سهراب سپهر خان !
من دشمنی با هیچ کس ندارم و این مسله شخصی من و یا شخصی مامون و یا یک نفر هزاره بالخصوصی نیست بلکه در مجموع اخلاق سیاسی و اجتماعی قوم هزاره ( اصلاء قانوناء در کشور که دموکراسی افغانی حکم فرما باشد انگشت به طرف قومی خاصی بلند نمودن " جرم " مطلق است ) ولی از جایکه مانند قوم پشتون برادران هزاره خود را از زمانه های قدیم انگشت نما ساخته اند , میشود گفت که در قضیه مامون شک کردن به ایشان جایز است . شما از جمله اخلاقیت فقط شاید اخلاق ( غول ) ها را میدانید ولی در مجموع اخلاق به خصایص شخصی شخصیتء کسی اطلاق نمیگردد , راه و روش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مذهبی یک کشور نمایانگر اخلاقیات مثبت و یا منفی ان جامعه خواهد بود و میباشد . اگر برادران هزاره در زمانیکه امیر عبدالرحمن خان به جنگ در مقابل روس ها و در عین زمان در مقابل ایرانی ها و از جانبی در مقابل سخت ترین و موذی ترین دشمن افغانها یعنی ( انگریز ) در گیر بود . . . از وسط افغانستان با نعداد چهار هزار نفری نمیخواستند که به مرکز حمله کنند . . .و شرایط ضعف حربی و اقتصادی و سیاسی افغانستان را برای دشمنان افغانستان مهیا نمیساختند , همه متوجه موجودیت مثبت این قوم میشدند . ولی از جانبی وقتی روس ها " پنجده " را به زور در حالیکه عبدالرحمن در مجلسی انگریز ها در راولپندی در گیر مشاجره سخت بود , از کشور جدا ساختند و از جانبی تمام راجپوت ها و اهل هنود هندوستان را انگریر برای اخرین تباهی افغانستان عقب سرحدات افغانستان جمع نموه بودند . . برادران هزاره چرا این موقع را برای گرفتن انتقام مثلاء از یک سنی و یا یک پشتون و یا یک پادشاه ظالم انتحاب نموده بودند ؟ و اگر برادران هزاره در گرفتن کابل قبل از امدن عبدلرحمن از دعوت ملکه انگلیس از راولپندی به کابل , کابل را تسخیر میشدند , ایا میتوانستند در مقابل ایران سینه سپر کنند ( هردو " مومن " هستند ) و یا پنجده را دوباره از روس میگرفتند و یا با عسکر انگلیس و دشمنان دینی و خونی افغانستان اهل هنود که در انتقام گرفتن به حساب خودشان از اولاده ابدالی و غزنوی دقیقه شماری مینمودند , , بیاستاند ؟ از جایکه حکومت داری در ازمنه قیدیمی بهترین رواج ان برای منفعت رعایا همان " میراثی " بودن ان بود , اگر برادران هزاره در انتقام گرفتن از عبدالرحمن کامیاب میشدند , افغانستان یک طواللبلد و عرالبلدی بود با در های باز و بدون محافظ برای همه همسایه ها حتی برای تاتار ها و منگول های چین . در گذشته نزدیک همه دار و ندار سیاسی و اقتصادی برادران هزاره مقابل همه شما ها است , ان را ضرب و جمع و تفریق نماید خود خواهد دانست که در تجزیه افغانستان و ساختن خراسان حتی حاظراند که با داکتر نت " نصیر کامجو اتحاد کنند و از موجودیت شاغلی قانونی و شاغلی خلیلی در قصز کرزی خود میتواند حدس بزنید که اینها چه خیالاتی در سر دارند . البته قوم زیر رنج و بدبختی هزاره مانندء همه اقوام دیگر افغانستان قابل احترام هستند و هیچ ربطی به جنایات چند تا رهبر فروخته شده ندارند و بزودی مانند دیگر باشنده گان این سرزمین مالک اصلی این وطن خواهند شد .
سهراب سپهر خان !
من دشمنی با هیچ کس ندارم و این مسله شخصی من و یا شخصی مامون و یا یک نفر هزاره بالخصوصی نیست بلکه در مجموع اخلاق سیاسی و اجتماعی قوم هزاره ( اصلاء قانوناء در کشور که دموکراسی افغانی حکم فرما باشد انگشت به طرف قومی خاصی بلند نمودن " جرم " مطلق است ) ولی از جایکه مانند قوم پشتون برادران هزاره خود را از زمانه های قدیم انگشت نما ساخته اند , میشود گفت که در قضیه مامون شک کردن به ایشان جایز است . شما از جمله اخلاقیت فقط شاید اخلاق ( غول ) ها را میدانید ولی در مجموع اخلاق به خصایص شخصی شخصیتء کسی اطلاق نمیگردد , راه و روش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مذهبی یک کشور نمایانگر اخلاقیات مثبت و یا منفی ان جامعه خواهد بود و میباشد . اگر برادران هزاره در زمانیکه امیر عبدالرحمن خان به جنگ در مقابل روس ها و در عین زمان در مقابل ایرانی ها و از جانبی در مقابل سخت ترین و موذی ترین دشمن افغانها یعنی ( انگریز ) در گیر بود . . . از وسط افغانستان با نعداد چهار هزار نفری نمیخواستند که به مرکز حمله کنند . . .و شرایط ضعف حربی و اقتصادی و سیاسی افغانستان را برای دشمنان افغانستان مهیا نمیساختند , همه متوجه موجودیت مثبت این قوم میشدند . ولی از جانبی وقتی روس ها " پنجده " را به زور در حالیکه عبدالرحمن در مجلسی انگریز ها در راولپندی در گیر مشاجره سخت بود , از کشور جدا ساختند و از جانبی تمام راجپوت ها و اهل هنود هندوستان را انگریر برای اخرین تباهی افغانستان عقب سرحدات افغانستان جمع نموه بودند . . برادران هزاره چرا این موقع را برای گرفتن انتقام مثلاء از یک سنی و یا یک پشتون و یا یک پادشاه ظالم انتحاب نموده بودند ؟ و اگر برادران هزاره در گرفتن کابل قبل از امدن عبدلرحمن از دعوت ملکه انگلیس از راولپندی به کابل , کابل را تسخیر میشدند , ایا میتوانستند در مقابل ایران سینه سپر کنند ( هردو " مومن " هستند ) و یا پنجده را دوباره از روس میگرفتند و یا با عسکر انگلیس و دشمنان دینی و خونی افغانستان اهل هنود که در انتقام گرفتن به حساب خودشان از اولاده ابدالی و غزنوی دقیقه شماری مینمودند , , بیاستاند ؟ از جایکه حکومت داری در ازمنه قیدیمی بهترین رواج ان برای منفعت رعایا همان " میراثی " بودن ان بود , اگر برادران هزاره در انتقام گرفتن از عبدالرحمن کامیاب میشدند , افغانستان یک طواللبلد و عرالبلدی بود با در های باز و بدون محافظ برای همه همسایه ها حتی برای تاتار ها و منگول های چین . در گذشته نزدیک همه دار و ندار سیاسی و اقتصادی برادران هزاره مقابل همه شما ها است , ان را ضرب و جمع و تفریق نماید خود خواهد دانست که در تجزیه افغانستان و ساختن خراسان حتی حاظراند که با داکتر نت " نصیر کامجو اتحاد کنند و از موجودیت شاغلی قانونی و شاغلی خلیلی در قصز کرزی خود میتواند حدس بزنید که اینها چه خیالاتی در سر دارند . البته قوم زیر رنج و بدبختی هزاره مانندء همه اقوام دیگر افغانستان قابل احترام هستند و هیچ ربطی به جنایات چند تا رهبر فروخته شده ندارند و بزودی مانند دیگر باشنده گان این سرزمین مالک اصلی این وطن خواهند شد .