Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 46145

درحاشیهء ترور احمد ولی کرزی ومرور کوتاهی بر رویدادهای ګذشته -قسمت دوم

24 جولای 2011, 23:46, توسط baqi samandar

بخش پنجم

ریش : نیز مانند و مساوی بروت است.
مسائل زن
اگر از نقطه نظر حقیقت دیده شود یک حصه بزرگ جنگ ها و زد وخوردی که در بین افغانها واقع میشود مدار آن مسائل راجع به زن است. افغانها به زن که آن را بالاترین ناموس خویش میدانند اندک چیزیرا روا دار نمیشوندو برای تحفظ اندک چیز بر علیه این ناموس از حیات خود می گذرند. لذا یک حصهء بزرگ جرمیات در همین مبحث ذکر خواهد شد . ولی برای آنکه کار ما آسان تر شود این مبحث رابه سه حصه تفسیم میکنیم.
1 – میروشه ( زن شوهر دار )
2- کونده ( زن بیوه )
3- پیغله ( دوشیزه )
1—میروشه : اگر زن شوهر دار را کسی بگریزاند هفت معادل یک خون پور را بایست بدهد و این هم البته در صورتیست که کشته نشوند و در حقیقت زندگی خود را میخرند.
اگر یک زن و یک مرد باهم بد نام شوندو بر سر وقت جرم گیر بیایند قرار قانون افغانی هر دو کشته میشوند و پوری هم بر قاتل تحمیل نمیشود ولی اگر فرضا گریختند در این حال دو صورت است :
الف- بلگه ( نشانه ) از آنها برجای میماند ( از قبیل دستار ، چادر و غیره) در این صورت در هر جا و هر موقعی که بدست بیا یند علنا کشته میشوند.
ب - بلگه باقی نمیماند در این صورت کسی حق کشتن آنها را علنا ندارد.
ولی اگر در صورت ماندن بلگه یکی از اقربای زن یا مرد ، زن ومرد یا یکی از آنها را پناه بدهند و برای مدافعه از آنها کمر بسته کنند در عوض تور قتل سپین هم قرار قانون مجاز است یعنی اگر شخص ثالثی از پناه دهندگان بقتل برسد حق بطرف قاتل است و اجازه دارد . از این نقطه نظر افغانها پناه دهنده و طرفدار مجرم را عین مجرم میشمارند.
اگر یک مرد یا زن یا یکی از آنها کشته شود بایست دیگری هم در ظرف یکسال بهر نوعیکه باشد به قتل برسد و اگر قاتل یکی از آنها را در مدت مذکور بقتل دیگری کامیاب نشود بایست به ورثهء یک نفرمقتول یک خون پور بدهد.
ولی اینقدر دارد که در صورت زنده ماندن مرد وکشته شدن زن میعاد فوق الذکر دوسال است زیرا مرد در فرار آزاد تر و گیر آمدن او مشکل تر است.
اگر تور بخانه سپین ( از اقارب خود ) برود و اگر به بیگانه پناه ببرد تا دوسال اورا میتواند نگاه دارد بعد از آن بایست پناه دهنده اورا از خانه خود براند. در اینجا نیز دو صورت است :
الف- که خانه پناه دهنده مد نظر خانهء مدعی تور باشد در این صورت قرار فوق است .
ب- که خانهء اودور و از نظر مدعی تور دور باشد در این صورت تمام قوم گرد آمده خانه اش را ( در صورت نراندن فوری تور ) سوختانده و مال اورا بتاراج میبرند.
اگر زنی بخانهء مرد برود و بخانهء او درایدو مرد اورا از خانهء خود نراند عیناچنان تلقی میشود که اورا گریختانده باشد.
اگر مردی بالای زنی دست اندازد و زن چیزی نگوید چون رضایت جانبین از آن مفهوم میشود هردو بایست بقتل برسند. و اگر زن رضا نبوده و فریاد کرده استمداد نماید در اینصورت یا گوش مرد را میبرند و یا اینکه اورا بیحجاب میسازند لیکن اگر بیحجابی او طوری باشد که در اثر آن بمیرد قاتل باندازه قطع یک عضو که نیم خون پور دارد مجرائی گرفته باقی یک خون بقسم پور به ورثه مقتول میپردازد. و اگر در صورت بریدن گوش یا بینی هم بمیرد همان حساب در معرض اجرا گذاشته میشودو اگر بدون قطع اعضا و بیحجابی اورا بکشد یک خون پرداخته و دیگر مجرائی باو داده نمیشود.
