جنــرال دوســتم نمــادی از شجاعت و اراده ی نظامی و سیاسی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در طی مدت چهارده سال اخیر بارها جنرال دوستم به دولت اقای کرزی پیشنهاد نمود که خواهان نبرد علیه طالبان در چوکات نیروهای امنیتی در جبهات جنگ می باشد؛ ولی متأسفانه اقای کرزی روی ملحوظات تباری و سیاسی اجازه ی مبارزه را علیه تروریستان به او نداد؛ زیرا اقای کرزی نه تنها خواهان صدمه به طالبان نبود؛ بلکه ده ها هزار طالب را از زندان های بگرام و گوانتانامو آزاد ساخت .گرچه جنرال دوستم در زمان حکومت اقای كرزى از ميدان جنگ دور نگهداشته شد اما حالا ، که ، ناامنی نهایت گسترده تر و خطرناک تر نسبت به گذشته گردیده، که جنرال دوستم به عنوان معاون اول مقام ریاست جمهوری لباس نظامی را بر تن نموده و منحیث نمــادی از رزم ومیهــن دوســتی پا به حوزه رزم وپیکار گذاشت ودر دفاع ازوطن علیه طالبان و داعش حاضر ودر خط مقدم نبرد در کنار مردمش برای تحقق ندای آزادی لنگر انداخت وآقای دوستم گفته است که: "من هم مانند یک سرباز پرتله می پوشم، اگر زخمی ویا شهید شوم از شهادت باکی ندارم.
برای همه معلوم است که از شروع سال روان هجری شمسی، ولایات شمال کشور به ویژه فاریاب به شدت ناآرام ونیروهای امنیتی با طالبان در چندین جبهه درگیر بودند که جنرال دوستم به ولایت فاریاب رفت وعملیات نیروهای امنیتی را در آن ولایت رهبری وعملیات های موثیری را برای هدف قرار دادن طالبان در منطقه آغاز کرد. چون جنگ فاریاب، جنگ یک ولایت نیست این جنگی است که همه مناطق شمال و افغانستان را تهدید می کند، تا زمانیکه از قریه ها و خانه های فاریاب دشمن رانده نشود مناطق شمال کشور ارام نخواهد شد . جنرال دوستم در جریان عملیات در فاریاب موفق شد که بسیاری از رو ستاهای زیر تسلط طالبان در المار و قیصارودیگر مناطق آن ولایت را ، تصفیه کندوحضور او در ساحه، عامل مهم در موفقیت عملیات نیروهای امنیتی است چون وی اراضی ولایت فاریاب را بلد است و بهعنوان یک چهره نظامی وسیاسی ، پایگاه قومی در آن ولایت دارد.
حضور او در ساحه، پشتوانه سیاسی رابرای عملیات نیروهای امنیتی در فاریاب فراهم کرده است.تا حال دراثر پیکار نیروهای امنیتی تحت رهبری وی ، تعداد بی شماری از تروریستان نابود گردیده، عده یی هم تسلیم و متباقی آنان در حال فرار می باشند. اگر جنرال دوستم بتواند شبکههای مردمی حزبش را در ولایت فاریاب ایجاد کند، نیروهای مسلح ضد دولت، در ساحه نمیتوانند تحرکات جدی داشته باشند. پاکسازی فاریاب وحضور پررنگ نیروهای امنیتی در کندز، سبب شده است که میزان تهدید در این ولایت، نیزکاهش یابد.رفتن جنرال دوستم همراه با برخی از نیروهای امنیتی درین روزهای نزدیک به ولایت سرپل فعالیت تخریبی تروریستان را محدودخواهند نمود . دردناکتر از اینکه موفقیت جنرال دوستم درجنگ علیه طالبان، به دلیل ازبیکبودن او، زیر ساطور سانسورِ اجتماعی و نگاه قومی از سوی برخی روشنفکران، قوم گرا با سکوت بدرقه میشود.
اگر بهجای جنرال دوستم یکی از رهبران دیگر می بود، در مطبوعات و رسانههای اجتماعی شور و غوغا راه میافتاد. کردار و رفتار دوستم در متنِ جنگ رهبران مدعی طالبستیزی را آشكارا تحقیر میکند. این حساسترین لحظاتیست تا رهبران حکومت فعلی از خواب زمستانی بیدار شوند ودر غیر ان که اگر این سیل سرازیر گردد همه را نابود خواهد نمود. جنرال دوستم همین حالا در میان مردم قدر شناس کشورلقب مارشالی را از آن خود کرده است. او میگوید آماده است تا با همین لباس نظامی عملیات پاکسازی را در ولایت «قندوز» در شمال تا «هلمند» و «لوگر» و هر ولایت ناامن دیگر افغانستان نیز گسترش دهد.در حالیکه به غیر از جنرال دوستم، همه رهبران، قوماندانان و طالب ستیزان خیالی، سنگر های رزم را ترک کردندوفقط با سرنوشت مردم قمار سیاسی میزنند. اگر نبرد جنرال دوستم در سایر ولایات علیه طالبان و داعش ادامه پیدا نماید، به یقین که همه ی لانه های تروریستان از افغانستان نابود خواهند گردید.چون وی به جنگ و صلح باور و اعتقاد دارد که در این شرایط ارگ را ترک کرده دوشادوش نیروهای امنیتی میرزمد. گرچه وزارتخانههای قوای مسلح، تصفیه ی ولایتهای لوگر و وردک را در آجندا ندارند. در حالیکه تصفیهی روستاهای ولایتهای وردک و لوگر، سبب میشود که ضریب امنیت درشهر کابل بالا برود.بنابراین ضروری است که در ولایتهای لوگر و وردک نیزعملیاتهای تصفیهای راهاندازی شود.
اعلام گسترش جنگ به سراسر شمال و افغانستان از زبان معاون اول ریاست جمهوری، بیانگر آغاز یک دست سازی رهبری سیاسی و نظامی دهلیز شمال کشور است چون مدیریت بین المللی طرفدار استقرار یک رهبری قابل اطمینان است که از دولت کابل بی قید وشرط، فرمان ببرد. نامزد اصلی این جایگاه، ظاهراً جنرال دوستم است. البته دور خوردن لشکریان جنرال دوستم از فاریاب به سوی کندز و تخار، فضای تنفس برای فرماندهان و مناطق تحت ادارۀ جمیعت اسلامی را مختنق می سازد. درصورت وسعت دایره جنگ، ممکن است نیروهای جمیعت اسلامی برای حراست از ساحه حیاتی خود، جبهات تازه یی را در برابر جنرال دوستم بیاراید.در حالیکه نبرد جنرال دوستم باید برای برخی از رهبران سیاسی و نظامی تاجیک ها وهزاره ها و سایر اقوام کشور یک الگوی تاریخی وانطباقی باشد.
حتی جنرال دوستم در این راه اگرموفق هم نشود، ولی افتخار تاریخی را با خود دارد.چوناو تابو شکن واقعی تاریخ این سرزمین کهن است، که” ورد زبان نسلها ی اینده ی کشورخواهند بود. زیرا جنرال دوستم به جنگ تحجرگرایی، خرد گریزی، ترویج گران جهل ونادانی ومدنیت ستیزان رفته تا مناطق نا امن ومردم اسیر شده را از چنگ عناصر افراطی مذهبی نجات بدهد. بدین ترتیب جنرال دوستم را میتوان پیشوای جنگ و صلح دانست زیرا او در صفحات شمال در کنار نیروهای امنیتی، باعث تقویت و تشویق این نیروها در سایر ولایات کشور در نبرد بر ضد تروریستان نیز گردیده است اودر مبارزه علیه تروریستان، باعث خشنودی و حمایت اعضای پارلمان ، قوه اجرائیه و قضاییه شده و تمامی مردمان کشور حمایت شان را از وی و نیروهای امنیتی کشور اعلان نموده اند.
جنرال عبدالرشید دوستم دارای سابقه درخشان مبارزاتی ونظامی در بیش از چهار دهه ی ومحصول فقر، محرومیت، تعصب، تبعیض، خشونت و کشتارهای زنجیره ی جباران بوده که ا و میتواند نمادی ازشجاعت واراده ی نظامی وسیاسی و مارشال واقعی در سنگرهای مقاومت علیه دشمنان مردم افغانستان باشد. گرچه دولتها آمدندو رفتند، ولی او تا هنوزبه عنوان بازيگر مقتدر در معادلات قدرت باقى مانده وچنانچه در نبرد سرنوشت ساز بخاطرسقوط امارت اسلامی طالبان نقش وی در کنارائتلاف بین المللی خیلی برجسته بود ؛ که وی ابتکارات خاص نظامی را به غرض نابودی طالبان و القاعده به عهده داشته است . جنرال دوستم تا کنون نبرد های فراوانی را با مخالفین ورقبای سیاسی خویش تجربه نموده وهرگز در برابر شکست زانو نزده است .
اما تلخترین شکست او ناشی از وجود جنرال ملک بود که با تبر طالبان بکار رفت. ولی جنرال دوستم ازین چالش قد برافراشت و در نخستین سالهای سقوط شمال بدست ظالبان” مجددآ مردمان رنجدیده را از جهنم سرای دربند طالبان نجات داد.جنرال دوستم حالا نیز در مناطق مختلف ولایت فاریاب، المار وقیصار به داد کسانی میرسد که در طی دودهه مردم این مناطق را به خون آغشته ساخته وبنیان هستی خانواده ها را درافغانستان، با انتحار وانفجار نابود کرده اند. گرچه مقام های بلند پایه ی کشور در مورد موجودیت مزدوران بیگانه صحبت می کنند ولی اما کسی از این افراد نام نمی برد هر چند امنیت ملی در مورد جاسوسان 4 هزار پرونده انباشته شده در اختیار دارد ولی پیگیری نمی شود. نظام باید برای نشان دادن توانمندی خود از یک جایی شروع و افراد مزدور و جاسوس را به مردم معرفی کند. تنها با شعار دادن سران حکومت چیزی حل نمی شود.