"مزاری را باید مبنای تاریخ مدرن هزاره قرار داد" یعقوب سنا
شخصیت مزاری شاید همانند عدۀ کثیری از رهبران دیگر جهادی به مردم و نژاد مربوطه ظاهراً هویت گروهی آنانرا تجسم نماید ولی هرگز نمیتوان او را طوریکه جناب نویسنده ادعا و آرزو میکند، مبنای تاریخ مدرن هزاره قرار داد.
نویسندۀ محترم شاید به خاطر عدم اعتماد به نفس و گذشتۀ بعضاً تحقیر آمیز هزاره ها توسط جاهلان و بیسواودان استفاده شده و تحریک شدۀ دیگراقوام و ساکنین میهن ما، درتلاش هویت و اصلیت فردی خود شان در وجود و شخصیت آقای مزاری باشند.
ما هزاره ها با وجود غصب حقوق و عدالت اجتماعی؛ هویت، اصلیت و ماهیت خویش را از هر نگاه و در طول تاریخ ثابت ساخته ایم.
اما راه حل معضلۀ سیاسی و جایگاه ما هزاره ها در آن و هم چنان جایگاه ما در صحنه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با نظرداشت و تحلیل اوضاع جاری در کشور، مایحتاج تلاشهای خستگی ناپذیر و خودگذری ها نه تنها از جانب ما بلکه از همۀ ساکنان کشور نابود شدۀ ما میباشد.
ولی اگر اوضاع سیاسی و قومگرائی به همین شکل ادامه نماید، آنچه که ما را همپا، همگام و برابر با قشر اکثریت خواهد ساخت، ازدیاد نفوس ما وگرفتن سرنوشت بدست خود ما خواهد بود.
مرحوم مزاری با اعتقاد و پلانهای ایشان تنها در عرصه حربی و دفاعی شاید رول ایشانرا موفقانه بازی نمود ولی مدرنیت و یا تمدن واژۀ است که برای بدست آوردن و زیستن در آن نیاز به جبهه گیری و راکت پرانی نداشته بلکه به یک رهبری آزاداندیشانه، وطندوستانه و غیر متعصب ضرورت خواهد داشت.
"مزاری را باید مبنای تاریخ مدرن هزاره قرار داد" یعقوب سنا
شخصیت مزاری شاید همانند عدۀ کثیری از رهبران دیگر جهادی به مردم و نژاد مربوطه ظاهراً هویت گروهی آنانرا تجسم نماید ولی هرگز نمیتوان او را طوریکه جناب نویسنده ادعا و آرزو میکند، مبنای تاریخ مدرن هزاره قرار داد.
نویسندۀ محترم شاید به خاطر عدم اعتماد به نفس و گذشتۀ بعضاً تحقیر آمیز هزاره ها توسط جاهلان و بیسواودان استفاده شده و تحریک شدۀ دیگراقوام و ساکنین میهن ما، درتلاش هویت و اصلیت فردی خود شان در وجود و شخصیت آقای مزاری باشند.
ما هزاره ها با وجود غصب حقوق و عدالت اجتماعی؛ هویت، اصلیت و ماهیت خویش را از هر نگاه و در طول تاریخ ثابت ساخته ایم.
اما راه حل معضلۀ سیاسی و جایگاه ما هزاره ها در آن و هم چنان جایگاه ما در صحنه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با نظرداشت و تحلیل اوضاع جاری در کشور، مایحتاج تلاشهای خستگی ناپذیر و خودگذری ها نه تنها از جانب ما بلکه از همۀ ساکنان کشور نابود شدۀ ما میباشد.
ولی اگر اوضاع سیاسی و قومگرائی به همین شکل ادامه نماید، آنچه که ما را همپا، همگام و برابر با قشر اکثریت خواهد ساخت، ازدیاد نفوس ما وگرفتن سرنوشت بدست خود ما خواهد بود.
مرحوم مزاری با اعتقاد و پلانهای ایشان تنها در عرصه حربی و دفاعی شاید رول ایشانرا موفقانه بازی نمود ولی مدرنیت و یا تمدن واژۀ است که برای بدست آوردن و زیستن در آن نیاز به جبهه گیری و راکت پرانی نداشته بلکه به یک رهبری آزاداندیشانه، وطندوستانه و غیر متعصب ضرورت خواهد داشت.
موفق باشید