Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 43178

كاوش در تاريخ براي خروج از بن بست

21 جنوری 2011, 14:30, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان

نیم نگاهی بر غصب و" تصرف عدوانی" املاک هزاره ها در زمان عبدالرحمن جابر
عباس دلجو
مسئله غصب و تصرف عدوانی زمین ها و املاک شخصی هزاره ها را در زمان عبدالرحمن جابر، هم از منظر حقوق مدنی و هم از نگاه احکام اسلامی، میتوان به بحث کشید. بررسی ابعاد حقوقی و کیفری تصرف عدوانی زمین های هزاره ها در عصر حاکمیت سیاه عبدالرحمن بر عهده فرزانگان، دانشمندان و کارشناسان مسائل حقوقی، جامعه ما است که با طرح دعاوی حقوقی و کیفری بر علیه غاصبین و مجرمین، درین زمینه وارثین هزاره هائی را که در حاکمیت سیاه استبداد در گذشته، املاک شان بغارت رفته بودند، یاری رسانند

و از طرف دیگر وظیفه علمای اسلامی است که در قبال غصب و تصرف عدوانی املاک هزاره ها توسط پشتون ها، به کمک و یاری وارثین جان باختگان و مظلومان و محرومان و مال باختگان دوره استبداد سیاه عبدالرحمن خان برخاسته و با بیان احکام صریح قرآن کریم و احادیث نبوی که کشتار و تصرف و غصب و تعدی و تجاوز را بر جان و مال مسلمان حرام دانسته، برای احقاق حقوق از دست رفته آنان اقدام عملی نمایند. اما این قلم با توجه به محدودیت بضاعت علمی و حوصله این مقال، صرف به طرح بحث غصب زمین های هزاره ها پرداخته، امیدوارم تا این بحث، مدخلی شود بر ادامه بحث های ازین قبیل تا در فرجام به اعاده حقوق از دست رفته مردم مظلوم جامعه هزاره، منجر گردد .
معنای اصطلاحی تصرف: "تصرف كه از آن به ید تعبیر می‌شود عبارت است از سلطه و اقتداری كه شخص به طور مستقیم یا به واسطه غیر، بر مالی دارد"1.
معنای اصطلاحی عدوان :"عدوان در لغت یعنی ظلم و ستم آشكار"2.
معنای اصطلاحی تصرف عدوانی: "تصرف عدوانی بمعنی اعم، عبارت است از خارج شدن مال از ید مالك یا قائم مقام قانونی او بدون رضای وی و یا بدون مجوز قانونی. عدم رضای مالك یا عدم اذن قانونی او موجب تحقق عدوان است"3.
با توجه به ماهیت تصرف عدوانی است که باید قضیه غصب زمین های هزاره ها را با رویكرد كیفری بررسی کرد تا علاوه بر رفع تصرف عدوانی، به مجازات مجرم نیز از نگاه قانون جزاء پرداخته شود . زیرا در ارتباط تصرف عدوانی زمین ها و املاک هزاره ها، عناصر معنوی و مادی جرم را کاملا مشاهده میکنیم :
الف : عنصر مادی جرم تصرف عدوانی
1- اقدام به تصرف املاك متعلق به دیگری بازور و عدوان
2- تصرف اموال غیر منقول
ب : عنصر معنوی جرم تصرف عدوانی:
1- غاصبین املاک هزاره ها آگاه بر ماهیت عمل خلاف شان بودند
2- غاصبین املاک هزاره ها بقصد تفریح و تفنن اقدام به تصرف زمین های هزاره نکرده بلکه با قصد تصرف دایمی و مسکن گزین شدن به املاک هزاره ها این عمل را انجام دادند و به همین لحاظ از قندهار و خوست و دیره اسمعیل خان و سوات و باجور و... آنهم بصورت دسته جمعی به مناطق هزاره نشین حمله برده بعد از کشتار و فراری دادن هزاره ها با زور و جبر زمین ها و املاک آنان را متصرف شدند .
