Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 9863

نگاه دیگر به محرم

27 جنوری 2008, 09:35

اگر منظوراین است که به عنوان یک مسلمان عمل روضه خوانی باید استناد شرعی داشته باشد صرف عقلائی بو دن آن کفایت نمی کند ؛ پیش ازهرچیز می توان پاسخ مثبت به سابقه ی قرآنی آن دادوگفت درآغاز خداوند بیان گرمظلومیت شهدای راه خودش ونفرین کننده ی قاتلان وستمروا یان برآنان است درآن موا قف که ازمظلومیت شهدائی گودال آتش درسوره بروج یاد می کند همین روضه خوانی است که تشیع امروز برای شهدائی اسلام برپامی کند :
«قتل اصحاب الاخدود ؛النار ذات الوقود ؛ اذهم علیها قعود ؛وهم علی مایفعلون بالمؤمنین شهود ؛وما نقموا منهم الا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید .»
کشته باد صاحبان آنخندق ؛ شاه کافر وستمگر ویارانش که مؤمنان مخالف خودرا درگودا ل ازآتش افکند ند. آن آتش پرهیمه وشعله ور . هنگامی که آنان برکنار آتش به تماشا نشسته بودند . آنها به آنچه برسر مؤمنان می آوردند خود ناظر بودند . آنان برمؤمنان هیج ایرادی نگرفتند جز اینکه به خدای مقتد ر ستوده ایمان آورده بودند .
آیا آنچه دراین سوره می بینید جزترحم وابراز شفقت برمؤمنان ولعن ونفرین برکافران ستمگر چیز دیگر است ؟ آیا آنچه شیعه عزاداری می کند غیر ازترحم ودلسوزی برمظلومان وشهدا ونفرین دشنان آنان چیزی دیگر است . اگرزمانی گفته شود خدامانند شیعیان اشک ماتم نمی ریزد وغمگین نیستند ؛ پاسخ این است که خدای متعال مانند بشر قلب خاکی نداشته وموجود مادی نیست تاچنین اشک بریزد آیا اینکه می گوئیم خدا وجودارد مانند من وشما باید دست وپا وچشم وگوش داشته باشد آیااینکه می گوئیم خداموجود زنده است لازم است که مانند من وشما ازگاز اکسیژن درتنفس خودش استفاده کند ؟ اگراین تفاوتهارا دارد لازمه ی خدابودن وبنده بودن است اما دراساس اینکه ترحم نسبت به مظلومان وخشم ونفرت ازستمگران دارد تفاوتی بین کرده ی خدا وشیعیان نمی توان یافت .
اینک به اتفاق همدیگر می رویم سرا غ دلایلی که آقائی رضائی برای قانونی بودن عزاداری اقامه کرده است :

