Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 47790

«باری جهانی » يا انتحاری جهانی ؟

18 سپتامبر 2011, 17:33, توسط شهروند کابلی

با مطالعه پیام های دوستان و چند نوشته در سایت های دیگر از جمله سایت ګران افغانستان خواستم چند نکتۀ دیگر هم احترامانه عرض کنم:

  • قبل از همه با الهام از سخن استاد گرامی رحیم الهام که خدا کند هنوز هم در قید حیات و صحتمند و سلامت باشند که میگفت " امان از دست روشنفکران چیز فهم" میگویم که امان از روشنفکران احساساتی و خود پرست چون صبور الله سیاهسنگ که قبل از اینکه آب را ببیند موزه را از پاه میکشد و به شکل نهایت پیش پاه افتاده و با کلمات که شایسته هیچ روشنفکر و منتقد ادبی نیست شعر شاعر بزرگ افغانستان شاغلی باری جهانی را با نوشتن چند سطر کوتاه به باد توهین گرفته است. اصلا انتخاب عنوان " باری جهانی یا انتحاری جهانی ؟" نشاندهنده این حقیقت است که احساسات طفلانه هنوز در وجود سیاهسنگ زنده و سالهای دیگر طول خواهد کشید که از وجود او زدوده شوند.

اینرا من به خاطری میگویم که اول شعر بیان احساسات است و احساسات یک شاعر مانند اشعار مولانای بلخ میتواند به اشکال مختلف تعبیر شود - آنرا با کلمات چون "مانیفیست فاشیزم" خطاب کردن ، نشاندهنده سقوط منتقد به ورطۀ انحطاط اخلاقی و افول به سطح آنانی است که میخواهند برای مقاصد گروهی یا شخصی شان از هر چیزی و هر سخنی تعبیر مغرضانۀ خودشانرا داشته باشند و به خور دیگران هم بدهند.

شعر شاغلی محترم باری جهانی اما به نظر من مانند آفتاب روشن است. البته این برداشت من است ولی اگر برداشت دیگر هم میداشتم آنرا مانند منتقد کبیر ؟؟!!! " مانیفیست فاشیزم " و " انتحاری جهانی" خطاب نمیکردم . در این شعر مادر به فرزند خود میگوید که همان ملا ، همان امیر کل جهاد ، همان مولوی و ... جوانان ساده مانند ترا گاهی به نام دین و گاهی به نام ایمان و گاهی هم به نام جنت فریب میدهند.... آنها که قریه خودما ، خانه های خود ما ، شهرهای خود ما را میسوزانند .... آنها که فصل های دهقانان بیگناه را از بین میبرند و مسلمان و مساجد شانرا میسوزانند .... آنها که از پاکستان ، روس و ایران سلاح و راکت میگیرند و تو نباید با شمشیر دیگران و کسانی که خود عیش و عشرت میکنند خون بیگناه را بریزی. ........

شعر همچنان واضحاً نشان دهنده این حقیقت است که پسر خود نمیداند و تمام حرفها را از زبان ملا ، امیر جهاد ، مولوی وغیره به مادر قصه میکند و میگوید که این حرف ها را آنها به او گفته اند.

این شعر به نظر این حقیر بر خلاف ادعای سیاه سنگها و سفید سنگها برای اولین بار به این شکل عالی ، شاعرانه و روشن حملات انتحاری را بر علیه مردم ، ملت، قریه ، شهر و مادر وطن ما ، فریب محض شمرده که فقط به نفع بیگانگان و دشمنان دین و ملت ما تمام میشود.

من به حیث یک افغان عادی در کنار میلیونهای دیگر از سالها داد میزنیم که آنچه جهادی های نامسلمان بعد از سقوط دولت نجیب الله در کابل کردند و آنچه طالبان وحشی و امیر الشیاطین ملا عمر و شیطان الدین حقانی میکنند نه اسلامی است و نه انسانی و دولت باید تبلیغات وسیع در زمینه روی دست بگیرد تا به جوانان و نوجوانان وطن رسانیده شود که حملات انتحاری و در مجموع جنگ کنونی بر ضد کفر نیست بلکه بر ضد وطن خودشان است و این حملات و این جنگ بی مفهوم در حقیقت به بیگانگان موقع میدهد که بیشتر و طولانی تر در افغانستان باقی بمانند. ولی متاسفانه اینک که برای اولین بار یک شاعر بزرگ شهکار آفریده و آنرا به زبان شعر در آورده است هیجکس دیگر نه بلکه همان های که خود را روشنفکر ، منتقدان بزرگ و عقل کل حساب میکنند ، سر بلند کرده آنرا با کلمات که روش اشخاص فروخته شده چون عبدالخبیث حرام است ، تمجید ؟؟!! میکنند.

این حرفهای من بود و خدا کند که من اشتباه نکرده باشم ولی اگر اشتباۀ شده باشد لطفاً با نظریات سازندۀ تان آنرا اصلاح کنید
وسلام

جستجو در کابل پرس