صفحه نخست > حقوق بشر > قابلیان اسحاق زایی و کشتار دهاقین بی گناه قریۀ بغاوی را تاریخ نمی تواند (…)

قابلیان اسحاق زایی و کشتار دهاقین بی گناه قریۀ بغاوی را تاریخ نمی تواند بفراموشی بسپارد

به پیشوازچهل وهفتمین سالروز فاجعۀ آدمسوزی دهاقین قریۀ بغاوی ولایت سرپل توسط قبیله سالاران اسحاق زایی!!!
توردیقل میمنگی
چهار شنبه 8 فبروری 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

هیچگاهی از یاد نباید برد که:

این یک افسانه ویا داستان تخیلی از جنایت انسان برعلیه انسان نیست. حقیقتی است جانکاه وچندش آوراز متن تاریخ بیعدالتی ها، درجامعۀ که ما بدان تعلق داریم واز گذشته های دور تا امروز، زندگی خلق های محکوم کشور را معروض به چماق استبداد قبیله سالاری وتوهین به همه داشته های انسانی ایشان می یابیم. درک وتفهیم همۀ این حقایق چشم حقیقت بین ووجدان های بیدار میطلبند!

پس بیایید این حقایق را بشگافیم، وتضاد های موجود در جامعۀ خودرا با علل وعوامل آن به آن شکلی که وجود دارند مورد ارزیابی وتدقیق قرار دهیم، تا موفق به دریافت راه برون رفت واقعی وهمیشگی، ازعمق این حالت فاجعه بارکشور ومردم خودشویم، و راه رهایی از گنداب همه بد بختی ها را همه باهم درین سرزمین هموارنماییم.

« این فاجعۀ فراموش ناشدنی تاریخ، یکی ازهزاران جنایات تکاندهنده ودور از کرامت انسانی، انجام یافته برعلیه اقوام وملیت های محکوم کشورماست که، درزمان فرمانروایی محمد ظاهر شاه، ( بابای ملت )حاکمیت طلبان وبرتری جویان، به روزجمعه بیست ودوم ماه دلو 1343 خورشیدی(دوازدهم فیبروری 1965میلادی)در قریۀ بغاوی شهر سرپل بوقوع پیوست.

درنتیجۀ آن شش تن ازدهاقین تهیدست ومظلوم قریۀ بغاوی هریک شهید محمد قل، شهید ملا شریف، شهید احمد، شهید یادگار شهید غلام قادر وشهید عبدالواحد که، میخواستندآخرین قطعه زمین بازمانده از تاراج قبیله سالاران اسحاق زایی را، که آنهم سنگزاری بیش نبود، از وجود سنگ ها پاکسازی وآمادۀ کشت بهاری نمایند، مظلومانه شهید وبعداز شهادت اجساد ایشان بز کشی ودراخیرطعمۀ آتش گردید».

این کشته های مظلوم وبی دفاع تا یوم حشر خواهان عدالت اند!!!!به تصویر بالا نگاه کنید تا مظلومیت را در تمامی ابعاد آن در چهره های آن بخون خفتگان وبازماندگان تهیدست وسرگردان ایشان مشاهده نمایید!

چنین جنایت ننگینی راکه، یک گروه سفاک ومتجاوزقبیلوی، با کسب حمایت ازدولت وحاکمیت دولتی، انجام داده، وانسانهای مظلومی را بعد از محروم سازی اززمین ودارایی های قانونی ومشروع ایشان، دربالای همان زمینی که روزگاری نه چندان دورازخود آنها بود، بمزدوری استخدام، واز پرداخت حق دهقانی ایشان هم دراخیر سال خودداری ویا تعلل ورزیده، ودر نهایت هم زمانیکه ایشان جهت دادخواهی بدولت مراجعه مینمایند، بدون کوچکترین شرمی از وجدان، در اوج خون آشامی وبی اعتنایی نسبت به همه چیز، خون های پاک آن ستمدیگان را جاری، واجساد بی جان آنهارا آتش زده وخاکستر نماید، با کدام عبارتی وبا کدام نامی میتوان تعریف نمود!!! بجزاینکه فاشیستم وحیوانیت اش خواند!! وماهیت این جنایت را با عوامل آن که همانا قبیله سالاری وبرتری جویی های قبیلوی است، بتاریخ سپرد وراه جلو گیری از آن را که، همانا نابود سازی مناسبات قبیلوی وفراخواندن مردم بسوی یک زندگی باهمی وعادلانه بدور از هر نوع برتری جویی ها وتفوق طلبی ها باشد، در عمل جستجونمود.