نامزد هم حکم زن شوهر دار را بخود میگیرد.
اگر کسی نامزد خود را به « کرشنده » از خانه پدر به برد باید « ولور» و علاوتا یک « رونی » به خسر خیل خود بدهد و اگر به رضاء اورا به خانه خویش ببرد یک ننوات وولور لازم میشود.
اگر خسر داماد را بخانه ء خویش راه واجازه ء دخول شدن داده باشد و یا باو اجازه داد که در خانه او بود وباش کند و مسایل فوق بوقوع پیوست چیزیکه قبل از آن از نزد او گرفته باشد مال اوست عملا بران حقی بر داماد ندارد وحتی اگر ولور را از قبلا نگرفته باشد نیز نمیتواند مطالبه کند.
2- کونده ( زن بیوه ) بیوه قرار قوانین ملی اولا حق برادر بعد از آن پسر کاکاست و اگر اینچنین کسی از اقارب در بین نباشد تمام قوم در ننگ او شریک است . افغانها میگویند ( کونده دکام دی )یعنی زن بیوه ، بیوه تمام قوم است و احدی از قوم دیگر حق گرفتن و نکاح کردن اورا ندارد. و اگر بیگانه ئ به گرفتن او اقدام کرده و اورا بگیرد بایست پور یک زن شوهر دار را به اقارب و یا قوم او بپردازند.
3- پیغله ( دوشیزه) :- اگر کسی چادر پیغله را بدست بگیرد و از سرش دور کندو یا اینکه قراریکه در بین افغانها رواج وعادت است که وقتی گرفتن و نامزد ساختن دختری اعلان میکنند تفنگ فیر مینمایند دختر مذکور بآن شخص داده نمیشود زیرا اگر اینطور شور هرکسی کار آسانی یافته و بر دختری دعوای میکند . همچنین اگر مرد باصطلاح بردختری صدا کند در اینصورت نیز از گرفتن او بطور قطعی محروم است. البته واضح است که این مسئله وقتی چنان میشود که پدر، مادر و برادر دختر راضی نبوده و با او قبلا مصلحت نکرده باشند.
اگر کسی پیغله را گریختانده و بزور بخانهء خویش ببرد بایست یک خون برای حفاظت جان خود و نیم خون هم به عنوان شرم زن پور بدهد. اگر دختر خودش برفتن راضی شده باشد جرگه دایر گردیده وولور دو چند تعیین میگردد.( اینکه میگوئیم ولور دو چند تعیین میشود از این سبب است که ولور در هر حصه و هر قوم در بین افغانها تقریبا چیز ثابت و معیین است. ولی بعد از ازدواج با شخص مذکور دختر دیگر حق ندارد که بخانهء که پدر خویش پا بگذارد ولی اگر ننوات فرستاده شده و پذیرفته شد بعد ازآن میتواند بخانه پدر خویش رفت و آمد بکند.
اگر مرد بالای زن صدا کند و بخانهء او در آید مرد بایست بقرار مقررات افغانی یک مرتبه او را براند ( در افاغنه دیگر چنین نیست )و خانهء پدر اورا از مسئله خبر بدهد. اگر بار دیگر آمد باز بایست اورا براند و دو نفر شاهد برای اثبات مطلب خود و آمدن زن بدون خواهش خویش بگیرد. اگر رفتن زن مرتبه ئ سوم تکرار شد باز بایست اورا براند و چار نفرشاهد بگیرد مرتبه چارم مفت از اوست و اقربای دختر هیچ حقی براو ندارند.
زن بعد از رانده شدن بصورت فوق الذکر از خانهء کسی که بر او صدا کرده است در اختیار پدر است و خواه اورا میکشد و خواه بکسی دیگر به شوهر میدهد ولی عموما بقتل میرسند.
ناگفته نماند که مکررا آمدن زن یک احتیاط در تعیین حد قانون بیش نیست ورنه هرگز بزن اینقدر مهلت داده نمیشود.
اگر کسی بخانه کسی مهمان شود قراریکه معلوم است در افغانها ستر نیست و عموما دخترهای جوان برای مهمان آب دست می اندازند و غذا میچینند اگر مهمان هنگام آب دادن و یا نان دادن دست دختر را لمس کند و یا باو اشاره برساند باید یک دختر در مقابل جرم خویش پور بدهد.
اینک در اینجا نسبت به عدم گنجایش این مقاله از قارئین گرام عفو خواسته و بعد از مختصری شرح مسایل و مواد برجسته قرار فوق فراغت یافته ایم علی الاجمال بعضی مواد ضروری دیگر را نیز تقدیم و به مقاله مختصر خویش خاتمه میدهیم.
زن وقتی بخانه شوهر خود رفت دیگر ناموس او در اختیار اوست ولی بعضا پدر حق مداخله را دارد .مثلا اگر کسی زن خود را بزند ـ آنکه اورا نکشته و یا استخوان اورا نشکستانده است و یا یکی از اعضای اورا ضایع نکرده است پدر حق مدا فعه و یا با صطلاح افغانها حق ( گتل) یعنی کمائی کردن او را ندارد ولی اگر او را کشت و یا استخوان اورا شکستانده و یا اینکه کدام عضو اورا نا قص ساخت دران صورت بقرار مقررات باندازه ضرریکه باو رسانده است پور گرفته میتواند و اگر به پور راضی نشود همچنان بلا استثنا در تمام مسایل قانون است عین قصاص را کارفرما میشود.
اگر زنی به کسی نامزد باشد ولی پیش از عروسی حامله شود داماد ولور اورا بطور کامل و علاوتا یک زن ( سپین پایحی )– ث – خوانده شود ( پاچه سفید ) به خسر خود بدهد.
خانه سوختاندن
اگر کسی خانهء کسی را بسوزاند بایست تاوان مال محروقه ، تعمیر و علاوتا یک مبلغ معین بعنوان شرم کوته بپردازد. دروازه را شکستاندن و سوراخ کردن دیوار نیز یک مبلغ معین پور دارد . ولی اگر غژدی را بسوزاند چون سوختاندن غژدی آسانتر و بیشتر از خانه واقع شده میتواند تاوان مال و یک مبلغ معین و علاوتا یک ننوات هم باید کرده شود و نیز همین پور هم گرفته میشود.اگر کودی ( چپر ) سوختانده شود و یا دزدی کرده شود تاوان مال و یک مبلغ معین پور و یک ننوات باید پرداخته شود زیرا چپر آسان تر مورد دزدی و حریق واقع میشود.
اگر کسی فصل کسی را بقوه , عمدا . عناد بخوراند بایست چهار چند تاوان بدهد . اگر کسی سگ دیگری را سهوا بقتل برساند بایست یک گوسفند و یک مبلغ معینه بصاحب آن بپردازد.
اگر قتل سگ عمدا باشد بایست یک خون بدهد و یا قاتل در عوض کشته شود.
اگر کسی بز یا میش یا گاو و غیره کسی را دزدی کند بایست در عوض یک راس نه راس بپردازد یعنی پور آن « نه گونه » است.
اگر کسی مرغی دیگری را با تفنگ بکشد« نه گونه » اگر دزدی کند نه گونه و اگر با سنگ بکشد دو چند تاووان دارد.
اگر کسی دم گاو دیگری را قصدا ببرد یک مبلغ معین پور دارد . اگر دم خر بریده شود چون بیشتر از گاو دیده میشود زیاد تر یک مبلغ معینه پور دارد.
اگر آب کسی را خلاف نوبت پنهان یا علانیه بکشت خود جاری سازد اگر جنگ واقع نشود یک مبلغ معین تاوان اگر جنگ شود و زخم نشود بازهم یک مبلغ معین اگر زخم واقع شود پور زخم داده میشود. اگر زخم از طرف غاصب آب باشد صرف ننوات برده میشود در پور زخم هشتاد و پنج روپیه برای صاحب آب مجرا داده میشود.
معلومات عمومی راجع بمقررات ننوات جرگه و مرکه حقوق مرکچیان و مهمانی و غیره
ننوات : خون وزن شوهر دار و یا دیگر مسایل : لحجه : چهار زن چهار قران و یک گوسفند است . یک گوسفند یا 54 روپیه معادل است: پنجاه چهار روپیه مرکچیان حق دارند و این پول در پور مجرا گرفته میشود : گوسفند در هر صورت یکجا است : کشتن گوسفند ننوات حرام است زیرا افغانها آن را امید دانسته و از این سبب مخالف مردم و شئون افغانی خویش میدانند : در دیگر مسائل زن ها نمیروند و قران نیز برده نمیشود و صرف رفتن یک عده مرکچیان و یک گوسفند کفایت میکند. اگر کسی که نزد او ننوات رفته است به لحاظ مرکچیان پنجاه و چهار روپیه را واپس بدهد خوب ورنه کسی براو حق ندارد ولی عموما واپس داده میشود.
اگر جرگه دایر و مرکچیان گرد آورده شوند و کسی برخلاف اوامر جرگه و مرکه کار کند یعنی با اصطلاح جرگه ومرکه را بشکناند باید به مرکه والا و ریش سفیدان ننوات داده . پنجاه وهشت روپیه نیز بپردازد.
اگر دریک جرگه و مرکه هر قدر نفر شامل باشد حق گرفتن حق الزحمه را که پنجاه روپیه است از کسی که پور میگیرد دارند بیش از آن حق ندارند. این پول در بین مرکچیان و اعضای جرگه تقسیم میگردد.
اگر کسی در مقابل نفر خود با کسی مرکه و روغه نکرد و مترصد قتل قاتل بود و در عین زمان قاتل در اثر مرگ یکی از اعضای فامیل او آمده پای چارپائی جنازه را شخصا بگیرد و یا اینکه پیش از دفن در قبری که برای مرده کنده شده است بخوابد از مرگ وخون خلاص میشود ولی پور خون را باید بپردازد.
اگر چند نفر یکجا شده و یک نفر را بقتل برسانند پور راهمه یکجا میپردازند ولی حصه « سور لاسی» پنجصد روپیه زیاده تر از دیگران است.
اگر یکی از ریش سفیدان در عین مرکه بی آب شود 1800 روپیه پور دارد. و اگر کسی باو دشنام بدهد هشتاد روپیه پور تحمیل میگردد.و اگر کسی اورا بزند و زخم واقع نشود نود روپیه پور دارد .
قانون برگه : قراریکه در صفحات اول در شرح کلمه بدرگه هم تا اندازه ای ذکر یافته است از اثر مخالفت قوانین مذکور بدرگه اگر در دفعه اول شکستانده شود بایست یک گوسفند و سه صد روپیه به بدرگه والا پرداخته شود در دفعه دوم و سوم نیز همین طور است و اگر از سه دفعه زیاد شد دیگر حقی بر او ندارد .
پور فیر تفنگ در صورتیکه زخم واقع نشود یک مقدار معین است ولی اگر کسی بر دیگری زخم قرض داشته باشد هر قدر فیر کند تا زخم خود را قصور نگرفته است پور فیر بر او نیست و همچنین اگر قرض خون باشد تا وقت کشتن از پور فیر معاف است.
اگر کسی تفنگ کسی را در جنگ از او ببرد و یا کار دو تفنگ را بزور از دست او بستاند برعلاوه مسترد داشتن اسلحه چنانچه در صفحات قبل نیز اشاره کردیم یک صد و ده روپیه و یک ننوات و گوسفند بایست پرداخته شود.
اگر کسی بخانه کسی مهمان باشد و دشمن صاحب خانه مال او را بدزدد دو چند تاوان از او گرفته میشود و اگر مال را داد علاوتا قیمت مال را بایست به پردازد و علاوتا هشتاد و پنجروپیه بعنوان شرم خانه بایست به صاحب خانه نیز داده شود اگر کسی بر مهمان کسی فیر تفنگ کند و این کار عمدا باشد اگر زخم واقع نشود پور دو چند و اگر سهوا باشد یک صدو پنجاه روپیه پور دارد اگر کشته شود خون او دو چند ستانده شده و علاوتا یک مبلغ معین شرم خانه پرداخته میشود.
اگر در اثر غلط فهمی از دست دشمن صاحب خانه که بر او یک خون حق دارد بقتل برسد صاحب خانه از قرض خون او خلاص شده و خون مهمان را خودش میدهد و علاوتا پنجصد روپیه نیز به ورثه ء او می پردازد.
اگر کسی کسی را دعوت کند که شب مهمان اوست و شخص مذکور بعد از قبول کردن دعوت بخانه کسی دیگری برود و یا اینکه خودش بگوید که من مهمان تو هستم و باز نرود یک صدو پنجاه روپیه و یک ننوات باید بپردازد.
اگر کسی را دیگری مهمان کرده و در بدل پول دشمنش اورا به دوستی بکشد و کدام خونی بگردن او نباشد حق مرگ راهم بر او دارد و یک خون هم از او میگیرد.
جرگه عیسی خیل احمد زائی بطور مختصر در همین جا تمام شد. » 2

جستجو در کابل پرس