Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77674

جامعه ی مسيحيان افغانستان

18 نوامبر 2013, 13:50, توسط مهران

در دوران گوناگون زندگی بشر نخبگان برای بسیج کردن توده ها بر منافع سیاست ها از روش های مختلف کار گرفته و همه این این روش ها را در قالب بنام دین بیان داشته است پس ما دین را چنین تعریف کرده می توانیم: دین وسیله ی است که از آن استفاده ابزاری جهت بسیج کردن افراد بر منافع سیاست ها صورت می گیرد. مهم ترین ویژگی مثبت دین بر منافع سیاست ها خاصیت مسکین بودن آن برای افراد جوامع می باشد، به افراد در هنگام مشکلات امید واری مجازی می دهد، دین درد را دوا نمی کند، بلکه آرامش موقت می دهد، دین وسیله تسکین درد بطور عادتی برای افراد می باشد و وابستگی افراد به دین و پرخاشگری های شان بر علیه دین ستیزان به دلیل معتاد بودن آنها به دین می باشد.
اما به نظر شخصی من دین یک معیار برای معنی بخشیدن به زندگی می باشد، بدون دین زندگی معنی ندارد این دین است که به زندگی رنگ و بوی می دهد، انسان نیاز دارد تا به آفریدگاری بیندیشد تا در آرامش بسر ببرد، من قرار مطالعه که از اسلام و مسیحیت دارم مسیحیت را نسبت به اسلام ترجیج میدهم مسیحیت حداقل مانند اسلام آزادی را چارچوب قرار نمی دهد.
مثلا: در دین اسلام ادعا و جود دارد که هیچ کسی شبه آیت های قرآن بمیان آورده نتوانسته است، این طور به آثار کم نظیر که با خیالپردازی های شعرای ما بوجود آمده می نگریم، مانند: شاهنامه فردوسی، حافظ ... اینطور همانگونه که آیت های قرآن مبهم است اشعار حافظ مبهم است کسی هدف اصلی اش را نمی فهمد. سیاست ها است که هر حرکت را در جوامع در قالب بنام دین قرار می دهد و به نفع خود قضاوت می کند. فرض مثال: دمکراسی در اصلیت دین اسلام و جود نداد ولی بخاطر نفع سیاست ها با تعاریف گوناگون وارد جهان اسلام شده است، اسلام در حکومت های اسلامی خود یک نظام می باشد که هیچ نظریه علیه قوانینش را نمی پذیزد و دموکراسی در جهان خودش یک نظام مجزا می باشد. ولی با تعاریف گوناگون در جوامع اسلامی این نظام تطبیق می شود.
در جهان هستی پادشاه و جود دارد و کسی است که این جهان را بوجود آورده و گمان نمی رود به گفته اسلام این آفریده گار جهان دوست و دشمن در بین خلقش داشته باشد پارتی بازی کند، قیودات بوجود بیاورد، شیطانی برای گمراه کردن آنان بفرستد، و یا نیازی به پرستش بنده گانش داشته باشد.
سن من از نوزده سال بیش نیست گرچند جهان بینی محدود تری دارم ولی به نظر من قیودات که در جامعه اسلام پیاده می شود خیلی آزار دهنده و غیر عادلانه می باشد به خصوص اسلام که در افغانستان می باشد مردان خدایان زنان می باشد و زنان در اسارت و بندگی مردان بسر می برد حالا ما تنها به کابل ننگریم در عین حال که کابل عاری از چنین قیودات نیست. به ولایات دیگر بنگریم اگر از استثناًت بگذریم زنان بدون مرد از بازار جنس خریداری نمی تواند، به سفررفته نمی تواند اگر به کدام ولایت دیگر سفر کند باید تنها نباشد اگرتنها باشد از او پرسیده می شود و آزار و اذیت او حتمی است، زنان حتی به کار های منفی مردان شان ایراد گرفته نمی تواند. و همینطور مردان در اوج تعصبات بسر می برد. مانند: زنان را بشر نمی داند، مذهب ها امر آدم کشی را تحت نام جهاد بر علیه همدیگر صادر می کند، ادیان دیگر را که به هیچ عنوان در قطار ادمیان نمی شمارند و ریختن خون شان را صد فیصد واجب می دانند همانگونه که ما شاهد هستیم بمب را برای کشتن انسانها شرم از روی شما دوستانی خواننده حتی به مقعد شان انتقال می دهد. وهر مذهب اسلامی در بین خود ده ها فرقه می باشد رهبران فکری که متشکل از علمای دین می باشد نقش عمده در تصمیم گیری بین جوامع سنتی افغانستان دارد اینها هر طور که دلش خواست دین را به نفع خودش تفسیر می کند. مثلا: همانگونه که بزرگسالان ما به وضاحت بیان می دارد، در دوران جنگ های داخلی در دو ولسوالی ولایت بامیان که هردو ولسوالی که پیرو یک مذهب اسلامی می باشد بخاطری مخالفت رهبران فکری این دو ولسوالی کشتن افراد را بین طرفین حلال اعلان کرده بودند. و آن مردم تعصبی و بی فرهنگ مشتاق ریختن خون همدیگر شده و بین همدیگر خونریزی به پاکرده بودند.
من در ظاهر مسلمان می باشم ولی مدتی است که از میان ادیان مسیحیت را برگزیدم. در یکی از شهرهای بزرگ افغانستان سکونت داردم اگر دوستی در این زمینه کمکم کند مرکزی برایم نشان بدهد ویا کسی که بتواند کمکی به من کند معرفی کند خوشحان می شوم. ایمیل من WWW.ARMAN1995 YAHOO.COM
بااحتـــــرام

جستجو در کابل پرس