آیا کلمۀ فاشیست برای بیان عمق فاجعۀ قبیله پرستی در کشور ماکه تا همین اکنون هم ادامه دارد، واگر زمینۀ آن بازهم مساعد شود هنوزهم هستند اسحاق زای تبارانی که با یورش برخانه وکاشانۀ هزاره، ازبیک، تاجیک، تورکمن وغیره حوادث خونینی چون قتل عام مردم شمالی، قیصار، مزارشریف، بهسود وغیره راکه همین چند سال قبل توسط طالبان وکوچی ها عملی شد، صد بار تکرار کنند! کافی خواهد بود؟ نمیدانم ولی من حرفی گویا تر از فاشیست را برای تعریف آن پیدا نمیکنم، ولی بخوبی میدانم که حتی فاشیست ها در یک فضای غیر جنگی وصلح آمیز چنین جنایاتی را بر علیه هموطنان خود مرتکب نمیگردند!!!! قسمیکه فاشیست های قبیله پرست افغانستان چندین بار در تاریخ مرتکب آن شدند وهمین امروز هم اگر ممکن باشد سرتاسر کشور را از وجود مردم دیگری که از تبار وقبایل مربوط بدانها نباشد، پاک سازی خواهند کرد!!!!

تاریخ گواه است که :

در زمان زمامداری امیر عبدالرحمان وبه تعقیب آن درزمان زمامداری نادر وپسرش ظاهر، ساحات وسیعی از زمین های زراعتی، باغ ها،علفچرها وخانه های مسکونی باشندگان مناطق شمال هندوکش(تورکستان جنوبی) وغرجستان(هزاره جات) ازباشندگان ومالکین اصلی آنها تخلیه، وبه مهاجمین تازه واردی از مناطق شرقی وجنوبی کشورکه، از طرف دولت ها تنظیم وبه این مناطق منتقل میگردیدند توزیع شد.

خصوصاً ظهور وزوال امیر حبیب الله کلکانی، بهانۀ خوبی شد، بدست جباران قبیله سالار که مردم مناطق شمال کشور را به اشکال مختلفی زیرشکنجه قرار دهند و سلب دارایی نمایند.

مردم سرپل هم با همین بهانه مورد غصب قبیله سالاران محمد زایی وعاملین دور وپیش ایشان قرار گرفته، همانند صد ها قریه وشهردیگرشمال هندوکش یا تورکستان جنوبی ومناطق مرکزی یا غرجستان، ساحات وسیعی از بهترین زمین های زراعتی وباغستان های آن ها، ازوجود مالکین اصلی تخلیه، و در اختیارناقلینی که از مناطق شرقی وجنوبی کشور، بر اساس یک برنامۀ کامل پاکسازی قومی ونژادی، توسط دولت های قبیله سالار، تنظیم وجابجا سازی میگردیدند، قرار داده شد.

اسناد ملکیت دست داشتۀ مردم، بعناوین مختلفی چون اضافه جریب، عدم وضاحت مالک اصلی در املاک موروثی وغیره بی اعتبار، وبزرگترین سند مالکیت درین دورۀ آشوب ووحشت که، بر تصاحب مال ودارایی باشندگان مناطق اشغال شده مشروعییت میبخشید، فرامین صادرشده از جانب دولت وتکلم بزبان قبایل حاکم وتعلق داشتن بیکی از تیره های آن قبایل غارتگر بود وبس.

بغیرازتعلقات قبیلوی، هیچ سندی در نزد زمامداران قبیله سالار، وغاصبین قبایلی، مدار اعتبار نیست، تا حق مالکیت باشندگان مظلوم بومی را، برخانه وجایداد های اجدادی ایشان تثبیت وازغارت چپاولگران قبایلی مصئون سازد.

اصل فاجعه ازهمینجا سرچشمه میگیرد وآن قاتلین بی رحم اکبر اسحاق زایی وکمال الدین اسحاق زایی هم با اتکا برهمین اصل های حاکم قبیله سالاری وپشتون سالاری در مناسبات دولتی، بخود جرآت میدهند که، بعداز تصرف زمین ودارای باشندگان اصلی قریۀ بغاوی، دست به چنین یک جنایت هولناک دراز کنند ومطمئن باشند که هیچ کسی از آنان باز پرس کرده نمیتواند ونخواهد توانست!! که در واقعییت امر چنین هم شد!وتا امروز هم هیچ مرجعی نتوانسته است که در رابطه با حق وحقوق بر باد رفتۀ آن مظلومین عدالت را جاری سازد وآن ستمگاران را بجزای اعمال شان واصل گرداند.

هموطن! بیاد داشته باش تا زمانیکه بیعدالتی واستبداد در کشور حاکم، وانسان این سرزمین بجرم داشتن تفاوت های زبان، نژاد، مذهب، منطقه وغیره با قوم وقبیلۀ برسراقتدار، درمعرض تبعیض وتعصب قرارگرفته وازداشتن حقوق مساوی درعرصه های سیاسی، اقتصادی وفرهنگی محروم گردد، کلمات زیبای وحدت، عدالت، برادری، هموطنی وغیره هیچ معنی ومفهومی را دراذهان ماتمزدۀ ستمدیدگان متبارز ساخته نمیتواند، واین کلمات حرف های تزئینی بیش در روی صفحۀ کاغذ ویا در تمثیل هنرمندان روی صحنۀ تیاتر وپردۀ سینمانخواهند بود.

انسان مظلوم به مفاهیم مقدس برادری وهموطنی زمانی باورمند ومعتقد میشود که، هرساکن این خاک حق وامتیازی را که بخود قایل است، ازدیگرباشندگان آن دریغ ننموده واز حقوق انسانی هرفردی همانند حق مسلم خود دفاع نماید.

انسانها در روی کرۀ خاکی باهم برابر خلق گردیده اند،وهیچ انسان در جوهرآفرینش خود حایز کدام امتیاز خاص نسبت به دیگر آدم ها نمیباشد، وبی عدالتی زادۀ ذهن وارادۀ انسانهای ظالم وشروری است که ازغرایزرزیلانه وغیرانسانی آنها نشآت نموده ومحیط پاک آدمی را ملوث با لوث بیعدالتی وکینه توزی ها میسازد.

اینکه در سرزمین من وتو گذشته های خونین با باری از بد ترین جنایت ها ونابرابری هاوجود داشته ومواریث شوم آن تا همین امروز نیزمن وتوو هزاران هموطن ما را به اشکال مختلف در قید خود دارد وعذابمان میدهدامریست انکار ناپذیر!

پس من از تو میپرسم!

آیا حاضری برعلیه این جنایات نابخشودنی برعلیه هموطنان ما همه باهم ودر کنارهم باشیم وجنایتکاران را ازهر قوم وقبیلۀ که باشند همه یکجا محکوم نموده وبر علیه آنان مبارزه نماییم؟؟؟

اگرجوابت آری است وقبول داری که ظلم وبیعدالتی مذموم وناپسند است، وتو خود آنرا به هیچ صورت ودرتحت هیچ شرایطی حاضر نیستی که بالای خود تجربه نمایی، با کدام وجدان بر خود حق میدهی، از اعمالی که بیداد گران وقبیله سالاران درتاریخ کشورت ،برعلیه هموطنان مظلومت به انجام رسانیده اند نادیده بگذری وبر علیه آن جنایات اعتراض ننمایی!!!!

افشای این جنایات وظیفۀ هر فردی ازافرادمسکون درین خاک است تا ازتکرار آن جلو گیری شود.

دانشمندی مینویسد:

آنانیکه دیگران را در اسارت دارند، خود نیزهرگزنمیتوانندآزاد باشند. زیرا ایشان هم در قید بیداد گری های خود اسیر اند که بمراتب وحشتناک تر از آن اسارتی میباشد که، یک مظلوم گرفتار آن است! زیرا در پیشگاه تاریخ هر مظلومی حق دارد که از حق خود دفاع کند ولی آن ظالم وبیداد گر هیچگاهی واجد چنین حق نیست! ونفرین تاریخ برای ابد حوالۀ ستمگاران است.

افشای این جنایتها راهیچگاهی بمفهوم قرار گرفتن برعلیه قوم، قبیله وملیت معینی تعبیر ننموده وباورمند آن باشید که، این کاریست برعلیه ستمگاران وبیدادگران وامریست مقدس که همه باید است آنرا انجام دهند.

هموطن! باز هم از تو می پرسم:

تصور کن که در قرن بیست وبیست ویکم تاریخ، اگر گروهی از باشندگان این محدودۀ جغرافیاوی که من وتو وطن مشترک اش میخوانیم، از شمال ومناطق دیگرآن بلند شوند، وبه خانه وکاشانۀ شما هموطنان عزیزدرجنوب وشرق هجوم برده، وبهترین داشته های زندگی شمارابشمول زمین وباغ که یگانه منبع تغذیه وزندگی شما وفامیل تان بشمارمیرود، باجبر واکراه، تسخیر نموده وازآن خود بحساب آرند! شما چه عکس العملی از خود نشان خواهید داد!!!!!

چه بسا که شما مجبور ساخته شوید که در بالای همان زمین موروثی واجدادی خود، مجبور به دهقان کاری، به نفع آن غاصب بی انصاف ودور از ترحم باشید! واز پرداخت حق الزمة دهقانی شما نیز با حیله ونیرنگ خودداری بعمل آید!!! ویاحاصل کار شما در بالای یک قطعه زمین متروکه، که سنگلاخی بیش نیست، وشما آنرا درنتیجۀ آخرین تلاش ها در جهت زنده نگهداشتن خود وفامیل خود با صد هزار رنج وعذاب از سنگ ها پاک کاری وآمادۀ زرع نموده اید، با حیله وزور از نزد شما غصب شود، وهیچ مرجعی هم جهت شنیدن داد وفغان شما موجود نباشد!

همه چیز بجرم تعلق داشتن بیک قوم وصحبت نمودن بیک زبان معین بر علیه شما باشد، ودستگاه دولت حتی خونی راکه از شما ریختانده میشود، آمادۀ بازخواست عادلانه نباشد، وازقاتلین وستمگاران همزبان وهمتباردولت،جانبداری وحمایت شود!!! شما چه واکنشی نشان خواهید داد؟

یک لحظه خودرا در موقف آن انسان های محکوم تاجیک، ازبیک، تورکمن ویاهزارۀ قراردهید که مهاجمین قبایلی از شرق وجنوب برخانه وکاشانۀ ایشان هجوم آورده همه دار وندار ایشان را تصاحب نموده اند وحتی خونی که از ایشان ریختانده میشود هیچ مرجع بازخواست گری وجود ندارد!


چنانچه همین چند سال قبل این حقیقت تکرار شد وجمعه خان جلاد بعداز کشتارجمعی مردم مظلوم جوزجان، در جریان یک مظاهرۀ اعتراضی نه تنها توبیخ نگردید ، پاداش هم در یافت نمود واز مقام والی بمقام وزیرارتقا یافت.

این سوال مراهم لطفاً بی جواب مگذارید:

اگرگروهی ازانسانهای ظالم درین کشورسربلند کند، وبه ساحات مسکونی شما که از اجداد تان بمیراث رسیده، جبراً داخل شده، بعدازغصب همه داشته های زندگی شما، مجبورتان سازند که از زبان مادری خود هم صرف نظر نموده بزبان ایشان سخن بگویید، اطفال خودرا به زبان آنها بمدرسه بفرستید، وحتی حین مراجه به دفاتر دولتی، به زبانی که هیچ نمیدانید سخن بگویید وعریضه بنویسید، ازداشتن رادیو، تلوزیون، جریده وکتاب بزبان مادری خود محروم شوید !!! وجداناً بگو یید که چه عکس العملی نشان خواهید داد!!

بد تر ازهمه اینکه درمکتب ومدرسه هم طفل شما، درهرلحظۀ باهزاران عنوانی تحقیر شود،: هم تکلم ناقص او بزبان تحمیلی وبیگانه، وهم داشتن چشم تنگ وبینی پخش آن طفل معصوم، وهویت تاریخی قوم وقبیله اش، بااستناد های جعلی و معکوس به گذشته های تاریخ، وسیلۀ توهین وتحقیر اوباشد، واولاد شما از منسوب بودن به قوم وقبیلۀ که شما درآن بدنیا آمده اید بیزار ساخته شوند! عکس العمل شما انسانهای با وجدان وشریف چه خواهد بود؟؟؟ آیا این همه را لطف الهی خواهید خواندوبا بزرگواری یک بردۀ خوب ومطیع، این همه را پذیرا خواهید شد؟

من خوب میدانم که، جواب هریکی از برادران هموطنم در رابطه با این سوالات منفی ونه است! زیراکه هیچ انسانی در جهان این همه ذلت را نمیتواند پذیرا باشد. حال مهم نیست که این انسان در افغانستان ومیهن من وتو باشد ویا در کدام گوشۀ دیگرجهان. مهم این است که انسان برای ستم کردن وستم کشیدن آفریده نشده وستمگاری زاییدۀ غریزه های حیوانی وتمایلات شیطانی در وجود افراد وگروه های معینی در هر دور تاریخ است!

انسانهای شریف وبا وجدان!

بیایید یک لحظۀ هم از تعلقات غرورآفرین عرقی وقبیلوی موجود در خود، اندکی کنار رفته وخودرا در جای آن دهقان بیچارۀ هزاره، ازبیک، تورکمن ویا تاجیکی قرار دهید که، چراگاه های موروثی آنها ، جبراً به چراگاه فصلی مواشی کوچی ها مبدل، وحتی زمین های زراعتی ایشان هم بخشی از ساحۀ علفچر ها محاسبه گردیده، وکشت هر سالۀ آنها پامال مواشی آن قبیلۀ مهاجم ساخته شود !!!

شماهموطنان شرافتمند در کدام بخشی از افغانستان، حاضرید که بطورداو طلبانه این تعدی وتعرض بحقوق انسانی خودراقبول نموده، ومتجاوزین به حق وحقوق مشروع خودرا، بازهم برادر وهموطن خطاب کنید؟

آیا حاضرید به پیشواز رمه های گوسفندان وپاسبانان تا دندان مسلح آن ترانۀ: ای هموطن بیا با رمه های نازنینت گندمزار های مرا پامال کن، خانه های مرا ویران کن وخون مرا هم بریز ومن بازهم دوستت دارم وتوهموطن منی!!را با دهل وسرنا سردهید؟

مسلماً نه!!!!!

پس چرا آن هزارۀ بدبخت وآن ازبیک نگون بخت رابجرم دفاع از جان ومال وناموسش، زمانیکه خواهان عدالت وداشتن حق زندگی برابر با هر واحد انسانی درین کشور میشود مجرمش میدانید وتجزیه طلبش خطاب میکنید!! وحتی رئیس جمهور کشور، آن آقای ماسترحقوق علوم سیاسی از دانشگاه جواهر لعل نهرو ناشیانه فریاد میکشد که این ها میخواهند وطن را تجزیه کنند!!!!! وتو پیرو بی هیچ وپوچ اوهم، دلقک وار آن صدا رابا نیروی هرچه تمام تکرار میکنی که آری ایشان ستمی اند وتجزیه طلب!!!!! آقا! شعور ووجدان انسانی تو بکجا رفت، وآیا تو غیرازفکردفاع، ازمنافع آزمندانۀ قبلوی خود وهم تبارانت، چیز دیگری راهم درذهن ودماغ خود داری که متکی بدان خودرا انسان ومخلوق بر گزیدۀ خدا قلمداد کنی ومرز جدایی ات را از گستره های حیوانی واهریمنی مشخص سازی؟؟؟؟

مشکل کار درهمین جاست که عدۀ کثیری، ازهموطنان شرافتمند ما که خودرا روشنفکران متعهد هم میخوانند، همیشه در موضعگیری های خود، در رابطه با چنین مواردی، دچار لنگیدن میشوند وزمانیکه پای منافع قبیله وتبارایشان بمیان آید، همه چیز را فراموش میکنند، وفقط دودسته میچسبند به دفاع از منافع قبیلوی وبس! وبحث هموطنی وقرار داشتن در سنگر دفاع از حق وحقیقت مبدل میشود به دفاع لجوجانه وکور از منافع آزمندانۀ قبیله؛ نه هیچ چیزدیگری!!!

دوستان این حقایق را هیچ کسی با هیچ عنوانی نمیتواند منکر شود ویا هم توطئه ویا دسیسۀ تجزیه طلبانه اش بخواند. زیرا مروری هر چند مختصر در تاریخ صد سال اخیر وحقایق دهه های اخیر زندگی مردم ما، از ظهور وزوال حزب دموکراتیک خلق، تا رویکار آمدن تنظیم های جهادی وبالآخرهم طالبان در قیافت های دیروزی وامروزی ایشان گواه این حقیقت است که، درین کشور، قبیله پرستان حاکم بجز از حاکمیت وانحصار قدرت به نفع خود، به چیز دیگری نمی اندیشند.

کلیه تعابیر وتقلا های ایشان صرفاً معطوف برآن است که حاکمیت عام وتام را بشکل موروثی آن در انحصار قبایل مربوط بخود نگهدارندواز شعارهای عامه پسند هم در جهت فریب دادن وبیراه ساختن اذهان جامعه استفاده نمایند!

چنانچه همه با وضوح کامل شاهد روز مرۀ این حقیقت تلخ اند که ، درهمین قرن بیست یکم، بعدازدوقرن بیعدالتی وسکوت در رابطه با مظالم بی حد وحصری که برعلیه کتله های عظیم هموطنان شما، بصورت عمدی ودرمطابقت کامل با پالیسی های پاکسازی قومی گذشته از امیر دوست محمد وامیرعبدالرحمان تا حفیظ الله امین وملا عمر صورت گرفته است، جنایات غیر قابل وصف طالبان بر علیه مردم شمالی وپروان، بامیان، میمنه، جوزجان، بلخ وقندوز....، جهاد، ومقاومت دفاعی مردم بدبخت ازبیک، هزاره وتاجیک وغیره جنایت جنگی قلمداد گردیده، دزد وغارتگرشهید وصاحب خانه قاتل معرفی میگردد!!!

کوچی تا دندان مسلح با بیرق های سفید را صرفاً کوچی وغارتگری های بیحساب ایشانرا، برعلیه مردم بیگناه مرکزوشمال کشورحق مشروع ایشان وتثبیت شده از جانب دولت های فاسد قبیلوی بحساب آرند، ودفاع مردم آن نواحی را از جان، مال وناموس خود، طغیان وبغاوت بر علیه دولت!!!! اینهمه جنایت را درکجای دنیا انسان برعلیه انسان، با نام هموطن وبرادر مرتکب میشود ، که در کشور ما ازسالها بدینسوجاری بوده وهم اکنون نیز از آن حمایت ودفاع صورت میگیرد!!!!

مگر فاشیسم، راسیسم، تروریسم وغیره ایسم های بیانگر ظلم وجنایت چه تفاوتی با عملکرد این جنایت پیشگانی دارد که، هم اکنون با دست اندر کاری افغان ملتی ها ورهبری آقای کرزی در حال اجرا است.

تا حدی که میخواهند نام های طبیعی وتاریخی هزاره، ازبیک، تاجیک، پشه ای، تورکمن، بلوچ، نورستانی، تاتار، قزلباش، قرغیز، قزاق، واخی وغیره را از آنها سلب، ودرتذکرۀ مدرن وتولید شده در کارگاه فکری فاشیستهای کشورما، همۀ آنهارا افغان یعنی پشتون بنویسند!!!

برادر پشتون آیا توحاضرهستی چنین اهانت تغیر نام قوم وملیت خودرا بیکی ازنام های مربوط به اقوام وملیت های دیگر متقبل شوی؟ مسلماً جوابت نه است!

پس در صورتیکه تو نام قوم وملیت خودرا برای خود افتخار تاریخی ومیراث آبا واجداد بحساب میآوری، با کدام وجدان این حق را ازدیگران سلب مینمایی؟

اگر این حق نا مشروع وغیر منطقی را برای تو، نام تحمیلی واهدایی انگلیس یعنی افغانستان، که با نام قوم وقبیلۀ تو همخوانی دارد میدهد، وتو ازفهم ماهیت این امر غافلی ویا خودرا به بی خبری قرار میدهی، دفاع از هویت ونام هر ملیتی را هم، جایگاه تاریخی واجتماعی آن ملیت برای افراد آن واحد ملی اعطا میکند وتو حق نداری آنچه راکه برای خود نمی پسندی برای دیگران تحمیل نمایی واز مشهود ترین حق انسانی یک گروه انسانی یعنی هویت ملی، افراد آنرا محروم بسازی!!

اگر چنین کاری را برای خود حق پنداری مسلماً تو یک فاشیستی وفاشیست تعریف دیگری غیر از این ندارد.

مگرپیروان مکتب فاشیسم هتلری، در اوج جنگهای اشغال گرانۀ فاشیستی خود، درساحات اشغال شده، کاری غیرازاین کردند که، قبیله سالاران بی رحم کشور ما، در برابر همدیاران مظلوم خود، در نبود هیچ نوعی جنگی، درشرایط کاملاً صلح آمیزانجام دادند ومیدهند ؟؟؟؟

اعمال جنایتبارفاشیست های هتلری، از آن زمان تا امروزچون لکۀ ننگی بر جبین اروپا وآلمان نقش بسته، واکثریت مطلق آلمانی ها واروپایی ها آن رانفرین نموده، وتلاش در زدودن این لکۀ سیاه از دامان سرزمین های خود دارند.

آلمانی با وجدان، هم در زمان حاکمیت هتلر وهوادارانش از انسانهای مظلوم دفاع کرد واعمال غیر انسانی فاشیستهای آلمانی را تقبیح وافشا نمود، وهم امروز با تمام وجود خود بر علیه آن ایستادگی میکند.

آیا برادران هموطن ما هم حاضراند که این چنین سفاکی هارا با کنار گذاشتن هر نوع هواداری از جانیان قوم وقبیلۀ خود، تقبیح نموده ودر کنار انسانهای مظلوم وستمدیده، با حرمت گزاری به انسان وحقوق حقۀ آن قرار گرفته، وبیداد گری را در کلیه اشکال وجلوه های آن صادقانه محکوم نمایند!!!؟

کشته شدن دزد وغارتگر رابا قربانی شدن صاحب خانه یکی نه پنداشته، آن قاتل غارتگر را قهرمان واین مظلوم بی دفاع را باغی وطغیانگر بحساب نیاورند!!!؟

چنانیکه از سالیان سال بدینسواین گونه حسابگری ها در کشور ما رایج بوده، وتاریخ سازی با تحسین قاتلین وغارتگران خودی وتوبیخ مدافعان حق وعدالت که متعلق به اقوام وملیت های دیگر این سرزمین است جریان دارد! .

هموطن !

