صفحه نخست > دیدگاه > بازخوانی تراژدی غمبار کویته در آئینه انسانیت!

بازخوانی تراژدی غمبار کویته در آئینه انسانیت!

محمد جواد سلیمی
دوشنبه 18 فبروری 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درمقدمه ای اعلامیه ای جهانی حقوق بشر آمده است :
از آن جا که شناسايی حيثيت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانواده ی بشری و حقوق برابر و سلب ناپذير آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح در جهان است ؛
از آن جا که ناديده گرفتن و تحقير حقوق بشر به اقدامات وحشيانه ای انجاميده که وجدان بشر را بر آشفته اند و پيدايش جهانی که در آن افراد بشر در بيان و عقيده آزاد ، و از ترس و فقر فارغ باشند ، عالی ترين آرزوی بشر اعلام شده است ؛
از آن جا که ضروری است که از حقوق بشر با حاکميت قانون حمايت شود تا انسان به عنوان آخرين چاره به طغيان بر ضد بيداد و ستم مجبور نگردد ؛
از آن جا که گسترش روابط دوستانه ميان ملت ها بايد تشويق شود ،
از آن جا که مردمان ملل متحد ، ايمان خود را به حقوق اساسی بشر و حيثيت و کرامت و ارزش فرد انسان و برابری حقوق مردان و زنان ، دوباره در منشور ملل متحد اعلام و عزم خود را جزم کرده اند که به پيشرفت اجتماعی ياری رسانند و بهترين اوضاع زندگی را در پرتو آزادی فزاينده به وجود آورند ؛
از آن جا که دولت های عضو متعهد شده اند که رعايت جهانی و مؤثر حقوق بشر و آزادی های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تضمين کنند ؛
از آن جا که برداشت مشترک، در مورد اين حقوق و آزادی ها برای اجرای کامل اين تعهد، کمال اهميت را دارد ؛
مجمع عمومی اين اعلاميه جهانی حقوق بشر
را آرمان مشترک تمام مردمان و ملت ها اعلام می کند تا همه ی افراد و تمام نهادهای جامعه اين اعلاميه را همواره در نظر داشته باشند و بکوشند که به ياری آموزش و پرورش ، رعايت اين حقوق و آزادی ها را گسترش دهند و با تدابير فزاينده ی ملی و بين المللی ، شناسايی و اجرای جهانی و مؤثر آن ها را ، چه در ميان خود مردمان کشورهای عضو و چه در ميان مردم سرزمين هايی که در قلمرو آن ها هستند ، تأمين کنند

این اعلامیه که نتیجه مستقیم جنگ جهانی دوم بود، با تمام نکاتی ارزشمندی را که درخود جاداده است وآن را یکی از بهترین دستاورد های بشری، درطول اعصار وقرون دانسته اند، وامروز به صورت یک معیار ومیزان برای سنجش صحت وسقم افعال واعمال تمام دول، وملل موجود، در روی زمین درآمده است،پرده ازیک حقیقت نهان در ذات آدمیت برمی دارد، وآن خود خواهی ومنیتی است که در کنه ذات این موجود دوپا نهفته است، همین صفت پنهان درذات او، سرچشمه ای تمام بدیها وپلیدیها،در درازنای تاریخ بشریت بوده که زندگی را نه تنها بکام این موجود دو پا، تلخ وناگوار ساخته است، بلکه همه ای طبیعت را شعله های خانمان سوز آن حریق وحیات در روی زمین را با آسیب های جدی روبرو کرده است، اگر ما درفراز اول همین مقدمه دقت کنیم به خوبی تکبر ومنیت ذاتی انسان را به وضوح به نمایش می گذارد ،انسان ها خودشان، بعد ازمدت دریدن وتکه وپاره کردن همدیگر،دیدند که اگر چاره ای نیندیشند،همه ای شان درآتش این خود خواهی ها خواهند سوخت، وباز هم با وجود آنهمه دحشت و وحشتی که از همین انسان درگذشته ها روی داده بود،جمع شدند ، با کمال بی شرمی برای خانواده ای بشری ارزش وکرامت ذاتی قائل شدند، اما اینکه منبع ومشأ این کرامت چیست وکجاست؟ به چه دلیل این انسان دارای کرامت ذاتی شده است؟کی این کرامت را به اوبخشیده است؟ اصلا خود این کرامتی که می گویند در ذات بشراست چیست؟ هیچ توضیحی برای این سٰؤالها وده ها سؤال دیگر نه دراین اعلامیه ونه درهیچ کجای دیگر داده نشده است یک ادعای است که هیچ دلیل وبرهانی برای اثبات آن وجود ندارد.

اگر ما از زمانیکه تاریخ انسان مکتوب گردیده است،وحتی پیش از آن را که کاوشگران از طریق سنگواره ها وآثار باقی مانده ازانسانها در طبیعت بدست آورده اند ، را بررسی کنیم، دلائل بی شماری می توانیم برخلاف این مدعای که تمام ما انسانها داریم بدست،آوریم، یعنی شواهد ومدارک دلالت برعدم کرامت انسان وحتی عدم برتری ورجهان ومزیت اوبربسیاری از حیوانات دارد، زیرا تاریخ انسانها پراست از جنگ ،کشتار،درندگی ،وحشیگری،ویرانگری نه تنها برعلیه همدیگر،بلکه برعلیه همه ای هستی،یعنی هیچ برهه ای ازتاریخ را نمی توان پیدا کرد که درآن صلح وامنیت کامل میان خود آدمها، وطبیعت برقرار بوده باشد،وعامل تمام آن بی ثباتیها وویرانیها کسی دیگری جزهمین انسان نبوده است،بنا براین ازکجای این عملکردها ما می توانیم کرامت وشرافت را استخراج واستنباط کنیم،درست است که امروزعلم ودانش بشرفوق العاده پیشرفت کرده است،وهمه قوای طبیعت را مقهورومغلوب خود ساخته است اما خود همین وسواس و عطش بی پایان او براستیلا وتسلط یافتن برطبیعت، نیز نشانه ای شرارت اوست؛ نه دلیل بر کرامت وشرافت، ما به عنوان یک موجود این حق را ازکجا برای خود قائل شده ایم، ویا می شویم، که باید همه ای مخلوقات وموجودات دیگرمطیع ومنقاد ما باشند،وگذشته ازاین همین بشر حیات زمین را،هم برای همنوعان خود وهم برای دیگر موجودات درمعرض زوال ونابودی قرار داده است،آیا تولید بی حد گاز های گلخانه ای که هر روز بیش ازروز دیگر لایه ای «ازون» که سقف زمین نامیده می شود را در معرض فروریختن قرار داه است، وحیات را در روی زمین، هر روز باخطر جدی روبرو می سازد،نشانه ای کرامت است؟آیا تولید انبوه سلاحهای شیمیائی ومیکروبی که حتی ترس استفاده ای ازآنها موی را برقامت همه راست می سازد تا چه رسد به استفاده ای عملی از آنها که زمین را به جهنم تبدیل خواهند کرد،نشانه ای کرامت است،آیا تولید موادمخدر،که انسانهارا به مرگ تدریجی مبتلا می کنند،نشانه ای کرامت است؟ آیا تجهیز ومسلح کردن تروریستان جهانی بخواطر رسیدن به اهداف وانگیزه های سیاسی واقتصادی از طرف قدرتمندان،ووادار کردن آنها به کشتن مردان،زنان،کودگان وبه آتش کشاندن هستی آدمهای دیگر،وازدورنظاره کردن وسکوت کردن دلیل کرامت انسان است؟ آیا ازغرب عالم برخواستن وبرای شرق آن تکلیف تعیین کردن دلیل کرامت است؟ آیا شعار دادن وبرخلاف آن عملکردن دلیل کرامت است؟ آیا تعدی وتجاوز کردن برمرزها وکشورهای دیگر دلیل کرامت انسان است، آیا همدیگر را دریدن، وکشتن وسوختن وسر بریدن به جرم نژاد،مذهب، زبان،رنگ،واندیشه ای متفاوت دلیل کرامت انسان است؟ وصد ها سؤال دیگری که درموردخدشه دار بودن کرامت وشرافت ذاتی انسانها وارد است .
درتاریخ ۱۶.۲.۲۰۱۳میلادی درکویته پاکستان،منطقه ای هزاره تاون دریک مارکیت میوه وسبزی فروشی تانکری را که گفته شده حاوی ۱۰۰۰کیلو گرم مواد منفجره بوده منفجر ساختند،که درآن تعداد ۱۰۰نفر کشته و۲۰۰ نفر دیگر مجروح وزخمی گردید وحال تعدادی از مجروحین هم وخیم گزارش شده است که این احتمال بالاتر رفتن تعداد کشته ها را افزایش می دهد،واین جنایت، بشری درحالی در کویته پاکستان رخ می دهد،که هنوز اشک چشم یتیمان حادثه ای علمدار رود کویته بلوچستان خشک نگردیده بود، وناله وفریاد مادران داغدیده وبیوه زنان بی سرپرست آن حادثه پایان نیافته بود،که باردیگر،بدست انسانهای که مدعی کرامت ذاتی وشرافت فطری هستند،واقعه غم انگیزتروجنایت هولناکتر، درهمان شهر وبالای همان مردم،بوقوع پیوست،کودکان معصوم،زنان معصومه،مردان جوانی که آرزوی بسیاری درسرمی پرورانیدند،وکارگران زحمت کشی را که برای بدست آوردن لقمه ای نانی برای خانواده های شان تلاش می کردند،طفلان معصومی را که برای خریدن اسباب بازی، همرای پدران ومادران شان به بازار رفته بودند خلاصه آدمهای بی گناهی زیادی را درپیش چشمان نظاره گر همه ای عالم به خاک وخون کشیدند،وهیچ دستی، جز دست هم تباران شان،وهیچ نوائی برای همدردی با وارثین درحیرت فرورفته شان، از طرف دارندگان کرامت ذاتی بلند نشد؛ این مسلم است که آن شخصی که موتر حامل آن مواد منفجره را به محل حادثه رسانده یک فرد بیش نبوده است، اما بدون شک همکاران بی شماری درگوشه وکنارعالم وآفرین گویان بسیاری درمیان همین انسانها که مدعی شرافت وکرامت هستند دارد،اگر به عمق این فاجعه جگر خراش دقت کنیم اوج بربریت انسان را به نمایش می گذارد وسکوت شرم آور نهاد های ناظر برحقوق بشر ومجمع عمومی سازمان ملل متحد وکشورهای به اصطلاح متمدن که حتی دم ازخدائی انسان می زنند،خود این بربریت را عریانتر وبی رهنه تر به نمایش می گذارد .
بدون شک یک چنین وحشیگری ودرندگی که در کویته پاکستان رخ داد،وهم چنین اینگونه وحشیگری تنها منحصر به پاکستان، افغانستان،سوریه وغیره نیست هر روز درگوشه گوشه ای این دنیای خاکی از طرف انسان های دوپا رخ می دهد، که درآنها حتی به نوزادان که درشکم مادران شان هست هم رحم نمی شود،وطراحان آنهاهم انسان های هستند که خودشان را بنیان گذاران اعلامیه جهانی حقوق بشر می دانند ( بدور از تیؤری توطئه) جز درمیان انسان درمیان هیچ جانداری دیگری سابقه ندارد ورخ نمی دهد،هر تیؤری را برای خلقت انسان بپذیریم، چه تیؤری تکامل داروین که نیاکان انسان را به میمون وصل می کند،چه تیؤری مذهبی که انسان را دارای والدین بدأالخلقه ای معین به نام آدم وحوا می دانند،واورا موجود مرکب از ماده وروح الهی می دانند،با پذیرفتن هیچ کدام نمی توانیم با این پرونده ای سیاه وتاریکی که انسانها درطول تاریخ با خود حمل کرده اند، کرامتی را برای او بپذیریم، حتی با همان ارزش که دین برای انسان قائل شده واورا نیمه خدا می داند نیز وضعیت، نه تنها فرق نمی کند بلکه بدتر هم می شود،زیرا طبق داده های ادیان ابراهیمی خود انسان نخستین، اولین خطا ولغزش را مرتکب شد،وبعداز او دوفرزند اول به جان هم افتاد ویکی دیگری را با کمال قساوت وبی رحمی به قتل رساند، پس چطور ما می توانیم ادعا کنیم که ما اشرف مخلوقات ودارای کرامت وشرافت ذاتی هستیم، اگر وحشیگری ودرنده خوئی،دروغ، نیرنگ، تقلب،تعدی وتجاوز بر دیگران،وریختاندن خون دیگران به جرم دیگر اندیشی،وسربریدن مردان وزنان هم نوع به جرم عقیده،رنگ ،نژاد و وبا یک دکمه عالم را به جهنم سوزان تبدیل کردن،وغیره شرافت وکرامت محسوب می شود بدون شک ما اشرف واکرم مخلوقات هستیم واگر نه اینها همه نه تنها دلیل برکرامت وشرافت نیست بلکه دلیل برخباثت است،با ید بشر ازچنین اوصاف پسندیده ی که در طول اعصار وقرون به خودشان نسبت داده اند،وصفات درندگی وناپسند دیگر را به حیوانات دیگر نسبت داده اند، اظهار خجلت وپشیمانی نمایند واز همه ای هستی معذرت بخواهند .
محمد جواد سلیمی

من آنم که ازسنگ آئینه سازم*من آنم که اززهر نوشینه سازم.

آنلاین :

nawayeandisha

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس