
فدراليزم در افغانستان
نظر شما درباره ی فدرالیزم در افغانستان چيست؟/ آيا فدراليزم در افغانستان می تواند به عنوان روشی موثر و مثبت بکار آيد؟ / لطفا پاسخ ها را، در صورت امکان همراه با يک عکس منتشر نشده از خود تا انتهای ماه حمل ايميل کرده و یا با ورود به بخش مدیریت کابل پرس، برای انتشار پیشنهاد کنید.
کابل پرس? تصميم گرفته تا هر از چند گاهی، بحث هایی را به شکل عمومی میان اهالی قلم به راه اندازد. اين بحث ها در حوزه های مختلف، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. از شما خواهشمندیم با پاسخ به پرسش های مربوط ، در بحث شرکت کنید.
لطفا پاسخ ها را، در صورت امکان همراه با يک عکس منتشر نشده از خود تا انتهای ماه حمل ايميل کرده و یا با ورود به بخش مدیریت کابل پرس، برای انتشار پیشنهاد کنید.
با احترام
سردبیر


فدرالیزم در افغانستان
يک: نظر شما درباره ی فدرالیزم در افغانستان چيست؟
دو: آيا فدراليزم در افغانستان می تواند به عنوان روشی موثر و مثبت بکار آيد؟
سه: اگر طرفدار سیستم فدرال در افغانستان هستید، با توجه به شرایط، چه راهکارهایی برای ايجاد چنين سیستمی لازم است؟
چهار: اگر طرفدار سیستم فدرال در افغانستان هستید، تقسیم بندی های هر بخش از کشور فدرال باید به چه اساسی صورت گيرد؟ آيا اين تقسیم بندی ها باید بر اساس ولایت باشد، بر اساس زبان، نژاد و مذهب و یا تقسیم بندی ديگر؟
پنج: اگر طرفدار سیستم فدرال در افغانستان هستید، تقسیم بندی های اداری و شمولیت قانون در کشور باید به چه شکلی باشد؟
شش: اختيارات بخش های فدرال، تا چه اندازه باید باشد؟
هفت: چه موانعی بر سر ايجاد سیستم فدرال در افغانستان وجود دارد؟
هشت: در صورتی که مخالف سیستم فدرال در افغانستان می باشید، سیستمی که به نظر شما در افغانستان کاراست چيست؟
نه: آيا مشکلات و نارسایی ها در افغانستان با تغيير سیستم حل خواهد شد؟

نظرات و دیدگاه های ارایه شده درباره ی فدرالیزم در افغانستان
فدرالیزم از حرف تا عمل
دوستانی که با گزینۀ فدرالیزم رای مثبت دارند جامعۀ افغانستان را باید زیادتر از طرح های فدرالی و تمرکز زدایی به دیموکراسی و وحدت ملی که اخیرا بر ضد آن توسط باند های فایشستی پشتون و تاجیک وسیعا دامن زده شده فکر کنند و بدانند که نسبت عدم سواد کافی و ریخت ایتنیکی زون ها و نواحی گزینش هر الترنیتیفی به جای حکومت مقتدر مرکزی، وضیعت را پیچیده تر از هر وقت دیگر میسازد و بخاطر تنظیم ها، گروپ های مسلح و باند های مافیای مواد مخدره امنیت بیش از پیش مختل و زمینه رکود انکشاف و توسعه مهیا میگردد.
شنبه 15 مه 2010, نويسنده: نعمت الله ترکانی
گزینه مناسب برای افغانستان
فدرالیسم یا تمرکز زدائی؟
نظامهای متمرکزدرافغانستان درطول وعرض موجودیت خود فقط سیادت وزعامت سیاسی پشتونها را تسجیل کرده اند وتلاش ورزیده اند که این سیادت را نمادزعامت ملی تبلیغ نمایند. درون داده های نظامهای متمرکز درافغانستان درتمام عرصه های زندگی خشونت ریز و مصیبت برانگیز بوده است. گسترش تعصب وتفرق قومی، مذهبی وزبانی که دراشکال شکاف های عمیق اجتماعی و بحران های مهارناپذیر دهان گشوده اند قبل ازهمه چیز ریشه دررفتار وساختارنظامهای سیاسی متمرکزدارد که درمحورپشتونها چرخیده اند.
چهار شنبه 12 مه 2010, نويسنده: هادی ميران
فدراليزم در افغانستان
من فکر میکنم درشرایط بحرانی فعلی؛ مخالفت با فدرالیزم وتمرکز زدایی جز تداوم استبداد وسرکوب آرمانهای اقوام دربند کشیده افغانستان چیزی دیگری درپی نخواهد داشت واین خود درمرور زمان ثابت میشود که چنین سیاستی اندک اندک بر همه زمینه های اتحاد، همبستگی، همیاری ووفاق ملی آسیب جدی رسانده وملت رنج دیده کشور را بیش ازبیش شکننده خواهد ساخت.
دو شنبه 10 مه 2010, نويسنده: بصیرآهنگ
نظام فدرالی راه حل بحران کنونی درافغانستان
ایالت و یا فدرال ترکستان/ ایالت و یا فدرال قطغن/ ایالت و یا فدرال کوهستان/ ایالت و فدرال هزاره جات و یا غرجستان/ ایالت و فدرال شمال غرب/ ایالت و یا فدرال لوی قندهار/ ایالت و یا فدرال لوی مشرقی/ ایالت و فدرال لوی پکتیا
يكشنبه 9 مه 2010, نويسنده: محمد عوض نبی زا ده
فدراليزم در افغانستان
متاسفانه مفکوره ی نظام قبیله و آرزوی تداوم نظام قبیله ممکن است بزرگترین مانع ایجاد نظام فدرالی شود. وقتی بعضی از عناصر آگاه و خیرخواه از نظام فدرالی حرف می زنند، هستند عناصر عقب گرا و قبیله گرا که آن را باعث تجزیه ی افغانستان می دانند. اگر نظام فدرالی، سبب تجزیه ی یک مملک می بود، مملکت همسایه ی ما پاکستان، سال ها پیش به سرنوشت تجزیه مواجه می شد، و ممالک دیگر از این قبیل که به اساس اداره ی فدرالی اداره می شوند نه تنها معروض به تجزیه نشدند، بلکه به درجات عالی ترقی و تکامل رسیده اند.
جمعه 7 مه 2010, نويسنده: عبدالسمیع رفیع صافی
فدرالیزم در افغانستان فعلاَ جریان دارد و کار نمی کند
طرز اداری فعال در افغانستان نیاز به یک دولت مرکزی دموکراتیک دارد که در آن هر گروه مردمی به قرار بخش نفوس خود قدرت دارند. هیچ گروهی نباید از گروه دیگری امتیاز بیشتر داشته باشد و زنان باید بسوی در دست گرفتن نصف قدرت قدم بردارند.
يكشنبه 2 مه 2010, نويسنده: رضا جاوید
الگوی فدرال و تئوری دولت سازی در افغانستان
گروه های سیاسی بیشتر به ساده سازی بحران و عوامل آن پرداخته و اکثرا با تک عاملی پنداشتن بحران، عمدتا برنامه هایشان را با طرح نمونه های متفاوت از ساختار موجود بطور فارغدلانه مزین ساختند.
پنج شنبه 29 آوريل 2010, نويسنده: یعقوب ابراهیمی
فدرالیزم در افغانستان مثل یک بمب آماده انفجار است
فدرالیست های آن دوره – برخلاف فدرالیست های امروزی) مراد بسیار روشنی از فدرالیزم داشتند. آنان خواستار تجزبه افغانستان به چهار کشور پشتونستان، تاجیکستان، هزارستان و ازبکستان بودند.
سه شنبه 27 آوريل 2010, نويسنده: میرحسین مهدوی
آیا نظام فدرالی برای افغانستان کنونی مناسب است؟
افغانستان متأسفانه هنوز آماده گی عینی و ذهنی برای استقبال از نظام سیاسی فدرالی نداشته و اگر تلاشی در این راستا صورت هم بگیرد، منطقاً به شکست مواجه خواهد شد.
دو شنبه 26 آوريل 2010, نويسنده: پیکار پامیر
فدراليزم در افغانستان
آيا مشکلات و نارسایی ها در افغانستان با تغيير سیستم حل خواهد شد؟/ افغانستان چنانکه تاریخ نشان میدهد به اقتدار ملی، رشد و انکشاف صنعتی و کشاورزی ، عدم انسلاک به پیمان های سیاسی و منطقوی، روابط شفاف با همسایگان زیادتر از ترفند های به نام فدرالیزم، سوسیالیزم و یا حکومت های مذهبی نیازدارد.
شنبه 24 آوريل 2010, نويسنده: نعمت الله ترکانی
فدراليزم در افغانستان
جمعه 23 آوريل 2010, نويسنده: یعقوب یسنا
فدراليزم در افغانستان
فدراليزم نوع نظامی است که امروز در اکثر کشور های پيشرفته حاکم است و می تواند برای افغانستان نيز مفيد باشد./ تقسيم بندی بايد به اساس ولايت باشد، نه زبان و قوم، زيرا در آنصورت به کوچ های اجباری اقوام مختلف از يک نقطه به نقطهء ديگر می شود که امکان وقوع حوادث دلخراش خواهد بود.
چهار شنبه 21 آوريل 2010, نويسنده: نجیب روشن
فدراليزم در افغانستان
نظر شما درباره ی فدرالیزم در افغانستان چيست؟/ آيا فدراليزم در افغانستان می تواند به عنوان روشی موثر و مثبت بکار آيد؟ / لطفا پاسخ ها را، در صورت امکان همراه با يک عکس منتشر نشده از خود تا انتهای ماه حمل ايميل کرده و یا با ورود به بخش مدیریت کابل پرس، برای انتشار پیشنهاد کنید.
شنبه 3 آوريل 2010
مطالب مرتبط
واژه های کلیدی
فدرالیسم
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره
این کتاب را بخریدفدرالیزم یگانه راه حل مشکل افغانستان بوده و خواهد بود. مخالفت اشخاصی چون آقای بابر از سر آگاهی نه بلکه از سر هراسِ از دست دادن قدرتِ قومی که هیچگاه به نفع قوم مقتدر هم نبوده، است. با وجود ملیارد ها دالر سرازیر شده افغانستان یکی از عقب مانده ترین کشورهای جهان است. در مناطق جنوبی و شرقی به گفته یکی از سربازان امریکایی زندگی در عصر حجر را تجربه می کنند. این سرباز امریکایی که خود مسلمان هم است گفته که ما از مین هراس نداریم، همیشه در قلعه ها وقتی داخل می شویم پایمان از مین هایی که زنان به جای بیت الخلا در حویلی کار می گذارند، می لرزد. این محصول حکومت های مرکزی چند صد ساله است. برادر پشتونی که فریب شعار دروغین قدرتمندانِ قومش را میخورد و خود فکر نمیکند جای درد و تاسف است. ملوک اطوایفی هزار مرتبه بهتر از حالتی می توانست باشد که ما امروز داریم. شهر کابل به گفته آقای میر هزار به جای گل بوی گُه می دهد. اینست دستاورد حکومت های مرکزی. همین شهر کابل را اگر حکومتی می بود و به نواحی و شهرداری های کوچکی که هر کدام قدرت و توان پلان و ساخت و ساز را می داشتند قسمت می کرد، ما امروز شهری نمیداشتیم که از دیدن آن خجالت بکشیم. چه گونه کرزی از مدنیت میتواند حرف بزند وقتی مهمانان خارجی را در ارگ دعوت می کند، حتا در داغ ترین روز تابستان از ترس بوی بد شهر پنجره را نمیتواند باز کند. آیا گناه پاک نکردن گُهِ پیش دروازه کرزی هم به دوش خارجی هاست. او اگر قدرت را صادقانه تقسیم میکرد به این روز بد نمی افتاد. فدرالیزم در حقیقت نوعی تقسیم قدرت است نه ملوک الطوایفی.
فدراليزم در افغانستان:
حکومت داری در افغانستان برمبنای عدالت اجتماعی و تقسیم قدرت سیاسی به مثابۀ دیموگرافیک (زبانی، نژادی و جنسی) و بر اساس لیاقت و ظرفیت کاری و آنهم در یک نظام فدرالی در قدم اول تضمین کنندۀ صلح و ثبات و بعداً گامی مثبت بسوی ترقی، پیشرفت و انکشاف کشور در همۀ امور اداری، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهد بود.
ولی با توجه به تشکیلات سیاسی، اجتماعی و قومی یا گروهی، سطح دانش و تحصیلات ملت و سطح پذیرش و همنوائی جامعه و مردم ما، شاید ما به یک یا دو قرن دیگر ضرورت داریم تا اولاً بدانیم که با جُستن تقصیر در وجود هموطنِ دیگر فقط ایجاد چالش و مشکلات بیشتر خواهیم نمود و بعداً درک نمائیم که آبادی وطن نیازمند دانش، نیازمند خودگذری، نیازمند همکاری و بلآخره نیازمند پذیرش همدیگر چه از نظر قومی، نژادی، مذهبی و لسانی میباشد و نه روان فعلی!!!!!!!!
عارف الف
به همه سلام
فدارلی در شرایط امروز و فردا کشور ما ناسازگار بوده است.
یکی از دوستان که در بندخانه گروه پرچم قرار داشته بود وی چنین گفته است
جامعه ما به مثابه اجتماع کثيرالاتنيک و بالتبع کثيرالفرهنگ و کثيرالزبان همانند کشورهای مونو اتنيک ومتجانس مانند دنمارک ، سويدن ، ناروی و ساير کشورهای از اين قبيل نيست . بنأً آن چنان نظام دموکراتيک در افغانستان کارآمد و متناسب به شرايط وطن ما خواهد بود که مشارکت تمام اقوام ساکن کشور را در حاکميت ضمانت نمايد. هرگاه نخبه گان روشنفکر کشور ما به اجماع نظری در اين زمينه نايل شوند ، نظام دموکراسی ما ميتواند از شکل نظام نماينده گی تناسبی استفاده ببرد ، به این معنی که کليه گروههای اتنيکی متناسب به وزن اجتماعی شان در حاکميت اشتراک نمايند .
در اخير يادآور ميشوم هر حزب سياسی پيرو هر عقيده و راه و روش ملی ، سياسی و اجتماعی که هستند در بستر دموکراسی رشد و انکشاف ميکنند، و اگر در آينده وقتی به پخته گی سياسی برسند و قدرت سياسی را با نورمها و اصول دموکراتيک با رأ ی مردم به دست آورند ، بازهم در همين دموکراسی خواهد بود . بنابرين ، دفاع از دموکراسی و کشانيدن آن از سطح به عمق يکی ا ز وظايف مبرم و تأخير ناپذير احزاب سياسی سرتاسری آينده خواهد بود
به يقين اينكه اقاى بابر سيستم فدرالى را با جنكهاى داخلى مقايسه ميكند الحق كه يك كودن محض است.راستى در افغانستان كه قدرت به دست قبيله برستان افغان ملتى قراردارد,هرسيستمى كه اينجا از ديدكاه قبيله تطبيق شود و به جاى قانون, بشتون والى دران حاكم باشد مساوى به فاشيزم است.درين جا كمونيزم توسط قبيله امد ورسواشد,اسلام فبيله كه توسط فاشيزم قبيله امد كه طالبان والقايده باشد اسلام را رسوا ساخت.همين دمو كراسى رياستى توسط خليل زاد از امريكا كابى شد ,نقاط حياتى ومردمى ان كه عبارت از انتخابى بودن والى ها باشد ازان حزف شده و فاشيزم ديكتاتورى قبيله جاى انرا كرفت كه بلاخره به يك رزيم غير مردمى تبديل شد كه كرزى مانند اسلافش همه وزارت هاى كليدى را به قوم وقبيله خود تخصيص داد و ديكران مانند اينكه از فلسطين باشند ...
درست سيتم فدرالى واقعا جوابكوى همه نيازهاى مردم افغانستان است.برادران بشتون ما ترس دارند كه مبادا اقوام غير بشتون از حق و حقوق بر خوردار شوند. اقاى كرزى هم دريكى از بيانات خود كفت كه جنكها ى داخلى تكرار نشود و ملوك اطوايفى نشود.اصلا همين هالا ملوك الطوايفى جريان دارد ,خانها در مناطق شان خانهاى هيرويين ,خان هاى دوسره كه قدرت دولتى درانجا نيست والى توسط انها تعين ميشود.جون انها همه بشتون اند در مقابل شان خاموشى اختيار ميكردد.انانيكه از دين فاشيزم ساختند از دولت فدرالى ازان بد ترش را ميسازند اكر همين افغانملتى هاى وطن فروش بالاى قدرت باشند.من نظر اقاى بدرام را تايد ميكنم.مناطق جنوب كه انها طالب و يا طالب تبار و ياهم هوادران طالب اند به طالبان داده شود ديده شود كه اكر انها بهتر ترقى كردند واضحا كه ديكران هم خود همان راه را تعقيب خواهند كرد.واكر برعكس انها بر عليه طالب قيام خواهد كرد.يا از طريق انتخابات ويا بارلمان وغيره راه ها.يكانه راه بيرون رفت ازين وضع همان طرح داكتر لطيف بدرام است كه باربار مطرح كرده است.كه ان طرح خار جشم فاشيستان قبيله و باداران خارجى انها است.
ایا دافغانستا او دافغانستا دخلکو مشکل په سیستم کی دی چی دوی کوم نظام انتخاب کی او که دافغانستان مشکل په خپله دافغانستا په خلکو او همسایه وه هیوادونو کی دی که هرسیستم شی تر هغی چی په ملک کی موجوده په شخصی فایدو مین چارواکی موجودوی او دهمسایه وه ممالکو لاس ناستی مو جود وی نو هر سیستم په دی ملک کی ناکام ده او وی به لکه چی هر سیستم په دی لابراتوارکی ازمویل شویده لکه تنظیمی رزمونه د فدرالی سیستم ته ورته یو سیستم وه چی نتیجه یی هر چا په خپله ولیده او دریاستی سیستم نتیجه هم لیدلی شی چی په هریوکی هغوکسانوشتون درلود کوم چی اوس هم خپلو بادارانو لپاره کار کوی
اجازه بدهید که از آقای اشرف غنی کاندید ریاست جمهوری در انتخابات اخیر نقل قول کنم:
" هیچ سیستمی کامل نیست و هیچ سیستمی نمیتواند راه حل مشکلات باشد. نه سیاست فدرالی مکمل است و نه سیستم ریاستی. بهترین راه آن است که دولت ها به صورت درست امور شانرا عملی کنند"
در افغانستان سیستم فدرالی در شرایط حاضر به معنی ملوک الطوایفی خواهد بود. در آینده وقتی امنیت واقعی تامین شود و کشور بتواند سطح تحصیل و سواد مردم را بالا برد هر سیستمی امکان دارد.