تشدید بازیهای سیاسی تیم حاکم برای تداوم قدرت درافغانستان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
تجربه نشان داده است که در کشور های جهان سوم معمولا انتقال قدرت به شکل مسالمت آمیز انجام نمیشود، سنگ اندازی ها و موانع فرا راه روند انتقال قدرت به نحوازانحا صورت میگیرد. اما در افغانستان نیزمثل هر جای دیگری ازجهان سوم فرجام حس قدرتطلبی و عدم احترام به چارچوبهای قانونی پایانهای ناخوشی دارد براساس سرشت وعادت بشری،شکی نیست که حرص ماندن درقدرت باید در جان رییسجمهورکرزی نیز خانه کرده، و رییسجمهور بیشتر از هر کسی درگیر با چنین حسی شده است.بدین لحاظ اقای کرزی به خاطر حفظ و تداوم قدرت خود و خانواده اش بیشترین تلاش را به خرج خواهند داد تا مانع برگزاری انتخابات فعلی شود و یا بتواند حداقل تاریخ برگزاری آن را به تعویق بیاندازد که با نزدیک شدن به روند برگزاری انتخابات , بازیهای سیاسی تیم حاکم برای تداوم قدرت درین روزها شدت بیشتر یافته است ، ارگنیشنان میخواهند با جرگهبازی سرنوشت مردم را در ارگ رقم بزنند و سد راه برگزاری انتخابات شوند. نبود یک اداره ملی قوی وکم رنگ شدن حضور امریکایی ها فضای دیگرگونه ای را در انتخابات فراهم خواهد کرد و درآن صورت اقای کرزی با زبان دراز به خود حق خواهد داد که درقضیه ی انتخابات مداخله کرده و نقش بعدی خود را آشکارا به گوش مردم کشوربرساند.
تیم حاکم از مجموع تنش ها و پیکارهای انتخاباتی که پیوسته داغ، تحریک آمیز، وحساس تر می شود؛ انتظار دارد تا یک خلاء قانونی به وجود بیاید که بتوان از آن به عنوان بهانه ای موجه به منظور استمرار دوره حکومت کنونی استفاده ومجموع این گونه تحولات، خود به خود راه را به ادامه کار حامدکرزی مساعدنماید.در حالیکه قواعد بازی دموکراتیک حکم مینماید که اقای حامد کرزی با ختم دورهی کاری، قدرت را به رییسجمهوری منتخب واگذار کند و نقش خود را در انتقال مسالمت آمیز قدرت بازی کند. اماآقای کرزی محاسبات دیگری را داشته و تلاش می کند وجهه ای برای خودش از نظرتاریخی به دست آورد. حامد کرزی باید میراث ۱۳ سال حکومتداری را به جانشینش بسپارد و در واقع با روی کار آمدن یک رهبری جدید، فرصتی بهتر برای داوریهای تاریخی را فراهم نماید.
از جانب دیگر تجربه ی بیش ازیک دهه حکومت داری تیم حاکم نشان داده است که دست اندرکاران نظامی و سیاسی امریکا و متحدینش درطی این مدت درافغانستان ازطریق دریافت اطلاعات تحریف شده بوسیله لابیهای انحصارگرقدرت به نام والقاب گوناگون جامعه جهانی را گمراه وباعث اشتباهات بزرگ برای نیروهای بین المللی شده اند.این لابی های قبیله گرا درداخل ارگانهای دولت ,جامعه جهانی و مخالفین دولت ازصلاحیت فراوان برخورداربوده که سیاست دولت را بربنیاد گرایشات و اندیشه های برتری خواهانه قومی وگروهی سوق می دهند وبدین ترتیب استخبارات نظامی پاکستان و گروه مزدور طالبان از آغاز فعال سازی اردوی ملی و دیگر نیروهای رزمی کشور دست به یک سلسله اقدامات ازطریق جابجائی و نفوذ دادن افراد مورد نظر شان در سطوح مقامات رهبری کننده ارگانهای قوای مسلح کشورانجام دادند .چون از لحاظ ترکیب قومی مقامات کلیدی رهبری اردو را افسران نظامی مربوط به قوم حاکم می سازد و درسطوح پائینی و صفوف اردوی ملی را جوانان مربوط به اقوام غیر پشتون کشورتشکیل میدهند. گرچه گرایشات کنونی موقف قبیله سالارانه ی آقای کرزی شباهتهای زیادی را به گرایشهای قوم گرایانه داکتر نجیب الله به هم میرساندکه وی نیز درسالهای اخیر حکومتش روابط نزدیک با حکمتیارودیگر تنظیم های قیبله گرا برقرار کرده بود و نفاق قومی را با شیوه های گوناگون برعلیه اقوام غیر پشتون در کشور سازماندهی می کرد. آقای کرزی نیز درین اواخر مانند داکتر نجیب ا لله مصروف همان اقدامات نفاق افگنانه می باشد و دور از تصور نیست که او نیزمانند داکتر نجیب الله بوسیله افراد نفوذی حکمتیار و طالبان در داخل دولت زمینه ی سقوط دولت کنونی را فراهم و یکدهه دستاوردهای حاصیله را نابودنماید.
افغانستان درشرایطی به سوی سومین دور انتخاباتِ ریاست جمهوری گام برمیدارد ، که شیوه ی حکومت داری اقای کرزی به حیث عامل درونی ناکامی امریکا و ناتو برای مهار تروریسم گردیده وغارت کمکهای جامعه ی جهانی ومنابع داخلی توسط تیم حاکم ،باعث ایجاد یک گروه کوچکِ مفت خوارِدر جامعه وفقرگسترده درکشور شده است؛ اگردرنتیجه ی انتخاباتِ ریاست جمهوری سال آینده یک حکومتِ قابل پذیرشِ مردم افغانستان بوجود نیاید ، وضع سیاسی ای غیرقابل پیش بینی ای بوجود خواهد امد که به نفع مردم کشور ما و منطقه وجامعه ی جهانی نخواهد بود. زیرا افرادی که در قدرت هستند به راحتی حاضر به ترک آن نخواهند بود. انتخابات در موجی از اعتراضات کاندیدا ی شکست خورده به دور دوم خواهد رفت و دور دوم نیز توام با تقلب گسترده همراه بوده که چنین انتخابات هیچ مشروعیتی برای کاندید پیروز به ارمغان نخواهد آورد.
از انجائیکه تیم حاکم در طی هفته های اخیر بالای دو پروژه ی سیاسی در داخل ارگ مصروف کارند ودر گام نخست سعی میکندتا ازطریق نشست جرگه ی بزرگان قیبله ی درانی زمینه ی معامله میان برخی ازنامزدان انتخابات ریاست جمهوری اینده را به نفع یکی از نامزدان مورد حمایت تیم حاکم فراهم نماید . بدین منظورحدود دوصد تن ازسران قوم درانی در تبانی با ارگ ریاستجمهوری در روزهای اخیربا تدویر جرگه ی تفاهم درداخل ارگ تلاش نمودند که میان زلمی رسول، قیوم کرزی، نادر نعیم و برخی نامزدان دیگر میانجیگری کرده و یکی از آنها را وارد کاروزارهای انتخاباتی بسازد که کارتشدیدی بوسیله ی شخص حامد کرزی و همفکرانش در ین راستا هرروز ادامه داشت ولی جلسات جرگه ی تفاهم درین امر ناکام وجرگه ی مذکور هیچ رغبتی به زلمی رسول نشان نداده است. حالا حامد کرزی، از نامزدی قیوم کرزی حمایت وتحرک کرزیها پس از شکست جلسات «جرگه تفاهم» افزایش یافته است. بهنظر میرسد که در حال حاضر چانهزنیهای کرزیها با اشرفغنی ومارشال فهیم، ادامه د ارد که دور از تصور نیست درین انتخابات نیز مارشال قسیم فهیم بازهم داکتر عبدالله را کنار گذاشته وبرای معامله با نامزدغالب مورد حمایت ارگ، برسر معاونیت اول کناربیاید . اما دیده میشود که حتی در آخرین روزها حکومت کنونی با ذهنیت قبیلهیی در تلاش است تا نتایج انتخابات را از دیدگاه قبیلهیی خود رقم بزند. در صورتیکه مردم کشورانتظار دارند که انتخابات در سایۀ قانون و نظام برگزار شود؛ ولی تیم حاکم میخواهد قانون انتخابات را نقض نموده و از طریق جرگه قیبله ی درانی ریس جمهور اینده افغانستان را که به شخص اقای کرزی مطیع و فرمانبردار باشد در داخل ارگ پیش از پیش تعین وبدین وسیله قانون اساسی و دموکراسی نوپای کشور را بد نام نماید و توسط تقلب انتخاباتی کاندید مورد حمایت ارگ را به قدرت برساند.
از سوی دیگر برخی از حلقات تیم حاکم در ماه های اخیر قبل از رهائی زندانیان طالب از بگرام , مذاکرات و معاملات مخفیانه و پنهانی را با طالبان و حکومت پاکستان به پیش می برد تا از طریق وارد نمودن فشار بیشتر نظامی توسط گروه طالبان بالای مراکز عمده ی دولتی اوضاع را در افغانستان بطرف بی ثباتی زیاد تر کشانیده و برای جامعه ی جهانی وانمود کنند که اوضاع امنیتی هرروز خرابتر شده میرود و حکومت اقای کرزی باید تمدید پیدا کرده و حالت اضطراری در کشور اعلان و انتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی به تعویق انداخته شوند .که میتوان زنگ خطر ,اثار و علایم نزدیک شدن به بی ثباتی بیشتر را در حوادث خونین غازی اباد ولایت کنر که بیش از بیست تن از سربازان اردوی ملی افغانستان در اثر خیانت افراد نفوذی دشمن از طرف گروه طالبان کشته و اسیرشدندمشاهده نمود. و هم چنین یکتعداد از مسافران هزاره تبار ولایت دایکندی در شهر ترینکوت ولایت ارزگان در اثر حمله ی شبانه در مسافر خانه ی ترینکوت کشته و زخمی شدند که این عمل طالبان در هماهنگی با تیم حاکم ارگ نشانه ی از تشدید جنگ میان قومی را برملا میسازد. برای اینکه رخ دادهای دهه ی 1370خورشیدی درافغانستان تکرارنشود،امریکاباید درسیاست افغانی وپاکستانی ای خود بازنگری ومانع تخریب کاری کرزی وپاکستانی ها درفرایند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پیش رو شود.
اگر آمریکایی ها به طورکامل از افغانستان خارج شوند، احتمال دردست گیری مجدد کابل توسط طالبان و خطر جنگ داخلی دیگری وجود دارد.زیرا پاکستانی ها موافقتنامه پنهانی همراه با پیش شرطهای جداگانه ی را برای آقای کرزی ارایه کرده است که اقای کرزی باید سیاست کودتای تک قومی را دردستگاه دولتی براه اندازد و نمایندگان اقوام تاجک ,هزاره و ازبک را از رهبری ادارات عمده نظامی و ملکی تصفیه نماید. درحالیکه خشم عمومی نسبت به نشانه های آشکارِ ائتلاف تیم حاکم با طالبان و حزب اسلامی حکمتیار، بن بست درروابط مردم و متحدان جهانی با حکومت خطروقوع یک زلزله ی ناگهانی دردرون دولت را فزونی بخشیده است.این زلزله، لزوماً بااستفاده ازقدرت فراگیر تخریبی طالبان واحتمال تبانی میان نیروهای امنیتی افغانستان وطالبان وجود خواهد داشت که درصورت ادامه ی وضعیت جاری، راه اندازی انتخابات و رسیدن به مرحله «انتقال مسالمت آمیزقدرت» را چا لش افرین خواهند ساخت .