صفحه نخست > دیدگاه > وبلاگ نویس > تو، احساس می کنی

تو، احساس می کنی

جمعه 11 نوامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

 

تو، احساس می کنی

حسی غریب زاده می شود در تو ، رسوخ می کند در تمام شریان هایت، آشفته می کند دیدگانت را، پریشان می کند ذهنت را، حسی در تو تعریف می شود و تو سرشار می شوی از باوری غریب. آنقدر غریب که دیگر تو، برای تو ناشناخته می شوی...

تو، احساس می کنی

انگار چیزی بی معنا می شود، انگار چیزی، معنای دیگری می یابد؛ انگار اندیشه ات، از تحولی ژرف، آبستن می شود...

سکوتی سنگین احاطه می کند تو را، سکوتی تلخ، حس غریبیست؛ انگار تو در خود چیزی را گم کرده ای...


آنلاین : http://ravin.blogfa.com/post-40.aspx

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس