نامه سر گشاده مهاجرین به نمایندگان محترم کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور پناهندگان و عودت كنندگان جمهوری اسلامی افغانستان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نمایندگان محترم کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور پناهندگان و عودت كنندگان جمهوری اسلامی افغانستان:
بسمه تعالی
من اصبح ولم یهتم باامورالمسلمین فلیس بمسلم
(رسول اکرم (ص) )
بنی آدم اعضـــای یکدیگـرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدردآورد روزگــــار دگر عضو هــارا نمــاند قــرار
تو کز محنت دیگـران بی غمی نشـاید که نـامت نهنـد آدمی
نمایندگان محترم کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور پناهندگان و عودت كنندگان جمهوری اسلامی افغانستان:
همانطور که مستحضريد بعد از اجراي طرح ضربتي اخراج پناهندگان افغاني از ايران، در لابلای اجرای این طرح، حوادث تلخ و ناگواری به وقوع پیوسته و میپیوندد ،که اخبار آنرا از رسانه های بین المللی همه روزه می شنویم ، در حالي که بسیاری از این وقایع هنوز بیان نشده و یا به رشته تحریر در نیامده است ، که خلاصه ی آن توهین ، دشنام ، ضرب و شتم در ملاء عام ، اخراج زنان و کودکان (جدا از خانواده های شان)و تلف کردن اموال پناهندگان ، آزار جسمی ، روحی و روانی ، وحشت و حراس می باشد. که هیچ یک از موارد ذکر شده با قوانین بین المللی و اخلاق انسانی مطابقت ندارد و با وجود قوانین صریح بین المللی در مورد حقوق پناهندگان مطابق ماده های 17، 18 ، 22 ، 26 ، 29 و 32 با پناهندگان در این کشور همچون بردگان برخورد می گردد ، که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- پناهندگان افغانی مقیم این کشور مجبور و محدود به انجام شغل های سخت و شاقهی چون چاه کنی فاضلاب ، چوپانی، سنگ بری و ... گردیده که نظیر آنرا در زمان های گذشته برای بردگان داشتیم . این نوع برخورد خلاف قوانین بین المللی و پناهندگی طبق ماده های 17 و 18 می باشد .
2- عبور و مرور پناهندگان افغانی در بعضی از مناطق شهری همچون میدان قیام (سبز میدان) و حاشیه های زاینده رود و با دلایل واهی با اعلام مناطق ممنوعه تحریم گردیده و به موارد بسیاری افرادي که از این مناطق به دلايل مشکلات وضرورتهاي كاري تردد نموده اند، به شدت مورد ضرب و جرح نیرو های انتظامی قرار گرفته وبازداشت شده اند. این در حالي است که این نوع قوانین سخت گيرانه با ماده 26 حقوق پناهندگان مغایرت داشته و سالها است که منسوخ شده است.
3- بعضی از مسئولین استانی در سخنرانی ها و مصاحبه های رادیو و تلویزیونی خود اکثر مشکلات امنیتی ، شغلی ،بيكاري، فساد، گراني و ... را به حضور پناهندگان افغانی در استان ، مربوط دانسته و از مردم برای خروج آنان کمک و استمداد خواسته اند ، که این امر سبب جری شدن و سوء استفاده ی تعدادي از فرصت طلبان در آزار و اذیت و اخاذی از پناهندگان گردیده و جّوی از رعب ، وحشت و نگراني را در میان پناهندگان به وجود آورده است .
4- کارت های شناسایی خانواده هاي پناهندگان که به منزله شناسنامه ی یک مهاجر است در کنار این که فاقد هر گونه ارزش واقعی بوده و بلا استفاده می باشد، در این ایام به بهانه های مختلفی چون نداشتن کارت کار گری ، حضور در مناطق ممنوعه احتمال جعلی بودن و... توسط دفتر اتباع قید شده و تنها یک کپی از مدرک پس از گذراندن چند روز زندان به صاحب آن داده می شود . اعمال اين وضعيت موجب سرگردانی و ايجاد خسارات مالی فراوان به پناهندگان است . لذا پناهندگان خواستار رسیدگی به اعاده حیثیت و جبران خسارت مالی می باشد.
