نیاز احیای مجدد شورای مرکزی ملیت هزاره
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در افغانستان ، دو نوع نهاد مدنی شکل گرفته که اولی بگونۀ سنتی ، همان گروههای اجتماعی قبیلهی اند که، فیصلههای آن ، بربنیاد اصول تجددخواهی شکل نمیگیردو نهاد دومی بگونۀ جامعۀ مدنی، شهروندباور اند . چنانچه تجربه ی انتخابات اخیر نشان داد که ساختار قدرت،در افغانستان ساختار قبیلهای و قومی دارد وتا هنوز دیدگاهها برمبنای نهادهای مدرن قدرت وملت سازی در افغانستان شکل نگرفته است چون تاکنون تفوق طلبى و برترى جويى قومى، سمتى، زبانى و نژادى، همواره باعث ايجاد شگاف عميق اجتماعى وعدم مشاركت ملى در جهت اعتلاى كشوربوده است. بادر نظرداشت شرایط موجود سیاسی و اجتماعی که فعلا دو نوع نهاد های مدنی و دیگر کانونهای اجتماعی در افغانستان فعال هستند ازین لحاظ نیازبرای احیای مجدد شورای مرکزی پشین ملیت هزاره همراه با برخی اصلاحات تکمیلی وبرنامه ئی احساس میشود که با استفاده از تجارب وکار کردهای شورای مرکزی قبلی , که میتوان ازین طریق یکتعداداز مطالبات اجتماعی و فرهنگی مردم هزاره را برای رهبری حکومت وحدت ملی مطرح وبرای حل مسایل مردم هزاره به نخبگان سیاسی هزاره مشورت های لازم بدهد.
بدین ترتیب نخبگان سیاسی مردم هزاره شامل در حکومت فعلی باید احیای مجدد شورای مرکزی پشین ملیت هزاره را با مقامات رهبری حکومت پشنهاد و زمینه ی فعالیت دوباره ی انرا بشکل رسمی فراهم نمایند زیرا مردم هزاره در طی مدت بیش از یک قرن از جانب نظام های مستبد خاندانی و تک قومی مورد شدید ترین و خشن ترین نوعی از تبعیض وتعصب قومی ومذهبی وقتل عام ها قرارگرفته اند .بخصوص بعد از رویکار امدن نادر شاه درزمان صدارت سردارهاشم خان محرومیت سیاسی , قومی ومذهبی برای مردم هزاره غیر قابل تحمل گردید که در این دوره ، رهبران سیاسی مردم هزاره راهی زندانها , سیاه چال ها وتبعید گاه ها شدند وشکنجه های قین وفانه کردن ها , تیل داغ کردن ها, واسکت بریدن ها , بی خوابی ها وبه دهن توپ پراندن ها وانواع دیگری ازعذابها در آن زمان علیه رهبران زندانی مردم هزاره اعمال میشد.
علاوه براین؛ سردارهاشم خان صدر اعظم برای ممنوع ساختن جوانان مردم هزاره درموسسا ت تحصیلی نظامی و ملکی , از جمله دراکا دمی پولیس ولیسه ی حربی ودانشگاه نظامی وبورسیه های خارج ومحرومیت تقررهزاره هادر ادارات استخباراتی ,پولیس ,اردو و وزارت خارجه فرامین جداگانه ی , راصادروتاسقوط نظام سلطنتی این فرمانها قابل اجرا بود ، بلند ترین رتبه و مقام هزاره ها درحکومات خاندان آل یحیی, معلمی, سر معلمی در مکاتب ویا مامور احصا ئیه در ولسوالی های مناطق هزاره نشین بودکه بالا تر از آن اجازه ارتقا در رتبه های دولتی را نداشتند. درآن زمان مجموع تعداد کار مندان پائین رتبه و متوسط در ار گانهای دولتی از میان مردم هزاره به کمتر از بیست تن می رسیدند. در زمان حکومت خانواده ی مصاحبان با مردم هزاره بحیث قوم تحقیر شده و اتباع درجه چندم برخورد میشد و مردم هزاره در شهر کابل و دیگر شهر کلان کشور بنامهای هزاره موش خور , جوالی و آبی و آتی بجرم هزاره بودن تحقیر و کلمه ی هزاره در میان مردمان دیگر کلمه ی دشنام تلقی میگردید.
با رویکار شدن حکومت غیر خاندانی در دهه هشتاد میلادی زمینه تغییرات نسبی تبارز هویتی و قومی برای مردم هزاره فراهم وبر اساس نیاز سیاسی آن زمان جهت معرفی هویتی وهمبستگی شاخه های گوناگون قومی وفرقه های مذهبی جامعه هزاره ایجاد یک نهاد اجتماعی, بنام شورای مرکزی ملیت هزاره مطرح و این شورا درچوکات وزارت اقوام وقبایل وقت بروزچهارم ماه میزان سال 1364 شمسی بحیث واحد اداری دومی ان وزارت درشهر کابل افتتاح و به فعالیت اغاز نمود ارگان مرکزی نشراتی شورای مرکزی ملیت هزاره برای ششماه اول جریده ی پانزده روزه بنام ندای کهساران وپس ا ز شش ماه - ما هنامه ی بنام غرجستان بشکل مجلد حاوی مطالب خبری و مسایل تحقیقی و تاریخی جامعه هزاره جای انرا گرفت که این مجله خوانندگان زیادی در داخل و خارج کشور داشت.
تشکیل شورای مرکزی پشین ملیت هزاره از لحاظ اهمیت سیاسی و اجتماعی در آن زمان پیام آور برابری هزاره ها با دیگر اقوام کشور بود که بالای برخی مطالب مهم آن اشاره میگردد. اول - تشکیل شورای مرکزی ملیت هزاره, موقف و مقام این مردم را از لحاظ حقوقی با داشتن چنین شورا درچوکات وزارت اقوام وقبایل وقت با شورای های قبایل سرحدی وکوچیها معادل و همردیف میساخت.دوم - نشر اخبار تصویری و سمعی وبصری از طریق شورای مرکزی ملیت هزاره توسط تلویزیون , رادیو و دیگر نشرات چاپی رسانه های دولتی کلمه ی هزاره را در میان جامعه ی افغانستان ما نوس و رایج میساخت تا دیگر هزاره بودن جرم نبوده و از رده ی کلمه ی دشنام انراخارج و کلمه ی هزاره درگوش های برخی از متعصبین طنین انداز میشدند که قبلا کلمه هزاره را دشنام فکر میکردندگرچه با وجود فراهم شدن شرایط نسبی باز تر سیاسی در کشور ولی هنوز هم از جانب برخی ها دریکتعداد از ادارات دولتی تبعیض و تعصب پنهان و پیدا دربرابر مردم هزاره اعمال میشود.
سوم- تشکیل شورای مرکزی ملیت هزاره پشین برخلاف تصورات منفی برخی از منتقدین بیرونی و خودی مرکز همبستگی و نزدیکی بیشتر اقوام خورد وبزرگ مردم هزاره از مناطق گوناگون , پیروان چهار فرقه ی مذهبی شیعه دوازده امامی , فرقه اسماعلیه, اهل تسنن و شیعه ی اخباری بودند که از طریق نمایندگان شان که متنفذین قومی , روحانیون و تحصیلکردگان مناطق گوناگون جامعه هزاره رادر بر میگرفت پنداشته میشد زیرا در گذشته ها با پیش برد سیاست تفرقه افگنانه ی حکومتهای استبدادی نفاق میان پیروان چهار فرقه ی مذهبی جامعه هزاره و بخصوص میان فرقه اسماعلیه وشیعه دوازده امامی به اندازه دامن زده میشد که حتی این دو فرقه ی مذهبی هزاره یکدیگر را کافر میدانستند ودریک جا و در یک ظرف غذا نمی خوردند.
خوشبختانه با تاسیس شورای مرکزی ملیت هزاره که اعضای حرفوی و غیر حرفوی شورای مرکزی متشکل از مذاهب چهارگانه ی مردم هزاره ماکولات پخته ی چاشتانه راکه از طرف شورای برای اعضا و دیگر کارمندان اداری دریک دیگ پخته میشد ند به اشتراک همه ی اعضای شورای مرکزی ملیت هزاره در کنارهم در سالون غدا خوری شورا غذا ی چاشت را صرف میکردند ومشکل نفاق و جدائی میان پیروان مذاهب چهارگانه نه تنها در میان اعضای شورای مرکزی ملیت هزاره پشین رفع گردیده بود بلکه در میان مردم عادی هزاره نیز به مرور زمان حل وازین طریق نزدیکی و صمیمیت میان این چهارفرقه مذهبی جامعه هزاره فراهم گردیدند. چنانچه در ان سالها ملک شریف بعدا سناتور در مجلس سنا وقت و حاجی غلام سرور دوتن از چهره های بانفوذ قومی از دره هزاره پنجشیراز هزاره های سنی مذهب عضویت حرفوی شورای مرکزی ملیت هزاره و سید سعدی نادری فرزند سید نادر شاه کیانی ازفرقه ی اسمعیلیه مقام معاونیت شورای مرکزی را داشتند.
متاسفانه هنوز هم دشمنان هزاره تلاش دارند تادرمیان هزاره ها از طریق مذاهب چهارگانه اثنا عشر , اسماعیلی ,اهل تسنن و اخباری ,اختلافات مذهبی , قومی و نژادی را دامن زده وتشدید نماید. بدین لحاظ باید هزاره ها بخاطر اتحاد و همبستگی بیشتر موضوع قومی و نژادی را در میان خودها اصل دانسته و تعلقات مذهبی که یک امر شخصی وفرعی بدانند تا ازین طریق با برجسته نمودن مسله قومی اتحاد و یک پارچگی هزاره ها تامین گردد چنانچه دشمنان هزاره بارها در هنگام قتل عام مردم هزاره فرق میان پیروان چهار فرقه های مذهبی انها را نکرده و صرف هزاره را بخاطر هویت هزاره گی ان قتل عام نموده اند . با وجود فعالیتهای خصمانه ی دشمنان همبستگی مردم هزاره خوشبختانه در ین واخر بخاطر انسجام و همبستگی هزاره های پنجشیر شورای قومی مردم آبشار "دره ي هزاره پنجشير" تشکیل تاهمبستگی مردمي اين دره را بادیگر اقوام هزاره فراهم نماید . ایجاد شورای قومی مردم دره ي آبشار دره ي هزاره پنجشير سر مشق "خيزش هاي مردمي" اقوام گوناگون هزاره در بسياري از مناطق ديگر هزار ه نشین خواهند شد. حركت مردم ولسوالي آبشار بازتاب عيني "برگشت به خويش و هویت شناسی مجدد است" و نخستين تكانه هارا مردم ولسوالي آبشاردره هزاره پنجشیر به عهده گرفتند تا باعث انسجام اقوام هزاره ی ساير مناطق هزاره نشین گردند.
قرار معلوم رأی نیاوردن کاندید وزیران هزاره از پارلمان، ، ناشی از سنتِ "هزاره ستیزی"برخی ازنخبگان سیاسی اقوام دیگرند که تاهنوز تعصب و تبعیض در تعامل سیاسی، شان نقش دارد وهمین تقابل و تداخل باعث شده که مرزهای قومی، زبانی، تباری، مذهبی و ایدئولوژیک و سمتی ، مبنای رفتاری را در تعامل سیاسی در افغانستان تعیین نماید. دلایل ناکامی نامزد وزیران هزاره در دور جدید ،در چندین فاکتور قابل تشخیص می باشد:. تضاد، تقابل و چالش های درونی رهبران سیاسی هزاره وجناح بندی، اختلافات و پراکندگی میان نمایندگان هزاره در پارلمان، که بخاطر اختلاف سیاسی شان با رهبران سیاسی هزاره به کاندیدهای آنها رأی ندادند و در ضمن حزبی بودن ورقابت های درون حزبی این نامزد وزیران ,رقابت و حساسیت ها میان دو تیم حاکم، غنی وعبدلله، نیز تأثیر مشخصی در روند ناکامی نامزد وزیران هزاره برجای گذاشته است.
بهرحال، نخبگان سیاسی , روشنفکران وفرهنگیان هزاره باید درک لازم ازپیچیدگی سیاست در افغانستان و شناخت ازمناسبات و بافت قدرت در درون رهبری سیاسی را ، پیدا وبا تحلیل درست از وضعیت سیاسی کشورموضع گیری نمایند. مطئمنا هزاره ها بیشتر از هرگروه قومی دیگر نیازمند گشودن باب تعامل، گفتگو و فرهنگ سازی سیاسی و مدارای فکری می باشند؛ زیرا هزاره ها بارها قربانی اصلی قومی شدن سیاست قبیله ای درمناسبات قدرت وعصبیت های اجتماعی بوده اند. هزاره ها باید انرژی واستعداد خود را در هر حرکتی سیاسی شفا ف تر، بکار برده و با ، تعامل عقلانی، برای یافتن مشترکات در مرحله ی نخست میان خودها وبعدا باسایر اقوام کشور ، جسورانه و ساختار شکنانه گام بردارند.با در نظرداشت اوضاع سیاسی جاری در کشور نیازاحیای مجدد شورای مرکزی پشین ملیت هزاره بحیث یک نهاد مدنی اجتماعی احساس تا هماهنگی لازم رامیان اقوام هزاره وباب تعامل با اقوام گوناگون افغانستان را فراهم تاازین طریق یکتعداداز مطالبات اجتماعی و فرهنگی مردم هزاره را برای رهبری حکومت وحدت ملی ونخبگان سیاسی هزاره مطرح نمایند.
پيامها
13 فبروری 2015, 23:53, توسط عارف الف
تأسیس یک شورای نوین تحت رهبری روشن فکران و نخبه گان واقعی هزاره ها در صورتیکه بتواند ، از یک طرف سفیر فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز باشد و از جانب دیگر با درک حساسیت های اجتماعی کشور، جایگاه ما هزاره ها را در ساختار سیاسی دولت و نظام، بصورت مدنی و خردمندانه و بدون هرگونه شور و اغتشاش، مشخص و ماندگار نماید، یک نیاز جدی است.
عارف الف.