Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 35776

گزارش عدالت خواهان بیسواد پانگ دار !!!!

6 فبروری 2010, 05:58, توسط مزاری

آقایان و خانم های مسؤل در پروژه عدالت افغانستان ! اینکه شما دست اندر کاران این پروژه از کجا و چگونه این ارقام را تهیه دیده اید کاری ندارم زیرا آنقدر از واقعیت ها و حقیقت ها بدور است که حتی نمی شود بالای آن به اندازه برگ کاهی اهمیت قایل شد . فکر میکنم شما ها شاید دو یا سه نفر موقع شناسی ، هنگام پروژه شناسی را درک کرده و با بمیان کشیدن پروژۀ ، بنام عدالت افغانستان چند دالری از پروگرام UNHCRبه کیسه زده اید . حال که موقع گزارش دهی از پول خدا داده فرا رسیده چند سطری را بدون در نظر داشت کوچکترین قواعد دستوری زبان فارسی دری به خور و دید همگان قرار داده اید تا هم خرما بدست آید وهم دل یار نرنجد .

نمیدانم شما نویسنده گان این گزارش روی چی انگیزه وشرایطی و بخاطر چی هدفی این چرندیات را نوشته اید ؟ شما از تاریخی نوشته اید که همۀ مردم ما به چشم دیده و بگوشت و پوست لمس کرده اند . شما چی فکر میکنید با نوشتن این سطور : ( با مقایسه کابل با مزار شریف در اویل سال حکومت اسلامی جنگ شدید فروکش گردیده بود با توافق و محاصره شهر در ماه مارچ 1992 و در هم کوبیدن نیروهای مستحکم دوستم در منطقه یک فرقه قوی در بین احزاب عمده: جنبش، وحدت و جمعیت بجا گذاشت. ) آیا نویسندۀ محترم میتواند این سطور را بما تعبیر و یا معنا کند ؟ از کدام جنگ گپ میزنید ؟ در سال 1992 که این حقیر در همان شهر زنده گی میکرد ، جنگی کوچکی در آخر های گذر مارمل ، شادیان ، پنجشیر ، یولمرب که بدشت شادیان منتهی میشد بین قوت های جمعیت سیف الله عطا ذبیح الله و رسول پهلوان در گرفت که بمدت سه الی چهار ساعت دوام نمود و قوت های جمعیت بیشرمانه فرار کرد . اهالی منطقه پامال ملیشه های نه دوستم ، بلکه رسول پهلوان گردیدند . تا آمدن طالبان در سال 1997 دیگر کدام جنگی در مزارشریف در نگرفت .

بفکر این حقیر شما ها تمام ثقل جنایات را مانند آقای جلال آبادی صیب به دوش پرچمی ها و شورای نظار انداخته اید . دشمنان منطقه یی حکمتیار با توپ و تانک و هوپیما های جنگی مدرن ملبس بودند و بیچاره حکمتیار و سیاف با توپنگ های دهن پر ، سیلاوه و شمشیرهای پدری بر ضد وطنفروشان به تنهایی جنگیده اند ؟ یا چطور ؟ از گزارش شما که چنین برداشت میشود !

این اشخاص ر. ش. ک. وووو شما ها که چشم دید های خود را به شما منحیث شاهد خیالات شما قصه نموده اند کی ها اند ؟ این قصه ها ، قصه های دوصد ساله نیست که چند نفر محدود از آن دوران در قید حیات باشند که به فرموده های ایشان استناد فرموده و هی داد از عدالت و داد خواهی زده اید . محترمین و آقایان گزارش گر ، خانه خانه ، فرد فرد و از سی ساله شروع تا هفتاد و هشتاد سالۀ باشنده گان این ماتمسرای ما همه شاهد اند ، ضرورت به ر. د. و ش. شما نیست ، چرا دروغ مینویسید ؟ یا فکر کردید که همین تنها شما عدالت پسندانید که هر دروغ و افتراحی را که بنام پروژۀ نوشتید مردم قبول میکنند مانند پته خزانه ؟

درنوشتن این گزارش چنان عجله نموده اید که بسر بچۀ نوسواد با خواندن آن میخندد . مثلأ شما نوشته اید : ( استقامت در مزار شریف در سال 1994 زمانی بر هم شکست که دوستم با حزب اسلامی بخاطر جنگ کابل ائتلاف کرد. ) کدام استقامت برهم شکست ؟ استقامت به معنی راستی ، اعتدال و ایستادن است و در مزارشریف بعد از جنگ جمعیت ، تنها جنبش بود که الی اشغال طالبان استقامتدار بود و بس !

جنرال ماما امان الله گلم جم ( گلیم جمع ) قوماندان کندک اوپراتیفی 731 و جنرال خان محمد خان قوماندان کندک 732 و دگروال قادر کارگر قوماندان کندک 733 اوپراتیفی ریاست امنیت دولتی بلخ به ریاست محترم جنرال خان آقا بودند نه قوماندنان ملیشه . منکه خود سرباز همان دوره بودم ، میدانم که نسبت نبود البسه نظامی ، سربازان فرقه 53 دوستم ، فرقه 80 سید جعفر ، فرقه 70 جنرال مومن ، حتی فرقه 18 بلخ ، فرقه 20 نهرین تقریبأ نودفصد پرسونل نظامی با گوپیچه و لباس های شخصی که خود خریده بودند به محاربات اعزام میشدند . چرا دروغ ها را سر هم نموده اید بنام ملیشه ؟ همین فرقه ها و چند فرقه و تشکیلات محدود نظامی در مرکز بودند که حکومت داکتر نجیب را پاسداری میکردند . تمام پول و دارایی اوپراتیفی به جیب خان های دوسره دیورندی پاکستانی میرفت و سرباز ما که می جنگید لباس نداشت و خوراک نداشت . حیا و شرم هم چیزی خوبیست اگر داشته باشید ! شورای نظار و حزب وحدت با تعداد کمی پرسونل در مرکز اوغانستان علیه حکومت میجنگیدند و حکمتیار و سیاف در پیشاور لمیده بودند و با جنگ های کوچکی عقب نشینی در ماورای خط دیورند میکردند . شما هم در حق مجاهد و هم درحق پرسونل و جوانان غیور وطنپرستی که بخاطر حفظ وطن و اندیشۀ خود از جانهای شیرین خود گذشته اند با گزارش خود جفا ، ظلم و خیانت نموده اید .

تقریبأ 95 فیصد سربازان حکومت داکتر نجیب از شمال ، مرکز و شمال غرب اوغانستان جذب و به سربازی اعزام میشدند . هرارگان دولتی چی نظامی و چی ملکی سهمیۀ در جلب و احظار سربازداشتند . شما فکر کنید روزانه در حدود 50 الی 70 نفر سرباز باید به خدمت زیر بیرق سوق میشدند . این ارقام تنها در ولایت قابل تطبیق بلخ بود ، از دیگر ولایات چیزی نمیدانم . حتی پسر بچه های پانزده و شانزده ساله که رویتأ مناسب جلب و احظار میبودند بدون آماده گی و تعلیم و تربیه نظامی به جبهات خوست ، گردیز ، پکتیا ، قندهار ، هلمند ووو ارسال میشدند و قوماندان و جنرال حکومت به بسیار سهولت ایشانرا به حکمتیار میفروختند و با سر بلند دوباره به آغوش داکتر نجیب بر میگشتند تا مدال قهرمانی به سینه های شان بکوبند و شمله غیرت را بلند تر ببندند .

فروختن های سربازان و جزو تامهای نظامی توسط جنرالان و قوماندان خیل ها و زی ها و وال ها بود که مردم دیگر نخواستند فرزندان خود را تحت قومانده جنرالان وطنفروش و بیغیرت به جبهات گرم بفرستند ، روی همین انگیزه فرماندهان باشهامتی ازعقب میزهای کدری و لوژستیکی قد برافراشتند مانند ، جنرال نبی عظیمی ، آصف دلاور ، رزمنده شهید ، اکبر اسدی شهید ، ، یعقوبی ، دوستم ، گم جم ، سید اعظم سعید ، خان آقا ، مصطفی ، سید جعفر و غیره نام آورانی که جنگ و یورش جلال آباد و کوتای ننگین تنی را خنثی نمودند . اگر دست اندازی های قومی و قبیله وی جنایت آفرینانی مانند سلیمان لایق ، منوکی منگل و رفیع و دیگران نمی بود امکان آن میرفت تا چند سال دیگر حکومت داکتر نجیب لقان لقان پیش برود و مردم از شر مجاهد در امان میماندند .

شما آقایان گزارشگر بدانید که هر سطر گزارش شما حقایق پوشی , جعل ، افتراح و دروغ است . بلی جنایت شده ، حق انسان این مرز و بوم پایمال شده ، تا هنوز اشک پدران و مادران ما در غم و اندوه فرزندان شان نخشکیده ، وطنفرهوشی به شکل مدرن و اساسی آن صورت گرفته ووو باید شما منحیث پروژه داران عدالت باید بطورهمه جانبه ، منطقی و با استدلال های جاندار ازوقایع و رویداد های گذشته با استناد به حقایق و چشمدید های شاملین و رهبران هردو جناح درگیر گزارشی جمع آوری میکردید که لاحقل درخور خواندن و اندیشیدن میبود زیرا امروز نتنها که همۀ مردم ما شاهد ودر قید زنده گی اند ، بلکه خرابه های جنگ دردوزخ ماتمسرای ما هنوز آشکارا و هویداست . شما دست کم گزارش بیطرفانۀ تهیه میداشتید که توازن چند فیصدی از حقایق ناگوار گذشته را در نظر میگرفتید . یک مشوره دارم به شما که هرچی عاجل و فوری این گزارش را باز نگری نموده شخصی را که با قواعد دستوری زبان فارسی دری آشنایی دارد بگمارید تا نواقص و کمبودی های نوشتاری را اصلاح نماید . چنان بچه گانه و سفلانه این گزارش را تهیه و نوشته اید که حیف میدانم وقت خود را به خواندن آن سپری نمایم . با خواندن فقط چند سطر آن حالت تهوع برایم پیش آمد . باسواد باشید !

جستجو در کابل پرس