گاهی هم بفکر آن بوده ای که بزرگترین قدرت ونیروی انسانی در اتحاد، واساسی ترین محور اتحاد هم عدالت وبرابری انسانهاست؟

آیا کشوری که در آن مفهوم اتحاد، اسیرسازی ومفهوم عدالت رسیدن بخواست های اهریمنی قوم وقبیلۀ برسراقتدارباشد، میتواند ازبلایای نفاق ودشمنی نجات یابد؟

سند ذیل بهترین زبان گویای آن جنایت در آن مقطع تاریخی است که بقلم شادروان غلام نبی خاطر در شمارۀ 21 حمل 1343جریدۀ پیام امروز منتشر گردیده است. لطفاً زحمت خواندن آنرا هم بخود هموار سازید!!

نابود باد بیداد گری ومناسبات غیر عادلانۀ قومی وملیتی در افغانستان.

رویکرد ها:

  • یاد داشت های نویسنده ازصحبت ها و ملاقات با ورثۀ شهدا وشخصیت های فرهنگی سرپل
  • جریدۀ پیام امروز که صاحب امتیاز ومدیر مسئول آن محترم غلام نبی خاطر بود
  • سراج التواریخ نوشتۀ کاتب هزاره
    - تاج الواریخ نوشتۀ امیر عبدالرحمان
  • امیر نامۀ ذوالفقار ازذوالفقار شاعر دربار امیر عبدالرحمان
  • افغانستان در پنج قرن اخیراز مرحوم صدیق فرهنگ
  • تاریخچۀ اماکن ومزارات قندها ر از عزیز الدین وکیلی پوپلزایی
  • تاریخ میمنه از کاظم امینی
    - دوسیۀ تاراج شدۀ این فاجعه در آرشیف وزارت عدلیه که قاضی آن ولید حقوقی بود
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • خوی و خصلت که از شیر دراید در مرگ براید . ظلم پشتونها خصلت خونی دارد .

  • سلام استاد گرامی
    یادداشت که تحریر نموده اید واقعا عالمانه بوده و باید سر مشق روز گاران قرار داده شود
    فرد فرد هزاره و وزبک فراموش نکنند و نخواهم کرد.
    یگانه راه نجات ما مبارزه خستگی ناپذیر علیه این متجاوزین تاریخ کسپ کردن تحصیل علم وکمال میباشد.
    ما انجه که تاریخ گذشته کمتر کسانی داشتخه ایم که شناخت کامل در مورد این قبله سالاران داشته باشد و با تشکر از روشنائی عالمانه شما که در زمینه مبازره کرده همه مظلومان را در روشنائی قرار میدهید.
    ما باید وحدت و یک پارچگی خود را حفظ نموده رول مهم را در رابطه دولت افغانستان بازی کرده و کلید جامعه باشیم.

  • شما خیال کردید که ما مردم تاجیک ستم نادر غدار و طالب اوغانی و ملتانی شان را فراموش میکنیم هرگز. اوغان طالب چنان بیغرت بود که پا کستانی ها را برای قتال هموطنان شان اورده بود و بیاری خدا پوز شان بخاک مالیده شد ..

  • آقای توردیقل میمنگی،
    همه سخنان تان قابل تائید!
    اما زمانی به نوشته های تان بیشتر اعتماد خواهم کرد، اگر یکبار جنایات رهبران (تأکید بالای رهبران است) قوم خودت و دیگر اقوام را نیز مورد نقد و برسی بگیرید. بعد گفته میتوانم، که دُم و روده شما با جنگسالاران گره نخورده است و شما واقعاّ یک انسان بی غرض و بی مرض اید، که فقط برای استقرارعدالت و برابری انسانها درین میهن مینویسید.

  • تجزیه سودان درماه جولای سال 2011
    البته بصورت خیلی مختصر!
    قبل از تجزیه سودان در سال 2011، اقوام عربی نژاد قدرت را بدست داشتند، که اکثریت در شمال سودان مستقراند. اقوام مربوط به نژاد سیاه کمتر در قدرت سهیم بودند و اکثراّ در جنوب و شرق سودان زندگی میکنند.
    مناطق شمالی بیشتر از ریگزار ها تشکیل شده و مردم عربی نژاد به شغل مالداری مصروف اند.
    مناطق سودان جنوبی برای زمین داری مساعد تر است و مردم بیشتر شغل زمینداری را انتخاب کرده اند.

    مهمتر از این دو فاکتور بالا، تقریباّ تمام منابع آبی و معادن طبیعی با ارزش در سودان جنوبی قرار دارند. از آن جمله معادن نفت، گاز، الماس، طلا، اورانیم وغیره. اما قبل از تجزیه سودان، تمام منافع از فروش این معادن را دولت عربی نژاد در شمال استفاده میکرد و به اقوام جنوبی و شرقی کمترین سهمیه میپرداخت.