« ظاهرا، استدلال مدافعان وطرفدارن این عزاداری ها سه موضوع است: اولا، میگویند اگر شما پدر، مادرویا یکی از عزیزان تان را از دست بدهید مگر تا چهل روز عزاداری نمی کنید؟ وحالا که امام حسین با آن عظمت وشکوه برای اسلام به شهادت رسیده است شایسته نیست تا چهل روز برای او عزا دار باشیم؟ استدلال دوم شان اینستکه، یکی از دلایل عمده بقای مذهب شیعه در طول تاریخ همین مجالس عزاداری بوده است والا با توجه به مخالفت اغلب حاکمان سلسله های اموی ، عباسی وعثمانی با تشیع، مذهب شیعه قرنها پیش نابود وفراموش میشد. واستدلال سوم که مطرح می کنند می گویند که، هدف از قیام امام حسین نجات وبقای اسلام بود وماباادامه این عزاداری ها موجب بقا واحیا اسلام حسینی میشویم. متاسفانه در هر سه استدلال مذکور یک نوع مغالطه آشکارآمیخته بااحساسات مذهبی دیده میشود. اولا، امام حسین امسال به شهادت نرسیده است تا ما حتما چهل روز را برای اوعزادار باشیم. وما حتا برای پدر، مادر ویا عزیزان که از دست می دهیم فقط یکبارودر سال اول مراسم سوگواری برپا میکنیم. دوما، اگر در گذشته مجالس عزاداری موجب بقای مذهب شیعه بوده است دردنیا امروز ضرورت آن احساس نمی شود. وبلمقابل، بقای مذهب شیعه دردنیا امروز بستگی به آن دارد تا رهبران آن تا چه حد تن به واقعیت های علمی میدهند وغبارجهل واوهام را ازسیمای آن میزدایند. ثالثا، حفظ اسلام حسینی بدان معنا نیست که ما بی جهت سوگوارباشیم وعزاداری نماییم. اشک ریختن وسینه زدن فهم منفعلانه ناشی ازبدفهمی وبیسوادی است وهمخوانی باارزشهای نهفته در متن انگیزه های قیام امام حسین ندارد. به هرحال، شیعه روشن طرفدارعزاداری وخواستار ماتم زدگی موهوم و موسوم به مذهب نیست. یقینا، اگرپیروان همه مذاهب دنیا مانند شیعیان برای رهبران فقید ویاشهیدمذهبی شان آن همه عزاداری برپامیکردند تمام روزهای سال آکنده از اندوه وماتم میبود وخنده وتبسم و شادی جزواژه های متروک هرزبان می شد ».
نقد :
نویسنده سه تا دلیل به زعم خودش برای استناد شیعیان جهت زنده نگه داشتن یاد وخاطره ی شهدائی کربلامی آورد وبعد هم هرسه تااستناد را بایک قاطعیت تمام ؛ مغالطه قلمداد نموده وریشه ی مغالطه را درآورده وبه روشن گری می پردازد :
مابرای این برادراولاتذکر می دهم که آنچه را به عنوان دلیل ازطرف شیعیان اقامه کرده ی جای تقدیراست امابه این شرط که باعوام ازمردم روبروباشی نه باکارشناسان حادثه ی عاشورا ؛این روش استدلال نمودن وبعد هم ردکردن آن برای نشان دادن هیبت وهیمنه ی علمی خودتان و یاد گیری مجادله چیزی خوبی است ؛ لیکن یک عالم شیعی هرگز این گونه دلیل ا قامه نمی کند ؛ اولین ودومین استدلال شما حد اکثر همان چیزی است که اگر ازیک عوام شیعه بپرسی چرا برای امام حسین عزاداری می کنی ممکن است پاسخ شمارا پیشنهاد کند ؛ ماتنها دلیل سوم شمارا می پذیریم اینکه شما خود او را مغالطه آمیز می دانید هیج اشاره ی ندارید که درکجای این مدعا مغالطه وجوددارد تاچه رسد به اینکه اشاره داشته باشید چه نوع مغالطه ی است لفظی است یامعنوی ؟درمقام تصوراست یاتصدیق ؟صوری است یامادی ؟ مغالطه ی قول ناقص است یا تحریف و...؟
مابه این عزیز برادرم تذکر می دهم که کار روشن فکرانه به نظرتان چیست انسان منور الفکر که ازآن داد سخن داده اید کیست ؟
شما اگر اهل د قت بودید ؛ درآغاز کار؛روشن فکرانه وعاقلانه را تعریف می کردید تا مخاطبان شما کارعقلائی را ازکارهائی جاهلانه که صر ف عادت وسنت آن را برگردنش تحمیل کرده است خوب تشخیص می داد بعد هم سراغ عزاداری میرفت و با این معیار ی که شما داده بودید محک می زد که آیا کار جاهلانه است ویاعاقلانه ؛این می رساند که شما خودهنوز نمی دانید که اثبات هر مدعا اول نیاز به تصور ویا تعریف دارد بعد هم ا قامه ی دلیل میخواهد ؛این می رساند که شما روش نقد راهنوز که باید آزموده باشید نیازموده اید در جای که باید استناد عقلی ویاشرعی داشته سراغ دانش روان شناسی که خود ازامور تجربی است رفته اید ؛ اکنون مابه نیابت ازشما می گوئیم عمل عاقلانه آن است که هدف وغرض عقلائی برآن مترتب باشد غرض عقلائی نیز عبارت است ا زسود یک عمل ؛ هرعمل به هراندازه که برای انسان سودداشته باشد عقلائی تراست ؛ آیا شما سود بزرگ تراز سعادت جاودانی و رستگاری ابدی انتظار دارید ؟ آیا این سود جز درسایه ی دین داری درجا ی دیگری میسرهست ؟ آیا این دین داری با آن اهمیتی که دارد جزمحصول نهضت انبیا وشهدا می تواند محصول چیزی دیگری باشد ؟ آیا اگراین نهضتها نبود دین خودش باوجود شیادان وکافرانی که باتمام وجود به عادت ها وسنت ها ی بی دلیل شان دل بسته بود امکان ترویج وبقارا داشت ؟.اگر عزاداری حفظ نهضت انبیا وشهدا ودرنتیجه حفظ دین وارزشها ی اسلامی است آیا کار عاقلانه است یا جاهلانه ؟
آیا عکسها تندیسها ومجسمه های که در مو زه ها وپارکها واماکن کشورهای مختلف دنیا ازقهرمانان وحادثه آفرینانی تاریخی کشورش نگهداری میشود اینها جز ابرازعشق و احترام گذاشتن و زنده نگهداشتن خاطرات آنان برای همیشه چیزی دیگری می تواند باشد ؟ آیا کار این همه انسان ها که خود روشن فکری را از برخی آنا ن تقلید کرده اید یک اقدام جاهلانه است ؟
ممکن است شمارا به ذهن آید که مامخالفت بااحترام گذاشتن همیشگی ویاد وخاطره ی آنان نداریم لیکن روش راکه شیعیا ن بااشک ریختن درپیش گرفته است اشتباه است .
پاسخ این است که روشهای احترام گذاشتن هیج دلیلی ندارد که به شیوه ی خاص باشد آنان بانگهداری مجسمه اما مسلمانان بابرگذاری مراسم خاطره آنان را را زنده نگهمیدارد بلکه هرگا ه قهرمانا ن وا فتخار آفرینان به او ج عظمت وبزرگی درنظرانسا ن جلوه گرشود عشق وعلاقه ی به آنان طبق مقتضائی طبیعت به همان اندازه شدت پیدا می کند به گونه ی قهر آمیز اشک انسان جاری می شود این هرگزملامتی ندارد آفرینش ساختاروجودی انسان همین است که درمواقعی خشم وزمانی هم اشک ازخود بریزد

جستجو در کابل پرس