صفحه نخست > دیدگاه > هشدار برای همه ملیت های کشور

هشدار برای همه ملیت های کشور

قاری عتیق الله ساکت
شنبه 1 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مجهول بودن احصاییه نفوس مردم افغانستان برعلاوهء اینکه درمیان ملیتها واقوام مختلف ساکن کشوربخاطر توزیع قدرت سیاسی وسهیم بودن دردولت همواره بحث برانگیزبوده ازنگاهء امنیتی نیزعامل اصلی همه بدبختی ها وناتوانی دولت دربرابر ورود افراد نفوذی دهشت افگنان واتباع بیرونی بداخل کشور ما بوده است.بنأ ثبت دقیق ورسمی تعداد مردم افغانستان باکار برد وسایل پیشرفته عصری که امکان هرگونه تزویر وجعلکاری اتباع بیرونی را مسدود نماید، برایما یک ضرورت مبرم حیاتی است، هم بمنظورثبات سیاسی وهم بخاطر توزیع عادلانه قدرت وتحقق عدالت اجتماعی. اخیرأ که ادارهء ثبت احوال نفوس کارهای مقدماتی وآمادگی شان را برای این مأمول آغاز نموده اند، متأسفانه که این روند دراثردسیسه ها وترفندبازیهای گروهء افغان ملت با چالشهای بزرگی مواجه شده وبعید نیست که این موضوع داغ باعث بروز یک بحران گسترده درسطح ولایات افغانستان گردد. این گروه که ازدیرزمانی وحتی ازبدوپیدایش شان بمنظور حذف نام ملیتهای دیگروادغام آنها دریک کلیت نامتجانس تلاش ورزیده اند، حالا بااستفاده ازنفوذ وسیعی درکه دردرون دولت دارند، درعقب این نمایشنامه قرارگرفته وخواسته های ضد فرهنگی وتأریخی شان را محیلانه به پیش میبرند تاجاییکه هفتهء گذشته دریکی ازروزهای اخیررسمی که معمولأ تعداد کثیری ازوکلای مجلس نمایندگان دران حضور نمیداشته باشند، ایشان بانیرنگبازی وحرکات روباه گونه توانستند تأییدی قلابی مجلس نمایندگان را با استفاده ازغیابت چهره های شاخص وچیزفهم مجلس بدست آورند که پس ازان استاد عطا محمد نور والی بلخ درارتباط این تصمیم وتصویب غیرقانونی واکنش تندی ازخود نشان داد وازطریق رسانه های جمعی صراحتأ اعلان نمود که اگردرشناسنامه های برقی شهروندان کشور بجای ذکر نام ملیت اصلی ایشان صرف بنام "افغان" اکتفا گردد وی درمخالفت با این دسیسه دست به هرکاری خواهد زد. وی همچنان اذعان نمود که اصولأ این تصمیمگیری درحد صلاحیت مجلس نمایندگان افغانستان نیست زیرا درینجا حقوق فرد فرد مردم افغانستان مطرح است.
البته که گردانندگان این تصمیم نابخردانه برای توجیه این پیشنهاد غرض آلود خود دلایلی هم دست وپا کرده اند که آن بهانهء ایجاد وحدت ملی درمیان همهء مردم افغانستان است که برای این مأمول باید بالای همه شهروندان کشورباقطع نظراز نام ملیت اصلی ایشان صرف نام افغان اطلاق گردد ونام ملیتهای دیگر کاملأ درشناسنامه های ایشان حذف شود. درحالیکه این طرح کاملأ درمغایرت با اراده و خواستهء مردم افغانستان قرار داشته ومنطقأ اگر فکر کنیم دراصل وحدت ملی صرف با اطلاق نام وحذف نام ملیتهای دیگربمیان نمیاید. زیرا تحقق وحدت ملی نیازمند برنامه های عملی با درنظرداشت تأمین عدالت اجتماعی است نه صرف بدل کردن نام ها و اصطلاحات. بنأ این طرح سخیف ریشه درگنداب عصبیت یک گروهء کوچک وبدنام قومی بنام افغان ملت دارد که اگراین خواستهء ایشان عملی گردد، تأریخ وشجره همه ملیتها اعم ازپشتون، تاجک، هزاره وازبک درپای این گروهک کوچک نابود میگردد.
اگردقیق بنگریم این گروهء نابکار اصلأ دربرابرسنت الهی قیام کرده اند. زیرا چنانچه میدانیم دسته بندی افراد بشری به ملیتها، رنگها ونژادهای گوناگون یک واقعیت انکارناپذیرطبیعی به فرمان خداست که اساسأ هیچکسی نمیتواند این قانون را بشکندویاهم ازبین ببرد. هیچ قدرت دنیا نمیتواند تنوع ملیتها ونژادهای گوناگون انسانی را منحل ویاهم یکی را بردیگری ترجیح ویا مدغم سازد.

آیا اینها نسبت بخدا زیادترمیفهمند؟

ما درقرآن عظیم آیاتی داریم که تقسیم بندی واختلافات نژادی افراد بشررا ازجملهء اسباب تعارف ونیزنشاندهندهء آثارقدرت ونعمت خدا برایما معرفی میکند. درپارهء بیست وششم، سورهء حجرات، آیت میخوانیم:
وجعلنکم شُعوبًا وَقبایلَ لِتَعارَفُوا. وشمارا شعبه ها وقبایل گوناگون گردانیدیم تاهمدیگررا بشناسید. بگونهء مثال: اگردریک محیطی چهارنفر ازچهار نژاد گوناگون با یک نام واحد چون احمد کارمیکنند وما هرروز دربارهء کارکردهای ایشان بگونهء علیحده تبصره میکنیم حالاهرلحظه برسرزبان آوردن نام وکلمهء احمد برای شنونده این سؤال خلق میشودکه کدام احمد؟ وحالا خداوند بزرگ برای تمیزایشان وآسانی معضلهء ما انسانها را بگونهء آفریده که ما میتوانیم صرف با نام نژاد ویاهم ملیت ایشان یکی را ازدیگری تفکیک نموده مشکل شنونده را حل بسازیم وویرا مشخص بسازیم که کدام احمد. احمد سیاه پوست، سفید پوست، بلوچ، ازبک وغیره.وباین ترتیب است که تفکیک ملیتها درروابط اجتماعی برای انسانها سهولت میافریندوهمدیگر را میتوانند خوبتربشناسندوازهمدیگرتفکیک نمایند. بنأ ازنگاه دینی این تصمیم کاملأ غیراسلامی است وکسانیکه درصدد حذف نام ملیت های دیگرهستند، صریحأ درتناقض با این آیت ومنطق الهی به حرکت افتاده اندکه باید هرچه زودترجلواین کارغرض آلود شیطانی ایشان گرفته شود. زیرا درقرآن عظیم الشأن خداوند بزرگ موضوع تنوع نژادها وقبایل گوناگون را بعنوان یک موضوع ارزشمند ودارای هدف میخواند که غرض ازدسته دسته شدن اجتماعات بشری با تمیزرنگ، پوست، زبان، نژاد وغیره بخاطرتعارف وشناسایی درمیان خود انسانهاست.
ازدیدگاهء مردم سالاری ودموکراسی:

این نوع رویکرد کاملأ با قوانین عادی تمام کشورها جهان منافرت دارد. تاحال درهیچ جای جهان هرگزدیده نشده که نام یک مملکت بنام یک ملیت واحد بالای هرشهروند آنکشور درداخل کشورهای شان ثبت ومورد استفاده قرارگیرد.البته که اتباع هرکشوردرخارج ازمملکت متبوعهء خود واضحأکه بنام تبعهء مملکت شان شان شناخته میشوند و نام های مملکتی برای بحیث صفت قرارمیگیرند ولی درداخل خاک شان هویت ملیتی ونژادی ایشان کاملأ محفوظ است. لطفأ مسؤلین ثبت احوال نفوس ویاهم کسانیکه درپشت پرده این برنامهء مضحک ونافرجام شان را مدیریت میکنند، وبرای حذف نام ملیتهای دیگر وادغام همهء ملیتها، نژادها واقوام مختلف این کشور تلاش میورزند وبالای نام منحوس " افغان" اصرار دارند، یکبار به کشورهای نزدیک همسایه تشریف ببرند، تاباچشمان خودشان ازنزدیک ببینند، که درانجاها نه تنهاکه ایشان نمیخواهند، ملیتها را یکی دردیگری ادغام کنند وازبین ببرند، بلکه برای تقویت وتنویع ملیتها وزبانهای موجود ورایج کشورشان هزینه های بزرگی مصرف میکنند ودرشناسنامه هایشان ازآخرین احتیاط لازم کارمیگیرند تا هویت وشجره اقوام ازنگاهء شناسنامه یی یکی بادیگری مخلوط ومدغم نگردد.درهندوستان که درانجا صدها مذهب، آیین، ونژادهای گوناگون وجود دارد، هریک ازنحله های نژادی، ملیتی ومذهبی دردفترثبت احوال نفوس دولت شان دارای شجره نامهء مخصوص بخود هستند وهمین ظرفیت بلند بالا ودرخورستایش دولتمردان وسیاستمداران بافرهنگ آنکشوراست که چگونه این موضوع بغرنج وپیچیده را باکسب رضایت همهء ملیتها درانجا حفظ میکنند. درانجا درشناسنامه هرفرد ولو مربوط به یک قوم کوچک ونژاد اقلیت با کمال احترام حفظ میشود وحداکثر تلاش صورت میگیرد تا درشناسنامهء ایشان اسم نژاد، دین وملیت شخص هندی ولو اقلیت کوچک درست ثبت وسجل گردد. زیرا نادیده گرفتن اسم دین، مذهب ویاهم ملیت یک فرد به معنای بی احترامی به تأریخ، فرهنگ، ملیت ومذهب آن گروه به حساب میرود واین آداب و نزاکت درعصرکه مازندگی میکنیم، امروز دربین تمام اقوام وملل جهان فعلأ وجود دارد. اینکه گردانندگان برنامهء مدغم سازی ملیتهای افغانستان به این آسانی وباهرنوع حیله ونیرنگ وحقه بازی با استفاده ازغیابت اکثرنمایندگان مردم بخصوص افراد چیزفهم باعجله وسرعت تمام تصویب این پیشنهاد را میگیرند، موضوع علیحده است، ولی واقعیت همین است که درهمین کرهء خاکی که نسل امروز داد از مقولات عصری چون