    در زمان جنگ ها که بلاخره به تجزیه شمال و جنوب انجامید، اقوام مناطق شرقی و جنوبی باهم متحدانه علیه شمال جنگیدند. که در نتیجه مردم شرق و جنوب سودان باهم متحد و از شمال جدا شدند.

    گرچه اولین شعله های جنگ بالای تقسیمات قدرت در سودان جنوبی، فقط 5 ماه بعد از تجزیه رونما شد، که به مهاجرت 50 هزار انسان از مناطق جنگی در جنوب سودان و کشته شدن چندین صد انسان منجر شد.

    اما از چند روز به این طرف بین دو قوم معروف در سودان جنوبی ( مورله در شرق) خیلی فقیر و (لونور در جنوب) که فعلاّ قدرت را در سودان جنوبی بدست دارد، جنگها شروع شده، که در ظرف فقط چند روز به تعداد 3 هزار انسان کشته شده است. 2200 نفر ازین کشته شدگان را زن ها و اطفال مربوط اقوام شرقی (مورله) تشکیل میدهد.
    در حالیکه زمانی این دو قوم متحدانه برای تجزیه سودان علیه شمال میجنگیدند، حالا بالای سهم داشتن بر منابع طبیعی و تقسیمات قدرت در حکومت علیه یکدیگر میجنگند.

    این تجربه ایست، که به نظر من خیلی با مسایل افغانستان شباهت دارد و مردم افغانستان باید ازآن بیاموزد.

  • سلام:
    من ضمن اینکه بر همۀ جنایت کاران و قاتلان از هر کیش و آیینی که باشتد و در چوکات هر نوع حکومتی که باشند( چه شاهی ، چه جمهوری، چه به اصطلاح دموکراتیک، چه جهادی، چه طالبی و چه هم رژیم مزدور کنونی)، لعنت می فرستم از آقای توردیقل نیز چند سوالی دارم اگر لطف نموده جواب بفرماید:
    1- زمانیکه منحیث یک افسر ، عضویت حزب به اصطلاح دموکراتیک خلق را داشتید، به چه تعداد از هموطنان مظلوم و شریف مربوط قوم خدت را به شهادت رساندی؟
    2_ آیا مسئول شهادت و خانه ویرانی چند نفر از باشنده گان شهر کابل زیر امر رهبر قاتل، دزد، وطن فروش و بی رحمت ات یعنی دوستم، شده ای؟؟؟
    3_ آیا در دوران شورای هم آهنگی با گلبدین، مزاری و مجددی نیز هم رکاب بوده ای؟؟؟؟

  • او بی ناموس دگرمن عبدالرسول مریض قل او امینی بی ناموس

    حرف های تو بی وجدان و کثیف زمانی ارزش داره که به پیشگاۀ تمام مردمان بیگناۀ که در زمان رژیم امین بدون دلیل به پولیگن ها فرستاده شده اند عفو بخواهی و بگویی که توبه و هزاران بار توبه

    بیناموس و ناموس فروش به خاطری ترا میگویم که تو حیوان کثیف حتی به زنان بیگناه ازبک و ترکمن در زمان امین هم رحم نکردی و راپور آنها را به امینی ها دادی

    نفرین بر تو بی وجدان و دون صفت که حاله دهان کثف خوده در دفاع از مردمان بیگناه باز میکنی

  • بلاخره معلوم شد که سر و کله این توردیقل میمنگی از کدام آشغال دانی های تاریخ افغانستان میبراید، در کدام آبخور ها آب خورده و نوکر کدام نوکر ها بوده.

  • thank you very much Tirdi Qol ,exactly your information and artical is abslotly right and correct ,I believe that is the best way to open tthe maind of the people and they are undrestanding thier future responsibility one month before i went to Germany isaw the prison -juail of Etler in Montion (Monekh) you believe the Fashiesm of Etler and ethnic of pashton is same no thinks different ,the Etler officer first killed the people after that put the Tandor ,right now same action is going from side of the kochi ,Taliban in afghanistan ,that is the big sham point in the world with these action during the 21 centurey ,anothr important point for those Terrorest group they are working the benifit of pakistani all the time such as president Karzai,Gulboddin \Hakmatyar and many Taliban(Terrorest group) ,that is another big sham d;u;ring the king Zaher shah ,they said we want one Pashtonistn where is that pashtonistan right now all of you slave of pakistani ,right now the people want to Fedralism your worry fedralesm is the best slotion in afghanistan and our economy is going fast welll and the people undrestaning their responsibility . thank you very much Tordi Qol

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس