جها و آنهم جهاد فی سبیل الله . نمونه مثال سرپلی بدو
1- جناب مولانای تروریست یکی از همدستان طالبان تروریست است و این صحبت آن جنبه سیاسی دارد به این معنی چون می بیند که افغانستان بطرف بازیابی خویش به پیش می رود. وارخطا شده.
چرا این جناب نگفت : که جنگ خصلت ذاتی چند طالبی که پاکستانی( پکی ها) و تروریست های پاکستانی که درهند و انگلستان بارها حمله تروریستی انجام داده اند و چیچنی عربی تازی سوسمارخور که دنیا را به این فاجعه تروریستی کشیده اند :
شاعر میگه که :
نیش عقرب نه از رة کین است
اقتضای طبعیت اش این است .
اول اینکه این شیخ یکی از طرفداران تروریست های عرب و طالبان پاکستانی است و چون زورش به آمریکا و دولت پاکستان نمی رسد به این سخن یک باد از سر دلش کم می کند ورنه دلش خواهد کفید.
2- باز این جناب میخواهد برف بامش را سر بام ما بیآندازد نظر به کینه که با افغانها دارد.
خصلت ذاتی افغانها صلح بود البته پیش از حمله تازیان سوسمارخور و آوردن دین چرند شان (کورش بزرگ ) اغولین بار از سرزمین ما استوانه فرمان صلح را برای بشریت نوشت .و یهودانی زیادی را از زندانهای رومیان نجات داد وکه یهودان به پاس این خدمت بزرگش یک روز را همیشه به تقدیر از کوروش بزرگ تجلیل می کنند. و حالاکه این شیخک پاکستانی به خود نگاه نمی کند و مارا مخاطب قرار می دهد و نیش میزند. همانا دینی است که کشور پاکستان به اساس آن از هند توسط تو طئه انگلیس جدا شده و این پاکستان نه تاریخ دارد و نه فرهنگ یعنی فرهنگ پاکستان دین پاکستان همه اسلام تازی سوسمار خور است .
من اگر گفته قاشق نشسته باز شیخک خود را وسط بیآندازد.
3- هر بدبختی را که ما می کشیم از تازینامه سیاسی است که اعراب سوسمار خور را به گوشت خور مبدل ساخت و پاکستان را مثل شغال در بین افغانستان و هند به وجود آورد که کاری ندارد جز فتنه و گنده کاری.
و تمام این پاکستان توسط تازیان کمک و کنترل می شود. و این شیخک هم یکی از آن باز مانده های تروریست است که حالا به جفنگ گویی مشغول است .
4- یکروز ازین شیخ شیطان پرسیدند که تو که میگویی آمریکا از افغانستان خارج شود. چرا دختران خودت در آمریکا برای تحصیل رفته اند این شیخک دروغگو و بزدل گفت که مثله تحصیل به حمله نظامی به کشور اسلامی فرق می کنند.
لعنت بر دینی که شیخ از آن بیرون آمده با اینهمه ریا و تظاهر و شر اندازی.
آمریکا اگر برای ما خارجی است تو بد جنس چه هستی .جز یم تروریست که از دموکراسی هم سو استفاده میکنید.
همین که امروز 600 افغانی معادل 1000 کلدار است از دل ای پکی ها خدا خبر دارد.
پاکستان باید دو نیم شود نیم برای افغانستان و نیم دیگر برای هند دیگر هیچ راهی برای این شیطان های تروریست وجود ندارد.
خوانندگان ارجمند کابل پرس? :
سرو اول (کسری) انوشیروان دادگر، شاهنشاه ایران از سلسله ساسانیان بین سالهای ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی بود. کسری انوشیروان مشهورترین و بزرگترین پادشاه ساسانی و یکی از تاثیر گذارترین شاهان ایران( افغانستان هم شامل است ) در طول تاریخ بوده است. در زمان او قصرهای باشکوه، شهرها، راه های تجاری، پل ها و سد های بسیاری ساخته شدند که برخی از آنها تا این زمان نیز همچنان پا بر جا هستند. در زمان فرمانروایی او دانش و هنر در ایران و امپراتوری ساسانی به نهایت شکوه و عظمت خود رسیده بود. دوره شاهنشاهی او به همراه دوره فرمانروایی نوه اش یعنی خسرو دوم (خسرو پرویز) به عنوان دومین دوره طلایی امپراطوری ساسانیان شناخته میشد. و همیشه با اندیشه نیک گفتار نیک و کردار نیک زندگی می کردیم . اما حاصل آن شد که : با حیا از آبرویش می ترسد بی حیا می گوید که از من میترسد
و تازیان به ایران حمله کردند و 14 قرن است که ما باج انسانیت خوبی و صلح دوستی خود را می پردازیم.دگر بنظر من صلح نیست بادشمنانی که کشور ما را در فکر نابودی اش است با زبان خوش صحبت کنیم این احمقها را باید نکوهش شدید کنیم تا بدانند . که ما انسانیت را برای انسان میخواهیم نه شیخان بوزینه مثل فضل الرحمن تروریست
البته من میدانم که دموکراسی و حقوق دیگران و برخورد با آنها چطور باشد واین شخصی که خودش هم شریک قافله و هم شریک دزد است را نباید با جان و قربان و بلی بلی بدرقه کرد. شیوه دموکراسی غرب با شرایط نو یسندگی در کشور ما باید تفاوت کنند. اینان را باید به همان طوری که دهن باز می کنند در دهنشان بزنیم .
بادرود به تمام افغانهای که خرد دارند
باید گفت که : همه را برق می گیرد مارا اریکین .
من منحیث یک افغان آزاده میتوانم مغر این مولوی فضل الرحمن را زیر میایکرسکوپ قرار بدهم. و برای شما بگویم که چرا این حرف را می زند . امروز در حیوانات غریزه وجود دارد و آنها تمام مسائل زندگی شان را با غریزه انجام می دهند زندگی می کنند . اما انسانها در اثر آموزش میتوانند رشد کنند و آن قابلیتی که در سیستم مغزی آنها قرار دارد. بنابر گفته شیخ باید گفت : هیچ صفتی در انسانها بصورت ذاتی به وجود نمی آید بلکه با شرایط زمانی و مکانی ایجاد میشود.و کسب میشود من میگویم که( در افغانستان سر اسلام با زیر اسلام جنگ دارد)
به این معنی که افغانها بصورت غریزی وار تقلید می کنند و نادان های افغان همیشه در جهل دین اسلام ازدانش و علم بدور مانده و مخصوصا" که میگویند جها و آنهم جهاد فی سبیل الله . نمونه مثال سرپلی بدو
1- جناب مولانای تروریست یکی از همدستان طالبان تروریست است و این صحبت آن جنبه سیاسی دارد به این معنی چون می بیند که افغانستان بطرف بازیابی خویش به پیش می رود. وارخطا شده.
چرا این جناب نگفت : که جنگ خصلت ذاتی چند طالبی که پاکستانی( پکی ها) و تروریست های پاکستانی که درهند و انگلستان بارها حمله تروریستی انجام داده اند و چیچنی عربی تازی سوسمارخور که دنیا را به این فاجعه تروریستی کشیده اند :
شاعر میگه که :
نیش عقرب نه از رة کین است
اقتضای طبعیت اش این است .
اول اینکه این شیخ یکی از طرفداران تروریست های عرب و طالبان پاکستانی است و چون زورش به آمریکا و دولت پاکستان نمی رسد به این سخن یک باد از سر دلش کم می کند ورنه دلش خواهد کفید.
2- باز این جناب میخواهد برف بامش را سر بام ما بیآندازد نظر به کینه که با افغانها دارد.
خصلت ذاتی افغانها صلح بود البته پیش از حمله تازیان سوسمارخور و آوردن دین چرند شان (کورش بزرگ ) اغولین بار از سرزمین ما استوانه فرمان صلح را برای بشریت نوشت .و یهودانی زیادی را از زندانهای رومیان نجات داد وکه یهودان به پاس این خدمت بزرگش یک روز را همیشه به تقدیر از کوروش بزرگ تجلیل می کنند. و حالاکه این شیخک پاکستانی به خود نگاه نمی کند و مارا مخاطب قرار می دهد و نیش میزند. همانا دینی است که کشور پاکستان به اساس آن از هند توسط تو طئه انگلیس جدا شده و این پاکستان نه تاریخ دارد و نه فرهنگ یعنی فرهنگ پاکستان دین پاکستان همه اسلام تازی سوسمار خور است .
من اگر گفته قاشق نشسته باز شیخک خود را وسط بیآندازد.
3- هر بدبختی را که ما می کشیم از تازینامه سیاسی است که اعراب سوسمار خور را به گوشت خور مبدل ساخت و پاکستان را مثل شغال در بین افغانستان و هند به وجود آورد که کاری ندارد جز فتنه و گنده کاری.
و تمام این پاکستان توسط تازیان کمک و کنترل می شود. و این شیخک هم یکی از آن باز مانده های تروریست است که حالا به جفنگ گویی مشغول است .
4- یکروز ازین شیخ شیطان پرسیدند که تو که میگویی آمریکا از افغانستان خارج شود. چرا دختران خودت در آمریکا برای تحصیل رفته اند این شیخک دروغگو و بزدل گفت که مثله تحصیل به حمله نظامی به کشور اسلامی فرق می کنند.
لعنت بر دینی که شیخ از آن بیرون آمده با اینهمه ریا و تظاهر و شر اندازی.
آمریکا اگر برای ما خارجی است تو بد جنس چه هستی .جز یم تروریست که از دموکراسی هم سو استفاده میکنید.
همین که امروز 600 افغانی معادل 1000 کلدار است از دل ای پکی ها خدا خبر دارد.
پاکستان باید دو نیم شود نیم برای افغانستان و نیم دیگر برای هند دیگر هیچ راهی برای این شیطان های تروریست وجود ندارد.
خوانندگان ارجمند کابل پرس? :
سرو اول (کسری) انوشیروان دادگر، شاهنشاه ایران از سلسله ساسانیان بین سالهای ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی بود. کسری انوشیروان مشهورترین و بزرگترین پادشاه ساسانی و یکی از تاثیر گذارترین شاهان ایران( افغانستان هم شامل است ) در طول تاریخ بوده است. در زمان او قصرهای باشکوه، شهرها، راه های تجاری، پل ها و سد های بسیاری ساخته شدند که برخی از آنها تا این زمان نیز همچنان پا بر جا هستند. در زمان فرمانروایی او دانش و هنر در ایران و امپراتوری ساسانی به نهایت شکوه و عظمت خود رسیده بود. دوره شاهنشاهی او به همراه دوره فرمانروایی نوه اش یعنی خسرو دوم (خسرو پرویز) به عنوان دومین دوره طلایی امپراطوری ساسانیان شناخته میشد. و همیشه با اندیشه نیک گفتار نیک و کردار نیک زندگی می کردیم . اما حاصل آن شد که : با حیا از آبرویش می ترسد بی حیا می گوید که از من میترسد
و تازیان به ایران حمله کردند و 14 قرن است که ما باج انسانیت خوبی و صلح دوستی خود را می پردازیم.دگر بنظر من صلح نیست بادشمنانی که کشور ما را در فکر نابودی اش است با زبان خوش صحبت کنیم این احمقها را باید نکوهش شدید کنیم تا بدانند . که ما انسانیت را برای انسان میخواهیم نه شیخان بوزینه مثل فضل الرحمن تروریست
البته من میدانم که دموکراسی و حقوق دیگران و برخورد با آنها چطور باشد واین شخصی که خودش هم شریک قافله و هم شریک دزد است را نباید با جان و قربان و بلی بلی بدرقه کرد. شیوه دموکراسی غرب با شرایط نو یسندگی در کشور ما باید تفاوت کنند. اینان را باید به همان طوری که دهن باز می کنند در دهنشان بزنیم .