5- طبق ماده 22 حقوق پناهندگان که تحصیل حق هر انسان می باشد، دانش آموزان پناهنده حتی با پرداخت شهریه نيزدچار مشكلات در دوره هاي مختلف تحصيلي بخصوص دوره پيش دانشگاهي شده اند.
6- با توجه به اين كه جامعه ی پناهنده همچون دیگر جوامع از اقشار مختلف اعم دانشجويان، فرهنگیان ، بازنشستگان ، کارگران، بيماران و... تشکیل گرديده است. با اعمال يكسري سياست هاي استاني پناهندگان محکوم به کارکردن و داشتن کارت کارگری با معرفی یک صاحبکار ایرانی هستند ، در غیر اینصورت می بایست خانه نشین شده و حق بیرون آمدن را ندارد.
7- پناهندگاني كه خواستار بازگشت داوطلبانه مي باشند اما متاسفانه با دليل داشتن مشكلات مالي و حقوقي و عدم رسيدگي به موقع و صحيح با مشكلات عديده اي مواجه گرديده و باز گشت شان به تأخير افتاده و حتي عده اي بدون رسيدگي به مشكلات حقوقي و مالي شان از كشور اخراج گرديده اند.
8- پناهندگان كه به دلايل مختلف و ضرورت پيش آمده خواهان تردد در شهرستانهاي ديگر مي باشند اداره اتباع خارجه حصول برگ تردد را منوط به داشتن كارت كارگري و پرداخت عوارض شهرداري نموده اند.
9- مایه شرمندگی و خجالت است که دولت مردان و حاکمان افغانستان بدون داشتن هیچگونه درک صحیح از اوضاع پناهندگان و توانایی های خود با امضاء توافق نامه ها موجب بروز این فاجعه شده و پس از آن حتی قادر به پاسخگویی کوچکترین نیاز این پناهندگان نبوده ، تا آنجا که صدای مهاجر مبنی بر این که ما دیگر نیازی به نان نداریم کفنی برای ما مهیا کنید ، به آسمان بلند شده است.
10- و حال با توجه به مشکلات ذکر شده پناهندگان افغانی از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد انتظار داریم که جهت حل این مشکلات به چاره اندیشی پرداخته و از شكسته شدن بیش از این از استخوان های این پناهندگان در زیر بار این همه تهمت ها ، توهین ها ، تحقیر ها و مشکلات جلوگیری کند ، لذا ما جامعه ی پناهندگان افغانی مقیم اصفهان پیشنهاد می کنیم که :
1- پناهندگاني كه خواهان بازگشت داوطلبانه هستند بايد به سرپرست آنها فرصت كافي داده شود تا داخل كشور رفته وزمينه هاي بازگشت خانواده هاي شان را فراهم كنند كه تا اين فرصت خانواده هاي شان اجازه اقامت در ايران را داشته باشند.
2- کمیساریا با تصویت بودجه و امضاء توافقنامه بین دولتین ایران و افغانستان مهلت اقامت را تا شرایط مطمئن تر تمدید و طرح بازگشت داوطلبانه را به معنی واقعی اجرا کند، نه این که با وارد آوردن فشار های روحی روانی آنان را مجبور به بازگشت داوطلبانه نماید.
3- در صورت که نه دولت جمهوری اسلامی ایران پذیرای انبوه از پناهندگان است و نه شرایط فعلی افغانستان ایجاب می کند تا پناهندگان بر گردد و برای این که فاجعه ی انسانی پیش نیامده و مردم تلف نشود از کمیساریای عالی پناهندگان تقاضا می شود که با تقسیم این تعداد پناهندگان باقی مانده آنها را به کشور های ثالث معرفی و زمینه ی مهاجرت آنها را به کشور های مهاجر پذیر فراهم نماید.
از طرف پناهندگان افغاني مقيم اصفهان
پيامها
17 آگوست 2007, 10:58, توسط جوان افغان
سلام من یک افغان هستم واقدامات کمیساریای عالی را محکوم می کنم زیرا در داخل سازمان پول خوری و توهین به افغان های غزیز می شود
افراد کمیساریا فقط به پشت صندلی های خود لم داده اند و کار برای افغان ها نمی کنند. با تشکر یک جوان افغان
16 جولای 2008, 03:56, توسط لطيفه دوستي
سلام برسازمان ملل متحد من يك زن افغاني هستم. بادوفرزندوشوهرميضي ديسك كمرذارد.كارسخت نمي تواندوهنرهم ندارد.خودم خياطي ميكنم ازشماخواهش ميكنم زوتر جواب مارابدهيد
آنلاین : من يك زن افغاني هستم با دوفرزندوشوهرديسك كمر دارد..كارسخت نمي تواند وهنرهم ندارد خودم خياطي ميكنم
23 می 2009, 09:48, توسط ناشناس
سلام من به عنوان يك نوجواني افغاني در قزوين ازشما تشكرميكنم دوست دارم باشمابيشتراشنابشم
9 دسامبر 2007, 10:36, توسط شاکر
همین بس که انسان عالم را محضر خدا نداند:
این میکده دیگر شعف و شور ندارد-
چون ساغر ساقی نفس طور ندارد
هر انسانی قبل از نژاد و دین وفرهنگ یک انسان است و این بزرگترین فهم یک انسان از انسان بودن است
به امید این مدینه فاضله
ارادتمند همه خوبان محمود ح
21 فبروری 2008, 14:36, توسط حسن
من یک افقانی هستم که از امور اداری ونمایندگان کمیساریای عالی می خواهم با ترتیب دادن سایتی مثل سایت امایش از مهاحرین برای کشور ثالث ثبت نام کنند .این بهتر از هر نامه نگاری است ویا حداقل نحوه قبولی را در بروشور های اعلام نمایند
27 آپریل 2008, 15:47, توسط mahdi
بله من موافق هستم من 21 سال دارم و متولد ایران هستم اما 3کلاس سواد دارم هر کاری نمی توانم انجام بدهم وقتی کارم گیر می کند و وارد یک کلانتری می شوی از آن آشخور هیچ تا آن رئیس پاسگاه همه ما را به توهین صدا می کنند و اذیت می کنند هیچ نشانی از حقوق بشر در این کشور نیست از بدو تولد تا به امروز فقط یادم می آید که هر ساله می خواهند مهاجران را بیرون کنند و ما با ترس و لرز زندگی می کنیم.پول خوری های فراوان ،نه بیرون می کنند و نه نگه می دارند همه ما بین زمین و آسمان معلق هستیم به داد ما هم برسید ای کسانی که می توانید ...می خواهم از این کشور بروم به هر جا که شد کمک کنید
27 آپریل 2008, 15:39, توسط mahdi
سلام من یک جوان 21 ساله که در ایران متولد شده ام خبر زیاد است در سالی که گذشت من شاهد نامردی های زیادی از جمهوری اسلامی بودم سال گذشته وقتی که اعلام کردند که باید مهاجران فاقد مدرک باید خارج شوند جوانی را گرفتند که نان آور خانواده بود پدرش زمین گیر و داری همسر و چند خواهر و برادر و مادر.وقتی این جوان به نام حسین را گرفتند و به اردو گاه بردند مادرش خیلی التماس می کرد که او نان آور است ما بعد از این باید چه کار کنیم و لی گوشی برای شنیدن نبود.در آخر التماس کرد که مهلت بدهید که ما هم اساسمان را جمع کنیم و باهم برویم آنها دو ساعت وقت دادند.مادر ناامید به خانه بازگشت و از بس که غصه خورد سکته کرد و بستری شد حسین را رد مرز کردند .حسین خبر نداشت که مادرش سکته کرده است،اینجا مادرش چند روزی در بیمارستان بستری بود اما افاقه نکرد و جان سپرد،حسین در افغانستان بود و به دنبال راه باز گشت بی خبر از این که مادرش دق مرگ شده است .خبر به او رسید و هر جوری که بود خود را رساند اما چه فایده دیگر کار از کار گذشته بود .وقتی پیگیر این ماجرا شدند دولت قبول کرد که فقط بخاطر سرپوشی این ماجرا به حسین مدرک بدهند ،«مدرک به قیمت جان مادرش»
حالا شما قضاوت کندید در باره این جمهوری اسلامی مهدی از قم
5 می 2008, 16:17, توسط استا
باسلام وسپاس ازکابل پرسمن یک جوان افغانی هستم وقعآافغانی ها همیشه تهقیرمیشودوضیفه انسانی ایجاب میکند که هرکسی کاری ازدستش برمیایدانجام دهدشرایط پناهندگی درکشورسالث ویاهد اقل صدای مهاجر که ضلم های دورازکرامت انسانی درهقشان میشودزن راازکوچه وخیابان بدون که خانواده ان مطلع شود ردمرض میکندمادرعصر فن او
ری اطلاعات بسر میبریم چرامسولین افغانستان هیج اقدام نمی کند بعنوانمثال چرانضامیان انگلیسی راتشریفات ان چنینی وکوت شلوار تحویل مقامات شان میدهد
15 جولای 2008, 12:42, توسط علي دوستي
با عرض سلام سازمان ملل متحد.من يك افغاني هستم كه درايران زندگي مي كنيم وزندگي سختي هم داريم.درافغانستان جاومكان نداريم.ازسازمان ملل متحد درخواست ميكنم كه پناهندگي دركشورهاي خارجي وزودترجواب مارابدهيد
آنلاین : http://www.mysite/com
22 جولای 2008, 05:33, توسط دوستي
سلام جو اب مارانداديدماچه كار كنيم. لطفاجواب مارابدهيد.
آنلاین : http://www.myste//com
20 جون 2008, 10:07
باعرض سلام من هم یکی از اون دسته مهاجرین افقفانی هستم فاقداعتبارم ودرایران به سختی زندگی می کنم ودرهمین ایران مادر وپدرم را ازدست دادم وفعلا با برادری کوچک تر از خودم با این همه گرانی مسکن ومواد غذایی وغیره تنها زندگی سختی را سپری می کنم وبه دفتر سازمان ملل نامه ای فرستادم برای اسکان مجدد تا حداقل ازطریق سازمان ملل این مشکلات زندگی ام را حل کنم ولی متاسفانه این مشکلم را باپول زیادی حل می کنند خلاصه از طریق سازمان ملل هم به من توجهی نشد حالا من ماندم این مشکلات متاسفانه درافقانستان هم کسی وچیزی ندارم یک جوان افقان تنها با باری از مشکلات
19 سپتامبر 2008, 00:37, توسط جواد رضايي
سلام دوستان من همه اين نامه هاي شما را خواندهام ولي با اين پيامها و نامه ها فكر نميكنم كا ري
انجام بدهند
20 جون 2008, 10:13, توسط سراج الدین
باعرض سلام من هم یکی از اون دسته مهاجرین افقفانی هستم فاقداعتبارم ودرایران به سختی زندگی می کنم ودرهمین ایران مادر وپدرم را ازدست دادم وفعلا با برادری کوچک تر از خودم با این همه گرانی مسکن ومواد غذایی وغیره تنها زندگی سختی را سپری می کنم وبه دفتر سازمان ملل نامه ای فرستادم برای اسکان مجدد تا حداقل ازطریق سازمان ملل این مشکلات زندگی ام را حل کنم ولی متاسفانه این مشکلم را باپول زیادی حل می کنند خلاصه از طریق سازمان ملل هم به من توجهی نشد حالا من ماندم این مشکلات متاسفانه درافقانستان هم کسی وچیزی ندارم یک جوان افقان تنها با باری از مشکلات
23 جون 2008, 16:15, توسط نیاز کوچولو
سلام دوستان من نیاز هستم و با نظرات وانتقادات همه شما موافقم اما اگر کسی باشد بشنود من 4ساعت متوانم درد دلم را مختصرا عرض کنم ولی فکر نکنم
آنلاین : مقدمه حرف غریبان
29 جون 2008, 06:17, توسط شیوا
با سلام خدمت کارکنان کابل پرس?