مردم سالاری، آزادی های قانونمند فردی، گروهی، حزبی وغیره میزنند، ایجابات اینگونه نظامها دراصل برمدار احترام به شخصیت افراد،ملیتها، نژادها، هویت های فرهنگی، تأریخی، دینی ومذهبی همدیگر میچرخد وهیچکسی به شمول دولتهای بزرگ کوچکترین جرأت توهین به ملیت وهویت حتی یکفرد را بخود نمیدهندکه دریک قلم همهء نام تأریخ وارزش ویرا ازوی بگیرد واورا جبرأ وارد یک هویت ونژاد قلابی وتحمیلی دیگری بسازد.همینگونه درکشورهمسایهء ما پاکستان شصت ساله که درطول این مدت ایشان شدیدأ درمعرض خطرتجزیه قرارداشته اند، ولی بازهم هیچگاهء نخواسته اند واصلأ جرأت چنین کار نابخردانه را بخود نداده اندکه حتی کوچکترین وضعیفترین قوم را درداخل یک نژاد ویاهم ملیت دیگرمنحل سازند و نام ملیت ونژاد اش را ازیشان بگیرند. بلکه درانجا شناسنامهء بلوچ بنام بلوچ، پنجابی بنام پنچابی و پشتون بنام پشتون ثبت است. درکشورایران نیز افراد مربوط به ملیت بلوچ بنام بلوچ، آذری بنام آذری، وترک بنام ترک ویهود بنام یهود ثبت است. بنأ به صراحت میبینیم که این اقدام بیسابقه اصلأ هیچ کاربرد درهیچ جای جهان ولو درمیان مردم معدود یک جزیزهء کوچک درمیان ابحار ندارد، تاچه رسد به کشورتأریخی باپیشینهء چندهزارساله وملیتهای مختلف. واقعأ جای تعجب است که موضوع حذف نام ملیتها با چه توجیهی غیرمنطقی زیرنام وحدت ملی توسط یک گروهء معلوم الحال باکمال وقاحت وبیشرمی دربرابر تمام ملیتهای پرافتخار این کشورمطرح میگردد حالانکه این اقدام دراصل توهین آشکاربه همهء نژادهای ساکن این کشوربحساب میرود. امروز اگردرکشورهای غربی گروه های همجنسگرا بخاطر تثبیت هویت ودفاع ازاصلیت شان خواهان اخذ شناسنامه های دولتی با ذکر نام گرایشات جنسی شان چون: گی، لیزبین ( مرد فاعل لواطت، مرد مفعول لواطت، زن فاعل مساحقه وزن مفعول مساحقه) وغیره میگردند، وبخاطرتحقق امیال پست حیوانی وشهوانی وانزالی آلات تناسلی خود دم ازحق وحقوق فردی وشهروندی ودموکراسی میزنند وبرای دولتها مشکل میافرینند ودست به مظاهره واعتصاب میزنند، پس ما نیز حق وحتی وجیبهء خود میدانیم که برای تحقق اهداف والای انسانی ومعنوی خویش بمنظور حفظ ارزشهای کهن بیخ تأریخی خود حتی تاپای جان دربرابراین تصمیم وحشیانه ایستادگی نماییم. مگر ما کمتر اززنان تن فروش ومردان مفعول غربی هستیم که حق خودرا ندانیم وبرای دفاع از حق پرافتخارخود جرأت ایستاده شدن را نداشته باشیم؟

آری امروز گروه های ضداخلاقی بخاطربه رسمیت شناختن ورسمی شدن انجمن های آزاد ومستقل وبدست آوردن شناسنامه های رسمی دولت زیرنام غرایزحیوانی وشهوانی خود میشوند، ودست به اعتصاب، مظاهره ومبارزه میزنند، برای ما که ازفرهنگ پربار وبرکت معنوی وتأریخ گهرباردیرینه برخوردارهستیم، هزاربارلازمست تا ازین حق مشروع خود شجاعانه دفاع کنیم ونگذاریم تایک نام بی بنیاد وبی ریشه که اصلأ هیچ محتوای تأریخی وارزشی ندارد، بالای ما تحمیل شود وباید برای محو آن تاپای جان برزمیم. ازهمه هموطنان آگاه وفعالان عرصهء اجتماعی، فرهنگی وسیاسی میطلبم تاهرچه زودتردربرابراین اهانت ملی که توسط چندتن افراد سبک مغزمربوط به حلقهء افغان ملت سازماندهی شده ایستادگی نمایند وازطریق رسانه های جمعی واطلاع رسانی مردم را بفهمانندتا برنامهء مدغم سازی ملیتهای تاجک، هزاره، پشتون، ازبک وغیره را تحریم نموده تا زمانیکه این مسأله بگونهء منطقی وباقناعت مردمان هرملیت ونژادهای ساکن کشور حل وفصل نشده هیچگاه به اخذ شناسنامه اقدام نکنند تا این طرح و روندعملی آن به ناکامی مواجه شود.
چند گزینه ونامهای برگزیده
اما اگراین دسیسه کاران بازهم دلایلی بخاطر ایجاد وحدت وهمبستگی درمیان اقوام مختلف کشورآنهم با گذاشتن یک نام واحد اصراردارند ودر ادعای خود صادق هستند، پس درین صورت پیشنهاد ما اینست که بیایید بجای درقدم نخست نام افغانستان را به یک نام قابل قبول که واقعأتأریخ دیرینه وپرافتخار داشته باشد تبدیل نماییم وبعد درشناسنامه های خود آنرابرای هریک ازملیتهای موجود اعم ازپشتون، تاجک، هزاره وازبک درکشور مناسبتی بکارببریم. برای این مأمول چندنام برگزیده را پیشنهاد مینمایم که این نامها بمراتب نسبت به کلمهء افغانستان بهتر وارجح است
گزینهءاول "فارسیان"
کلمهء فارسی واهل فارس ازجمله نامهای اندکه درتمام آثار تأریخی مردم عرب وعجم بوضوح وجود دارد. بنده بابرکت تحقیق و پژوهشی که درمنابع دینی واحادیث نبوی ص دارم برای مردمان این سرزمین بهترمیدانم تاکلمهء فارسیان را جایگزین کلمهء نحس افغان بسازیم زیرا کلمهء فارس عزت وافتخاردیرینه وازدست رفتهء مردمان این سرزمین را دوباره دراذهان مسلمانان جهان اعاده مینماید که دلایل آن ازقبیل زیر است:
1- ازهمه اولتر اینکه حضرت پیامبردرحدیث خیلیها مشهور وصحیح برای حضرت سلمان، اهل فارس را مورد ستایش قرارداده و به صراحت ذکر کرده اند که هرگاه دین به ثریا برسد، مردمان ازاهل فارس درآینده خودرابه آنجا خواهندرساند ودرراه توسعهء علوم اسلامی تلاش خواهند ورزید که این وعدهء پیامبرهم به زودی تحقق یافت وما هزاران نمونهء آنرا درطول تأریخ دیدیم که چگونه دانشمندان ازتبار فارسیان مطابق وعدهء پیامبردرراهء نشروشگوفایی علوم ومعارف دینی تلاش ورزیدند.
2- درکتاب فقه السنة که یکی ازکتاب های معتبرتحقیقی ومعتبرجهان معاصراسلام است، استاد سید سابق مؤلف آن که معلم دانشمند مشهور شیخ یوسف قرضاوی است، مؤلف آن حدیثی را ذکر میکنندکه باری حضرت پیامبر با حضرت سلمان به زبان فارسی تکلم کرده اند.
3- همهء علمای دینی ازجامعة الازهرتادیوبند وخورده مدارس پاکستان این حدیث حضرت البانی را خوانده اندکه وی نقل کرده است: قال رسول الله لسان اهل الجنة العربیة والفارسیة.(ترجمه: زبان اهل جنت وبهشتیان عربی وفارسی است). البته مولوی البانی حدیث مذکوررا بخاطر ذکر کرده که فتوای حضرت امام ابوحنیفه را برمبنای اقامهء نماز برزبان فارسی توجیه نماید. البانی اساس ومبنای فتوای حضرت امام ابوحنیفه را که جواز خواندن نمازرا به زبان فارسی داده بود، همین حدیث را میداند.
4- نام فارس وفارسی به برکت صحابهء بزرگوار حضرت پیامبر اسلام، حضرت سلمان ازچهارده صد سال باینطرف قدامت تأریخی دارد وچه خوبست که این نام باافتخارکه واقعأ مال ما مردم این سرزمین است، دوباره رسمأ برای ما اعاده شود.
گزینهء دوم "خراسان"