که درین زمینه تاریخ گذشته افغانستان به این واقعیت غیر قابل انکار، گواهی میدهد که زمین ها و املاک شخصی هزاره ها در گذشته با زور و جبر، غصب گردیده است و تعریف غصب از نظر حقوقی، استیلای بر ملکیت غیر معنی میدهد و اگر این استیلا و غصب ملک غیر، با زور و جبر، صورت گرفته باشد مصداق عینی تصرف عدوانی محسوب میگردد و تصرف عدوانی از نگاه حقوقی، تصرف در اموال غیر منقول بدون رضایت مالک آنهم به نحو عدوان (با زور و جبر) تعریف گردیده است . درینجا تصرف عدوانی دارای دو ركن میباشد ؛ ركن مادی، تصرف است كه همان استیلای بر ملك غیر میباشد و ركن حقوقی، عدوانی بودن(با زور و جبر و اکراه) تصرف است . که با این دلیل در نفس تصرف عدوانی، دو جرم کاملا مشهود است اول تصرف ملکیت غیر بدون رضایت مالک دوم اعمال زور و جبر برای تصرف آن که هم از نگاه حقوق مدنی و هم حقوق کیفری این اعمال جرم تلقی شده و برای مرتکبین آن در چوکات قانون، کیفر و جزا در نظر گرفته شده است .
برای اثبات این مدعا، تاریخ گذشته افغانستان گواهی میدهد که عبدالرحمن جابر و لشکریان خونریز و سفاکش، هزاره ها را قتل عام کرده و بقیه که از دم شمشیر عساکر خونریز امیر عبدالرحمن، جان سالم بدر برده بودند از ترس کشته شدن و اسیری و زندان و به غلامی و کنیزی رفتن، مجبور به ترک خانه و کاشانه شان شده و راهی پاکستان و ایران و سایر بلاد در آن زمان گردیده و در آنجا ها مسکن گزین شدند . امیر عبدالرحمن و دار و دسته جنایتکارش که منتظر چنین فرصتی بودند تمام بقیه اموال و احشام و زمین های مزروعی فراریان هزاره را غصب و تصرف نموده و همه را در تملیک پشتون هائی که امیر را در قتل عام هزاره ها یاری رسانیده بودند، قرار دادند . در حالیکه همه میدانند که زمین و املاک غصب شده توسط شاهان و امیران و حاکمان مستبد و ظالم و واگذاری آن با زور و جبر به کسانی دیگر، شرعا حرام بوده و تملیک و غصب زمین مردم با حکم امیران و پادشاهان جابر و ظالم، هیچگاه وجه شرعی نداشته و ندارد . زیرا "غصب آن است كه انسان از روى ظلم، بر مال يا حق كسى مسلط شود و اين يكى از گناهان بزرگ است كه اگر كسى انجام دهد، در قيامت به عذاب سخت گرفتار مى شود.از حضرت پيغمبر اكرم (ص ) روايـت شده است كه هر كس يك وجب زمين از ديگرى غصب كند، در قيامت آن زمين را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او مى اندازند ".
درینجا بنا بر شواهد تاریخی مختصرا قسمتی از زمین ها و املاک هزاره ها را که بنا به حکم امیر عبدالرحمن ظالم غصب گردیده و به پشتونها داده شده بود را میاوریم:
"عبدالرحمن خان 12000 خانوار درانی و 4000 خانوار غلجايی را به ارزگان کوچ داد و زمين هايی را که قبلا ملک هزاره ها بود به آنها بخشيد. بطوريکه در منطقه اروزگان که تا آنوقت قلب هزاره جات بود و مرکز آن محسوب ميشد ، فقط يک اقليت هزاره محروم از ملک و زمين باقی ماند و بس"4.
"ملک ارزگان و قلندر و بوباش و میانشین و پشئه و شیرداغ و زاولی سلطان احمد و حجرستان و تمزان و گیزاب را تا متصل جرغی و مالستان و هزاره دای زنگی و تمام چنانچه بیاید به مهاجرین و ناقل افغان داد، فقط"5 .
"از آن سوی ایشک آقاسی دوست محمد خان، خادم شهزاده آزاده سردارحبیب الله خان وارد «گیزاب» شده برطبق حاکم دست خطی حضرت والا دادن ملک «چوره» را به اولادهء دارونکه کرده، چون زمستان بود، هفده در بند قلعه را از هزاره پرداخته، مردم «اچک زایی» و «بارکزایی»[را] داده، در بهار مردم هزاره را چنانچه بیاید از ملک بیرون کشید"6 .
"در این زمان عبدالرحمان با قبایل محمد زای و احمدزای به توافق رسید که علیه هزاره ها بجنگند:«سرهای شان از من و اموال و اطفال شان از شما». سپس جنگ بزرگی بین هزاره ها و پشتون ها (افغان ها) شروع شد، که در نهایت پشتونها پیروز شدند و بهسود، دایزنگی، دایکندی، شهرستان و دیگر جاها را به تصرف خود درآوردند؛ کلیهء هزاره های این مناطق یا کشته شدند و یا سرزمین خود را ترک کردند"7
http://ffta1.com/index.php?opt...

جستجو در کابل پرس