این نامه خیلی صریح و واضح بیان کرده است که چه ظلمی به اتباع افغانی در ایران می شود .من خودم بیست وسه سال است در ایران هستم در حالی که اگر در یکی از همان کشورهای به اصطلاح کافر غربی بودم الان تابعیت هم گرفته بودم .
در حالی که در ایران همه گونه ظلمی به ما می شود.این موضوع برمیگردد به اینکه ما هیچ گونه نماینده ای در سازمان یا دفتر اتباع ایران نداریم . در حالی که اغلب مهاجرین در سراسر دنیا انجمن ونماینده دارند .البته مقداری از این مشکل به خود ما بر می گردد چون ناهماهنگ به این کشور امدیم واین ها هم همانطور نا هماهنگ از ما پزیرایی کردند .
ما هیچ ارزشی برای ایرانی ها نداریم (از عربها که به انها تجاوز کردن و کشور انها را خراب کردن وهنوز اسیر در عراق باقی است من این را از یک تبعه افغانی که در چنکهای ایران و عراق اسیر شده بود ودر زمان دست گیری صدام به دست خود عراقی ها ازاد شده بود شنیدم این فرد بیست ویک سال زندانی بود .
زنهای ایرانی چه قدر مورد تجاوز عراقی ها قرار گرفتن چقدر مال وانوال انها به غارت رفت ... یا انگلیسی هایی که برای جاسوسی به ایران امده بودن چگونه مورد لطف وپذیرایی قرار گرفتن حتی رییس جمهور احمدی نژاد از چند سرباز معذرت خواهی کرد و انها را در زندانهایی که قالین فرش بود ومبل چیده بود وکلر و بخاری داشت ...
نگهداری کردن برای رفتنش میان لباسهای انها پول گذاشته بودن کفشهای انها را واکس زده بودن .........)
حال در اصفهان پایتخت فرهنگی اسلام یک اقایی به نام همت یار حتی بر سر فرماندار و شهر دار ونیروی انتظامی حکومت می کند مردم را در این گرمای بی سابقه در حالی که کارت اقامت دارد می گیرند به جرم اینکه کارت او وقتش تمام شده ویا کارت کارگری ندارد در حالی عوارض شهرداری را داده است پول هفتاد هزار تومانی را پرداخت کرده است می گویند دوباره پرداخت کن چون ان پول ها به جیب ما نرفته به جیب دولت مرکزی رفته است خلاصه اداره کا را هم به جان ما انداخته است این ادم (همت یار )همان ادمی است که در مشهد شهر امام رضا افغانها را چند سال پیش ازیت می کرد .
در همین هفته 7/4/87 برنامه پیک هفته مصاحبه ای با مسول اداره کار داشت ایشان می گفت : افغانها فقط در مرغ داری سنگبری کوره اجر پذی می توانند کارکنند در حالی که زمان ثبت نامها همه ی شغل ها ازاد بود ان سایت دروغین فقط برای جوامع بین الملی بود .اینها دم از ازادی فرهنگ وادب می زنند که مدارس خودگردان را اجازه فعالیت نمی دهند که نکند افغانها فرهنگه شان بالا برود
ناگفته نماند که اگر همین سرمایه وکارفرهنگی درطول یک قرن روی ایران خرج شده اگر هر جای دنیا خرج ومصرف می شد انجا بهترین دنیا می شد .اینها دم از فرهنگی که ندارند ومال اینها نیست می زنند مثال :مگر در کتابهای خود مولوی را یک ایرانی معرفی نمی کرد (اقای دوستی در رادیو جوان مولانا جلالدین رومی ایرانی یعنی می خواست بلخی نگوید )
خلاصه در اصفهان فعلا خون مهاجرین در شیشه است .