البته نام خراسان نیزهمانند نام فارسی قدامت و ریشهء تأریخی خیلیها قدیمی دارد. درمنابع دینی ما یکی حدیث "رایات" است که حضرت پیامبر دران اسم خراسان را ذکرفرموده اند که باین مضمون است: هرگاه شما رایات وبیرق های را با اوصاف چنین وچنان درجانب خراسان دیدید، بدانیدکه تغیربزرگی درراه است.
حالا اگردست اندرکاران برنامهء هویت زدایی ومدغم سازی ملیتها کوچکترین ایمان ویاهم احترامی به دین اسلام، حضرت پیامبر واعادهء یک نام برگزیده برای مردم ما هستند، پس این هم کلام رسول خدا واین هم مستندات که ما درطول تأریخ داریم ولی متأسفانه که این هویت ها ونامهای ارزشمند تأریخی که مارا درحوزهء آسیا وحتی جهان کاملأ نسبت به همه کشورهای دیگرمتبارز میساخت، بانام خیلیها زشت وخنده آور فغان وفغانستان تعویض شد وبرباد رفت وجای تعجب اینجاستکه ازبدو تسمیه کشورما به این نام تا حالا که دربدترین شرایط زندگی میکنیم، مردم ما همواره درآه افغان وناله بوده اند. بنأ این نام صرفأ یک معنای منفی وزشتی را باخود دارد که مفهوم آن صرفأ ناله کننده وفغان کننده است. البته بعضی ها ناآگانه کلمهء افغان را مخصوص قوم برادران پشتون میدانند وفکر میکنند که مخالفت دربرابرکلمه افغان مرادف مخالف دربرابر پشتون هاست. درحالیکه ما درعرف متداول برادران پشتون میبینیم که ایشان هیچگاه این کلمه را برای ملیت خود طورتخصیصی استفاده نمیکنند بلکه آنها خودرا پشتون مینامند نه افغان. بنأ مخالفت دربرابرکلمهء افغان به معنای مخالفت دربرابرپشتانه نیست. این کلمه اصلأ با هیچ قومی وهیچ ملیتی تناسب ندارد. زمانیکه هزاره میگوید ما هزاره ایم، پشتون میگوید ما پشتون هستیم وتاجک میگویدکه ما تاجک هستیم، پس معلوم نیست که این کلمه مال چه کسی است. هرچند دربارهء کلمه افغان بعضی مؤرخین حکایاتی را هم آورده اند که ریشهء آن به یک گروهء فراری ازتباریهودهای فراری خیبر بوده که درامتداد کوه های سلیمان خیل بوده مستقرشده وهمواره بخاطرآورگی شان به فغان وناله میپرداخته اند ولی این روایات با تسجیل نام افغان بالای یکی ازملیت های خاص وبعد بالای تمام مردم افغانستان یک جفای بزرگ است.
بهرتقدیر، دراخیرازتمام نهادهای جامعهء مدنی فعالین سیاسی وفرهنگی کشورتقاضا مینمایم تا دررابطه به حفظ اصالت وهویت تأریخی وملی خویش احساس مسؤلیت نموده دربرابراین دسیسه خاینانهء یکعده افراد معلوم الحال و وابستهء خارج ایستادگی نمایند ونگذارند دشمنان تأریخ وفرهنگ ما به اهداف شوم شان دست یابند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • مقالهء خوبی بود، برداشت من نیزهمین است که آقای کرزی وتیم طالبان نکتایی پوش ارگ نشین اش ، بخاطر قریب الوقوع بودن انتخابات سال دوهزار وچهارده هرازگاهی یک گل را به آب داده وهمیشه متوسل به اجرا نمودن چنین بازی های خطرناک میشوند تا با استفاده ازتحریک احساسات پشتونها به بقای قدرت ظالمانه وغیر مشروع شان ادامه دهند وبه نحوی شرایط انتخابات را درانظار جهانیان تیروه وتار جلوه دهند. این یک تاکتیک است.
    خوشبختانه ، امروز تعداد زیادی ازپشتونها نیز به این نیرنگ کرزی پی برده اند. ازجمله پشتونهایکه من تاکنون درتلویزیونها دیده ام آقای " یونس فکور" همولایتی خودم می باشد که کاملا حذف هویت های قومی را بصراحت محکوم کرده است. دربرنامهء (فرا خبر) تلویزیون طلوع، آقای فکور به این نظر است که کرزی واطرافیانش خودشان را پشت قوم پشتون پنهان میکنند تا مردم از خیانت ها وخطا ها ورشوت خوریها وفساد اداری در دستگاه دولتش چشم بپوشند. وبعداز دسال دوهزار وچهارده نیز، همین تیم براریکهء قدرت باقی بماند اینکه آقای یونس فکور در وقت وزمانش یکی از امینی های پرشور بود هیچ شکی وجود ندارد ولی نظریات فعلی اش برضد تیم اوغان ملت کاملا ستودنی است، واگر نگاه حفیظ الله امین هم راجع به روند ملت سازی در افغانستان مانند یونس فکور بوده باشد، برمرگ وی باید تاسف نمود.
    با احترام
    پرویز بهمن


  • 1 جون, 06:23, بوسيله‌ى نور
    بعضی وکلای بی ایمان پارلمان ا ز ترس وزیر مالیه ، این خیانت ملی را به نفع پشتون ها انجام داده اند ا ز این به بعد ، هرپیشنهادی هرقانونی ا ز جانب حکومت پشتونی به نفع تنها پشتون ها بوده و به ضرر اکثریت ملت افغانستان باشد ازجانب پارلمان به تصویب خایینانه خواهد رسید . خد ا وند بنده های خود را به نام اقوام و
    قبایل خلق کرده تا شناخته شوند ، این آیت ا ز آ یت متن قرآن مجید ا ست آیا حکومت کرزی و وکلای مطیع کرزی به کلام خد ا وند ، منکرهستند ؟؟؟ ویا کسیکه
    این کا منت را از وب سایت میکشد .

  • نام « خراسان » تاریخ سه هزار ساله دارد . نام سرزمین وسیع بوده ، شامل بخش شرقی ایران که مرکز آن مشهد کنونی است ، افغانستان کنونی ، و سر زمین های ماورای آمو دریا را شامل بوده است . حتی در زمان احمد شاه درانی که به نام ( امیر خراسان ) امضاء می نموده است و این افغان ملتی ها نمی توانند حتی یک نامه از احمد شاه درانی به نام ( امیر افغانستان ) نشان بدهند
    کلمهٔ افغانستان، به مثابهٔ جا و مکان قبایل افغان (پشتون‌ها)، نخستین‌بار در تاریخنامهٔ هرات، تألیف سیف هروی در اوایل سدهٔ چهاردهم میلادی، ذکر شده‌است . دکتر احمد جاوید می‌گوید:
    در کتاب تاریخنامه هرات سیفی هروی، ۳۶ مرتبه کلمه افغانستان و دو مرتبه هم کلمه اوغانستان به کار رفته‌است. اما به محدوده کوچک در نواحی بنُو وزیرستان و اطرافش یعنی شهرهای در جنوب افغانستان، اطلاق می‌شده‌است . اگر واژهٔ افغانستان به معنای «محل سکونت افغان‌ها» پیش از تأسیس دولت احمدشاه درانی نیز وجود داشته است، منتها درگذشته فقط محل سکنای طائفه یا طوائف پشتون در خراسان بزرگ را همیشه یا گاهی افغانستان می‌نامیده‌اند. . چنان که براساس نظر عبدالحی حبیبی، کلمهٔ افغانستان، به هنگام هجوم چنگیز و زمان آل کرت و غوری‌ها، تنها به ناحیه یا نواحی‌ای گفته می‌شد که افغان‌نشین (پشتو زبان) بوده است. او می‌نویسد:
    «نام افغانستان بار اول در تاریخ از همین زمان ذکر شده... در آن وقت کلمهٔ افغانستان بر سرزمین بین قندهار و غزنی تا دره سند اطلاق می‌شد.» .

  • جناب باران سلام
    به اساس شهاد ت تاریخ ، د ر زما ن نام نهاد ا حمد شاه درانی به شاه یک حصه ازخراسان ، باشنده های قندهار، وشهرهای اطرا ف آن غزنی و غیره همه تورک و
    تاجیک هزاره ها بوده اند والسلام

  • این غولها آدم نمیشوند.

  • معاش این استادان را “کفار” میدهند و اینها بر ضد کفار تظاهرات میکنند. آخر ای خر احمق منطقت را در طویله ات گذاشتی؟

  • عکس بالا از جناب پوهههههههننننن فیصل امین غولک است.

  • گفته که اگر مرا اخراج کنید پایم را لوچ خواهم کرد و خشتکم را کشال خواهم کرد و راکت به دوش و واسکت به تن به کوه ها بالا میشوم و با برادرانم بر ضد شما کفار میجنگم. مغزش سبک است و احتیاجی به سبکی ندارد.
    فیصل خان زندگی در تاریکی عقلت باید مشکل باشد. شمعی بخر و پشت مغزت بگرد!

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس