Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 7636

گوش و بينی نازيه قطع شد

28 دسامبر 2007, 11:35

قربانی دیگری.
جنایات و وحشیگری های این اوباشان چیزی تازه نیست. همان طوریکه شروع این عمل پلید با شنکجه دخترک معصوم "نازیه" نبوده ، ختم اش هم نمی باشد. چندین قرن است که این اوباشان و وحشی ها به این اعمال نا انسانی خود ادامه می دهند.
اما جای تاسف است که حتی آنان که با این اعمال غیر انسانی مخالف هستند، از حقایق چشم پوشی می نمایند.
بنظر من صرف با مجازات و یا بد و ناسزا گفتن به شوهر "نازیه" نمی توانیم به این وحشیگری ها خاتمه بدهیم. این نوع اعمال زشت را باید از ریشه نابود ساخت. مسول این جنایت یک سستم است نه یک شخص.
باید مدافعین این سستم را نابود کرد.
ما در صد ها کتاب و مدارک که توسط نویسند گان مختلف نوشته شده ، مشاهده می نمایم که به این اعمال غیر انسانی جنبه ای خدائی می دهند. یعنی خداوند این قوانین را برای زنان وضع کرده است. آیا هیچ عقل سالم می تواند بپذیرد که خداوند این قدر ظالم باشد.
من در این جا هدفم آقای فواد حلیمی نیست بلکه کسانی هستند که "ما ها" آنان را منحیث الگوی خود قرار دادیم. آقای فواد حلیمی صرف نقل قول از آنان کرده است.
مگر تقصیر از آقای حلیمی چه است ، وقتیکه می بینیم که آقای البخاری در صحصح ( مجموع احادیث از پیامبر اسلام) در جلد چهارم حدیث شماره 460 به نقل ازابوهریره چنین می نویسید" ابو هریره نقل می کند: پیامبر خدا فرموده است:هر زمانیکه یک مرد می خواهد با خا نم خود بخوا بد( عمل جنسی بدارد) ، اگر خانمش به خواست ا ش عمل نکند و انکار نماید و در این حال اگر مرد خشمگین به خواب برود، فرشته ها تا صبح آن زن را لعنت می کنند.
و یا اینک از عمران بن حسین نقل می نماید: پیامبر اسلام فرمود: وقتی به بهشت نگاه کردم اکثریت ساکنین آنرا مردمان غریب تشکیل میدادند.؛ بعد که به دوزخ نگاه کردم اکثریت ساکنانش را زنان ناشکر تشکیل می داده. از پیامبر پرسیدم که آیا این زنان ناشکری خداوند را می کردند؟ پیامبر فرمود: نه، آنان ناشکری شوهران خود را کرده بودند.
حتی در قرآن هم به صراحت برای مرد این اجازه داده شده که در صورت نا فرمانی خانمش وی(مرد) اجازه دارد خانم خود را لت و کوب نماید.
سوره نسا آیه 34:( متن فارسی این آیه از ترجمه قرآن "مهدی الهی قمشه ای گرفته شده"
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسط برتری که خداوند بعضی را بر بعضی داده است....................پس زنان شایسته مطیع شوهران خود هستند. زنانی را که نافرمانی می نمایند، نخست مواعظه کنید اگر مطیع نشدند از خوابگاه آنها دوری نماید و باز هم اگر مطیع نشدند به زدن تنبیه نماید.........

"محمد محمدی اشتهاردی" از نوسیند گان با"علم" جامعه اسلام در کتاب " سیمای معراج پیامبر اسلام" در صفحه 182 چنین می نویسد:
شکنجه های سخت یازده گروه از زنان گنهکار:
پیامبر اسلام بعد از بازگشت از سفر معراج چنین فرمود: که وقتکه به دوزخ نگاه کردم این یازده شکنجه ها را دیدم که برای یازده نوع زنان گنهگار تعین شده بود:
1- زنی را دیدم که به موهایش آویزان، و مغز سرش می جوشید. این زنی بود که موی سرش را از مردان نا محرم نمی پوشانید.
2- زن دیگری را دیدم که به زبانش آویزان شده بود. این زنی بود که شوهرش را آزار می داد.
3- زنی دیگری را دیدم که به پستانهایش آویزان شده بود. این زنی بود که از همبستر شدن با شوهرش امتناع می ورزید.
4- زنی دیگری را دیدم که گوشت بدنش را می خورد، و آتش از پشتش زبانه می کشید. این زنی بود که خود را برای نامحرمان می آراست.
5- زنی دیگری را دیدم که پاهایش را بسته اند، و مار ها و عقربهایی(گژدم ها) بر او مسلط شده بود. این زنی بود که خود را کثیف و ناپاک نگه می داشت، لباس و بدن چرکین داشت، غسل جنابت و غسل عادت قاعده گی نمی کرد و نماز را سبک می شمرد.
6-زنی دیگری را دیدم که گنگ و کور و لال است و در میان صندوقی از آتش قرار گرفته، و مغز سرش از سوراخهای بینی اش بیرون ریخته، و پیکرش بر اثر بیماری جذام و پیسی، ریش ریش شده است. این زنی بود که از راه زنا حامله می شد و فرزندش را به شوهرش نسبت می داد.
7- زنی دیگری را دیدم با دو پایش به تنوری از آتش به طور واژگونه آویزان شده است. این زنی بود که بدون اجازه شوهرش از خانه خارج می شد.
8-زنی دیکری را دیدم که گوشتهای جلو و عقب بدنش را با قیچی هایی از آتش، قطعه قطعه می کردند. این زنی بود که خود را در اختیار نامحرمان می گذاشت.
9- زنی دیگری را دیدم که صورت و دستهایش می سوزد، و او شکم و روده های خود را می خورد. این زنی بود که برای ارتباط نامشروع زن و مرد، دلالی و وساطت می کرد.
10-زنی دیگری را دیدم که سرش مانند سر خوک، و بدنش همانند بدن الاغ(خر) است،و به هزار نوع عذاب، گرفتار است. این زنی بود که سخن چینی و دروغ پردازی می کرد.
11-زنی دیگری را دیدم که که به صورت سگ بود، و آتش از پشتش وارد می شد و از دهانش خارج می گردید، و فرشتگان با گرز آهنی آتشین بر سر و بدن او می زنند. این زنی بود که آوازخوانی، و نوحه سرایی می نمود و حسود بود.

علی بن ابوطالب خلیفه چهارم در قسمت زن چنین می گوید: خطابه 80 ، کتاب " نحج البلاغه".
ای مردم، ایمان زنان ناقص است. برخورداری زنان از سهم الارث ناقص است. عقول زنان ناقص است. ............. از زنان پلید بترسید و از خوبان آنان بر حذر باشید. در کار های نیکو از زنان اطاعت مکنید، تا در کار های زشت طمی نورزند.
و یا اینکه باقر مجلسی از نویسند گان معتبر ایرانی در" حلیه المتقین"، صفحه 94 می نویسد:
" امام حسن فرموده : که مشورت با زنان مکن. رای زنان ضیعف است. و ایشان را پیوسته در پرده بدار و بیرون مفرست و تا توانی چنان کن که غیر از تو مردی را نشناسند. سخن زن را در حق دیگران قبول نکن. و خود را بسیار بدست او مده.
در حدیث از پیامبر اسلام منقول است که: زنان را در غرفه و بالا خانه جا مدهید. و چیزی نوشتن بایشان میاموزید و سوره یوسف را به ایشان تعلیم مدهید. در نیکی از زنان اطاعت می کنید تا آنکه بطمع نیفتید.(صفحه 94)
حضرت امام باقر فرموده: رازی به زن خود نگوید و در باره خویشان شما هر چه بگویند قبول نکنید.حضرت علی فرموده: مردی که کارها او را زنی تدبیر کند ملعون است. حضرت پیامبر فرموده: هر که اطاعت زن خود نماید خداوند او را سرنگون در جهنم اندازد.
در احادیث معتبر آمده که: ... تادیب نماید فرزندان خود را بر محبت علی بن ابوطالب اگر قبول نکردند پس در مورد مادران شان تحقیقات نماید، زیرا کسی که به علی بن ابو طالب محبت نداشته باشد، علامت فرزند زنا زاده است.(صفحه 94)
حالا شخصی که این موضوعات را در کتابهای بسیار معتبر اسلامی می خواند و یا از زبان ملا ها و امامان شان می شنوند ( چون خود شان هم پیامبر اسلام را ندیده اند) چه نظری در باره زن و شخصیت زن خواهد داشت؟ آیا این نوشته ها و کنابها زن را یک موجود پلید، بی ایمان ، بی عقل، گنهکار و شیطان معرفی نمی نماید؟
. مگر همین کتابهای و نقل قول ها از پیامبر اسلام مسولیت این بد بختی ها را ندارد؟.آیا پیروی کردن از این احادیث باعث بد بختی ما نمی شود؟
آنان که فکر می کنند که پیامبر اسلام و خلفای اسلام این سخن ها را نزده اند پس باید لطف نمایند این همه کتاب ها را آتش بزنند.
اما جای تاسف این است که این کتابها و خاصتآ کتاب " احادیث نوشته البخاری" منحیث قانون اساسی "مسلمانان سنی و کتاب نحج البلاغه منحیث قانون اساسی مسلمانان شیعه قرار گرفت است. من بیش از ده عالم و نویسنده مسلمان را در باره صحت بودن احادیث " آقای البخاری" و نحج البلاغه پرسیدم، همه شان همنظر بودند
احادیثی را که آقای البخاری جمع آوری نموده، دقیق ترین و صحیح ترین احادیث پیامبر اسلام شمرده می شود و نحج البلاغه هم منحیث معتبر ترین اسناد برای شیعیان قرار گرفت است.
خوب آیا فواد حلیمی و یا دیگران که نقل قول های از این احادیث می آورند ملامت هستند یا کسانی دیگری؟.
چرا با چشم باز و فکر سالم موضوعات را برسی نکنیم. بنظر من ما شرقی ها همیشه مسولیت هر عمل خود را بدوش دیگران می اندازیم، تا خود را از بد نامی ها و بیشرمی های که در طول تاریخ مرتکب شده ایم مبراء نمایم.
ساحل زمانی
28 دسمبر 2007

جستجو در کابل پرس