مریم شیوا از اصفهان
5 جنوری 2009, 06:15, توسط داوود
سلام درباره جمعه 13/10/87 . شما به چه حقي بدون فكر به سيد جواد ذاكر توهين كرده ايد . وقتي عشق يك مداح را درك نمي كنيد چرا به او تهمت سگ بودن را ميزنيد..
11 فبروری 2009, 00:19, توسط قندهاری
باسلام - خوشحالم که این امکان وجود دارد - تا نقدوبررسی نظر ها ابراز شود - ولی تاکنون هم - ما
میترسیم که همه چیز را بگونه که بایدو شاید سوال ویا مطرح کنیم -
در موردنامۀ سرگشاده مهاجرین ازکشور جمهوری اسلامی ایبران |ازطرف مهاجرین مقیم اصفهان }
واستانهای دیگر - ویارسما ازطرف وزارت امورپناهندکان وعودت کنندگان جمهوری به اصطلاح اسلامی افغانستان - متأ سفانه تمام حق کشییها وبی نظمیها در سفارت کبری افغانستان در تهران وجوددارد که کوچکترین احترامی خود مسولین وپیره داران دم در سفارت درنظرندارند - ما شاهد زیر پا گذاشتن حرمت انسانی واحترام بشری آنجا بودیم - من ازبیگانگان هرگز ننالم - که هرچه کرد با من آشنا کرد
شما را خدا بیائید یکبار این بیرق دود گرفته ی که نشانه ی عظمت واقتدار یگ ملت وکشور است - را -
اول بیبنید - بیائید اون شخصیکه به اسم اقاسیّد دم دراست را بیبنید - که حتّی به همشهری خودش ناسزای ناموس که خیلای شرم آورست - میدهد - توکار زمین را نیکو ساختی - که پنجه در آسمان انداختی- خودمان باعث تمام بدبختیهیهای مهاجرین داریم میشیم - درد ازخدا گلایه از هعمسایه بی انصافیست - ممنونم
23 می 2009, 09:59, توسط ناشناس
موافقم
24 جنوری 2014, 09:53
سلام
میدونم نوشتن این نامه فایده ای به وضعیت ما ندارد..چون زندگی در این کشور از ما یک شخص ناامید و بی انگیزه که فک میکند دیگر هیچ راهی برایمان نمانده که بتوانیم خودمان را ازین باتلاق حقارت و بدبختی دراوریم .ما افغانی ها در کشور ایران تربیت شدیم که نباید از حقمان دفاع کنیم باید همیشه خفه شیم ...نمیدانم این سرنوشت ماست که خدا برایمان رقم زده یا نه بنده هایش ...وضعیت ما در اینجا انقد خراب است که گاهی اوقات فک میکنم حتی خدا هم نمیتواند جلوی این ظلم رو بگیرد....نمیدانم!جوانهای افغانی در ایران زندگی میکنند مانند جوانهای دیگر نیستند انگار از زندگی سیرند...بعضی وقت ها بین مرگ و زندگی باید یکی رو انتخاب کنند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟من خودم 23 سالمه اما اهی که از ته دل میکشم مانند اه زن 70 سالست...به خداوندی خدا ما مانند برده هایی که در زمان امامان معصوم زیر سلطه ستمگران بودند هستیم...دوباره همان حکومت ظلم که ترسی از خدا در وجودشان نبود بر پا شد...من خودم به شخصه اتفاقی در بانک این کشور برایم افتاد که میخواستم فقط یک حساب باز کنم اما طوری با من رفتار شد که چند لحظه احساس نکردم انسان هستم حتی از حیوان پایین تر..چون با حیوان هم همچین رفتاری نشده..والسلام دیگر نمیدانم چه بگویم ......