صفحه نخست > دیدگاه > صنعت انرژی برق درافغانستان

صنعت انرژی برق درافغانستان

ضرورت انرژی برق اصلی ترين و ضروری ترين عامل زيربنايی درايجاد راهبرد وتوسعه صنايع دریک کشور میباشد.
خلیل الله عالم
دوشنبه 9 آگوست 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اگرسران یک کشورمیخواهند که مردمان آن زندگي آبرومندانه داشته باشند دست گدایی به سویی دیگران درازنکنند و مردم جهان به چشم احترام به آن ها نگاه کند باید در تولید انرژی خود ، کم وبیش خود کفا باشد . یعنی اگربه گونۀ مثال ، یک کشور بیست درصد ازانرژی مورد نیازخود را تولید کند.به این معنا است که هشتاد درصد در تمامی عرصه ها ،نیاز به کمک دارد.انرژی ومتخصص به اندازه مهم است که هرمشکل که دراین عرصه ها باشد به تمامی عرصه های دیگرسرایت میکند چی آن کشورصنعتی باشد یا هم زراعتی فرقی نمیکند البته آنچی که یک ملت را زنده نگاه میدارد وجهان به چشم احترام به او نگاه میكنند توانا ئی های داخلی یک کشوراست نه وابسته گی های خارجی آن این یک آمری ثابت شدی است .

چرا یک قلم از کمک های جهانی رادر این عرصه یادشده به مصرف نمیرسانم ؟ که هم مشکل انرژی برق وهم آب برای زراعت فراهم شود آنانی که سنگ وطن دوستی را هرروزه به سینه میکوبند صحبت ازاستقلا ل واحترام میکنند باید ثابت کنند. آیا داشتن آب وانرژی برق جزه استقلا ل واحترام به مردم مانیست ؟

برای مثال کشورجاپان اعلام میکند که 6 ملیارد دالر برای مردم افغانستان کمک میکند اگرکه نیمی ازاین کمک در عرصه تولید انرژی برق درداخل کشورما به مصرف برسد ما درمسیردرست همان احترام و استقلا ل قرارنمیگرم ؟. درغیرآن پول های یادشده برای ملیشه سازی به مصرف خواهد رسید مردم ما درعوض انرژی برق وآب ،گلوله دریافت خواهند کرد .

عکس از واشنگتن پست

اما افغانستان درکجای جدول تولید انرژی برق جهان قراردارد؟ درچند درصد انرژی برق مورد نیاز خود راتولید میکند؟ چند سال بعد میتواند تولید انرژی برق خود را دست کم به کوچیکترین و فقیرترین همسایه خود یعنی تاجیکستان برساند ؟. اصلأ برنامه تخصصی وجود دارد که از روی کاغذ به عمل درآید که هم برای متخصصین وهم اقتصاد دانان وهم برای مردم قابل قبول باشد. آیا درافغانستان چنین توانا ئی وامکانات وجود دارد ؟ آیا مسئولین کشورما خودرا به کدام یک ازهمسایه های خود درتولید انرژی برق را مقایسه میکنند؟

این سوالها است که باید تخصصی تک تک آنهارا بررسی کرد وجوابی ازمسئولین امورگرفت وهم آنها را پاسخگو ساخت به کمک رسانهای ملی وبین المللی.

چون زندگي امروزی آميخته باعلم ودانش است ، دیگرنمیتوان بدون علم و دانش زندگي آبرومندانه داشت. این علم و دانش امروزی بدون انرژی برق و متخصص ورزیده ناممکن است امروز نسبت به گذشته جهان فرق كرده وهيچ كاري نيست بدون انرژی برق وعلم، دانش انجام شود، آنهم علم و دانش امروزی یعنی همان اکادمیک است امروز جنگ عقل ودانش است کسی که ازعقل ودانش خود استفاده درست کند آن برنده این جنگ است واین مأمول به این راحتی قابل دسترسی نیست که به ساختن چند مکتب حسابداری یا هم خیاطی دراین جنگ زنده ماند یا خود را یا هم مردم را خوشبخت ساخت. چون دراین جا صحبت از زیربنا است نه عبوراز یک پل چون نه درگذشته ونه حالا ما یک زیربنا ی که قابل قبول باشد، نداشته‌ایم و آینده هم بستگی دارد به آنچه که ما امروز انجام میدهیم .

باید یاد آورشوم که تجربه جهانی ومحاسبه نشان میدهد ، انرژی خاصتا" انرژی برق، برای هریک ملیون نفردرحدود یک هزارمگا وات انرژی برق ضروت است البته باید عرض کنم که این بستگی به تولید صنعت وضعیت اقلیمی کشورها دارد که کشورما افغانستان ازجمله پرمصرف ترین کشورهای جهان به حساب میاید چون نبود یک شبکه گازرسانی میلی یاسراسری وازطرف دیگر فرهنگ مصرف انرژی برق که البته علت های گوناگون دارد ازجمله زیاد ضایع شدن انرژی برق میباشد. به اضا فه گرما و سرما زیادی که درکشورما میباشد.

متاسفانه بارها از زبان مسولین کشور شنیده ایم که میگویند ، مایک کشوری زراعتی میخواهیم نه یک کشور صنعتی این جمله هابرای فرار از واقعیت ها و شانه خالی کردن از مسولیت های شان است ،مگر میشود بدون برق کشاورزی کرد؟ مگرمیشود بدون برق آبیاری کرد؟ مگرمیشود بدون متخصص برق تولیدکرد؟ اگرمنظورازکشاورزی صنعتی است وقتی ما ازکشاورزی صحبت میکنم، تکنولوژی یکی ازاصلی ترين و ضروری ترين نیازهای آن میباشد. آیا ما زمین به اندازه کافی برای کشت وکار داریم ؟ که نتنها برای ضرورت نفوذ کشورکافی باشد، بلکه جهت تقویه بنیۀ اقتصادی کشور، پاسخگوی صادرات اقلام زراعتی کشور باشد؟ جواب منفی است

پس ما برق را وارد میکینم ، تکنولوژی را وارد میکنم و بدون شك متخصص را هم وارد میکنم، تجهيزات نظامی ، طبی، تخنیکی ووو.... وارد میکنیم ،چون ما حتی یک دانشگاه صنعتی نداریم. فراموش نباید کرد که این تکنولوژی را باید در مقابل شلغم و انار بدست آوریم ، آن هم درکشوری که هر دو سال یکبار یا خشک سالی سر راهش است یا هم آفات طبيعي گریبان گیرش میباشد . و دست گدایی هم به سوی دیگران درازنکند؟ آیا این راه حل است؟ کشوری را نمیتوان درجهان سراغ کرد که بدونه کمک دولتی ، کشاورزی آنبقای حیات کند وکشاورزان آن نان خوردن خودرا داشته باشد . مگراین قابل قبول است کشوری مانند افغانستان یک دانشگاه صنعتی نداشته باشد همه اقلام اولیۀو اساسی مورد نیاز مردم خود رااز خارج وارد کند ومسولین هم دم ازخودکفایی بزنند ، آیا این غیر مسؤلانه نیست ؟

نيروی انسانی با دانش و مهارت مانند ريشه درخت باید توسعه و پيشرفت داشته باشد. منابع انساني زيربناي ثروت ملتها را تشكيل ميدهد. سرمايه و منابع طبيعي عوامل توليداند. درحالي كه انسانها عوامل فعالی هستند كه سرمايه ها را متراكم میسازند ازمنابع طبيعی بهره برداری میكنند سازمانهاي اجتماعی اقتصادی و سياسي را میسازند و توسعة ملی را جلو میبرند، بديهی است آيندة هركشورو ملتی را نيروی انسانی آن یعنی دانشمندان ، متخصصان ، مهندسان ، پزشكان،و كارگران ماهر تعيين میكنند .

مواد خام هر كشور را نيروی انسانی آن تغيير داده و قابل استفاده می سازد. بدون شك پيشرفتها وعقب ماندگی كشورها در كنارعوامل ديگرريشه درسوابق كاری آنها درعرصه آموزش و پرورش دارد.
ملتي كه از نعمت سواد و دانش محروم است. مسؤلین استثنایی فداکار ودارای توانایی های فوق العاده را میطلبد که ملت خود را ازاین مراحل عبور وآینده آنها را روشن وقابل قبول سازد تا مردم آن گذشته تلخ خود را فراموش واحساس سربلندی وغرور كنند. این کارآسانی نیست در ميان رقبای فراواني منطقه ودشمنی های زیادی که این ملت مظلوم دارد بنابرآن به همین علت است که مسولین وطن دوست فداکار و دارای توانای های فوق العاده را میطلبد .درغیر آن تجارب تلخ گذشته یکبار دیگرتکرار گردیده ، یعنی ملتي دست به گدایی دراز نموده ،دستبین ملت دیگر می‌شود . خواه ناخواه سر نوشت آنرا با استفاده ازنفوذ اقتصادی ملت مقتدروبينياز تعيين خواهد کرد. این چیزی نیست که ملت مظلوم افغانستان خواسته باشد درغیرآن همان طوری که درگذشته وحال تکرار شده باز هم تکرار خواهد شد وسرنوشت ملت مظلوم به دست دیگران تعيين خواهد شد . و زخم خون چکان ماشفأ نخواهد یافت .

اگردرسابق كشاورزان با وسايل ابتدايی زمين را آباد میكردند امروز كشاورزی مكانيزه شده. تخصص يافتن در رشته های مختلف علوم روز مهارت پيدا كرده است .سخن كوتاه اين كه سر نخ تمام كارها امروز در دست علم و تکنولوژی مدرن بشري است ولزومآ توسعه وعمومیت بيشتری پيدا میكند زيرا فرضية علم ازهر جهت تابع احتياج جامعه است .

در نتيجه ما براي اين كه يك جامعه وملت سربلند و مستقل داشته باشيم ودست گدایی به سوی بيگانگان دراز نكنيم و تمام نيازمندی ها وضروریات فردی و اجتماعی خود را كه بستگی به دانش و فرهنگ دارند با سرپنجة دانش و با دست خود رفع كرده و انجام دهيم بايستي برای فرا گرفتن تمام دانشهای مفيد بشری بكو شيم و درتمامي رشته های علوم مورد نياز افراد متخصص و ورزيده داشته باشيم. وآن را بومی بسازیم نه که وارد کنم .
نخستين شرط حيات يك ملت، علم و دانش است. علم و دانش را نمیشود وارد کرده و از آن استفاده کرد بلکه علم اکتسابی است و باید شرایط آموزش آنرا مهیا ساخت و کسب نمود .نمیشود گفت که حال باید صبرکرد که ما مشکلات دیگری داریم ، چون علم و دانش راه حل تمام مشکلات دنیای مادی ماست، دانش بهترين نعمت و سرمايه است كه نصيب کشوری یا افراد ميشود وهيچ سرمايه ای نمیتواند بهتراز آن باشد .

بااحترام

نویسنده خلیل الله عالم متخصص برق

واژه های کلیدی

علم و دانش
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • شما نگران تجزیه ای اوغانستان نباشید بگزارید این اوغانستان تجزیه’گردد تجزیه شدنی است و تجزیه هم میگردد و یگانه رای آ رامی امنیت انکشاف و ترقی اقوام غیر پشتون در همین تجزیه شدن نهفته است ، وسیله ای نجات یافتن از قبیله در تجزیه شدن است ویا بهتر ازان سیستم فیدرالی است هر قوم هویت اصلی خود را بدست میاورند، به افتخار خود با داشته های مادی و معنوی خود و غنای فرهنگ خود بسر ببرد...
    نیم نگاهی برغصب و "تصرف عدوانی"املاک هزاره ها درزمان عبدالرحمن جابر-عباس دلجو
    نوشته شده توسط Admin
    پنجشنبه ، 13 جوزا 1389 ، 23:03 (مشاهده: 211)
    مسئله غصب و تصرف عدوانی زمین ها و املاک شخصی هزاره ها را در زمان عبدالرحمن جابر، هم از منظر حقوق مدنی و هم از نگاه احکام اسلامی، میتوان به بحث کشید

    اما از نگاه اسلام، تصرف در اموال و املاک مسلمین بدون اجازه و رضایت آنان یک عمل غیر اسلامی است که شرع مبین، مسلمانان را از ارتکاب آن شدیدا منع نموده است چه رسد به آنکه این تصرف منجر به زور و جبر و حتی کشتن مسلمانانی که صاحب مال و املاک هستند، گردد . اگر احیانا کسی و یا کسانی برای تصرف مال مردم به زور متوسل شده و حتی دست به قتل و کشتار زده اند، مشمول این حکم صریح قرآن کریم میگردد که خداوند در آیه 93 سوره نساء با صراحت میفرماید : وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا . هر كس عمدا مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‏گيرد و لعنتش مى‏كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است" . در آیه 32 سوره مبارکه مائده ، کشتن یک نفر بدون موجب مانند قتل همه بشریت است،"من قتل نفساٌبغیر نفسً اوفسادفی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً..." هرکی بکشد کسی رابغیر عوض وبغیر فساد پس چنان است که کشته است همه مردمان را یکجا ".

    در احادیث شریف نیز مسلمان را از غصب اموال و املاک سایر مسلمانان برحذر داشته است : قال رسول الله(ص)"الناس مسلطون علی اموالهم . مردم بر دارائی های خود تسلط دارند" . قال رسول الله(ص): "المسلم أخوا المسلم لیحل ماله الا عن طیب نفس منه . مسلمان برادر مسلمان است؛ (و تصرف در) مال او حلال نیست مگر از روی رضایت قلبی او". در اصول کافی آمده است که : "حلال محمد حلال ابداً الى يوم القيامة و حرامه حرام ابداً الى يوم القيامة، لايكون غيره و لايجئ غيره. حلال محمد همیشه تا روز قیامت حلال است و حرامش همیشه تا روز قیامت حرام است، غیر از حکم او حکم نیست و جز او پیغمبری نیاید"17. در اسلام هرگونه تصرف در اموال و دارايي ‌ها بايد بر اساس حق و عدالت و بر مبنايي صحيح صورت گيرد و هرچه به غير از اين باشد، حرام و باطل است : در قرآن‌ كريم آياتي وجود دارد كه دلالت بر «حرمت اكل مال به باطل» مي‌نمايد در آیه 29 سوره مبارکه نساء خداوند میفرماید :" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است ". در آيه 188 سوره بقره نیز آمده است: «ولا تأكلوا أموالكم بينكم بالباطل»..مفردات اين آيات به خصوص‌ دو واژه «أكل» و«باطل» نيازمند توضيحات زير است: در مورد واژه «أكل» بعضي از محققان نوشته‌اند: «منظور از «أكل»، خوردن و فرو دادن لقمه و يا مطلق خوردن نيست كه معناي لغوي اين كلمه است. مقصود برحسب آنچه مفسران گفته‌اند، مطلق تصرف است نه خصوص خوردن. به نظر اين جانب مقصود خصوص تصرف حقيقي هم نيست بلكه معنايي مورد نظر است كه شامل تصرفات اعتباري (تصرفات حقوقي) يعني تملك و تصاحب هم مي‌شود. البته علاوه بر تصرفات اعتباري مانند بيع و صلح، ترتيب اثر عملي دادن به آن‌ها را شامل است. معناي كلمه خوردن در مثل‎‏: مال مردم خوردن يا ربا خور و نظير اين‌ها هم همين معنا است»18..در مورد واژه «باطل» هم گفته شده است: «هرچيزي كه حق نباشد باطل خواهد بود»19
    http://www.afghanistan.fi/kanu...

  • با امدن امریکا به این کشور سالانه ا ز معادن افغانستان استفاده میکند وبه استلا از اب گل الود ماهی می گیرد وبعضی از هم وطن های ما بر این باورند که امریکا برای ایجاد صلح در کشورمان تلاش میکنند که متاسفانه این افرادساده ونابختگی خود رانشان میدهد بگذریم نیمی از مردم افغانستان بی سواد هستند وگناهی ندارندهرچی اتیش هست از گور دولت بی لیاقتمان بلند می شود باتشکر

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس